Lesson 40,41,42 Flashcards
Epidemic
همهگیری
Obesity
چاقی
Magnify
بزرگ کردن
Chiropractor
پزشک یا متخصص ماساژ
Obstacle
مانع
Ventilate
تهویه کردن، در معرض هوا قرار دادن
Jeopardize
به خطر انداختن
Negative
منفی
Pension
مستمری، حقوق
Vital
حیاتی
Municipal
شهری، شهرداری
Oral
شفاهی
Complacent
از خود راضی، بیاعتنا، خودپسند
Wasp
زنبور
Rehabilitate
مرمت کردن، بازسازی کردن
Parole
آزادی مشروط
Vertical
قائم، عمودی
Multitude
تمدد، فراوانی
Nominate
نامزد کردن، کاندید کردن
Potential
بالقوه
Morgue
سردخانه، بایگانی
Preoccupied
مشغول، شیفته، گرفتار
Upholstery
روکش، رویه، رویهدوزی
Indifference
بیاعتنایی، بیتوجهی
Maintain
حفظ کردن، نگهداری کردن
Snub
محل نگذاشتن، تحویل نگرفتن
Endure
تحمل کردن، طاقت آوردن، دوام آوردن
Wrath
خشم
Expose
نشان دادن، فاش کردن
Legend
افسانه، اسطوره
Ponder
به فکر فرو رفتن، تعمق کردن
Resign
استعفا دادن
Drastic
جدی، شدید، سخت
Wharf
اسکله، بارانداز
Amend
اصلاح کردن، بهتر کردن
Ballot
رأی، برگهی رأیگیری