125 More Difficault Words Flashcards
Abate
فروکش کردن، کاهش یافتن
Abhor
نفرت داشتن
Acclimate
عادت کردن به آب و هوای جدید
Adage
ضربالمثل
Aegis
سپر، سایه
Affluent
ثروتمند، مرفه
Alleviate
تسکین دادن
Altercation
مجادله، منازعه
Antithesis
نقطه مقابل
Atheist
ملحد، بیدین
Avid
مشتاق، تشنه
Belligerent
تهاجمی، ستیزهجو
Benevolent
خیرخواه، نیکوکار، بخشنده
Benign
خوشخیم
Bizzare
عجیب و غریب
Cajole
با چربزبانی وادار به کاری کردن
Candor
صداقت، صراحت
Caustic
تلخ، نیشدار
Chronological
زمانی
Clandestine
سری، مخفی
Cliché
تکراری
Coerce
مهار کردن، کنترل کردن
Coherent
منطقی، مربوط، منسجم
Condone
بخشیدن، عفو کردن
Connive
نادیده گرفتن، تبانی کردن، تجاهل کردن
Corpulent
تنومند، چاق
Covert
پوشیده، مخفی
Criterion
ملاک، معیار
Culpable
گناهکار، مجرم
Cursory
سرسری
Decadent
رو به زوال، منحط
Devious
فریبکارانه، موذیانه، پر پیچ و خم
Digress
از موضوع منحرف شدن
Dormant
غیرفعال، خفته
Duress
اجبار، زور
Egoist
خودبین
Elusive
فرّار، گریزان
مبهم
غیر قابل بیان
Emulate
تقلید کردن، پیروی کردن
Eulogy
مدیحه، ستایش، تمجید
Exacerbate
وخیمتر کردن، بیشتر شدن
Exhort
سفارش کردن، تشویق کردن
Expedite
تسریع کردن، تسهیل کردن
Fallacious
فریبنده، گمراهکننده
Fraces
قیل و قال و دعوا کردن
Furtive
پنهانی، مخفیانه
Garrulous
پرحرف، وراج
Gesticulate
سر و دست تکان دادن هنگام صحبت
Heterogeneous
ناهمگن، نامتجانس، مختلف
Imbibe
پذیرفتن، باور کردن
مشروب خوردن
جذب کردن
Impasse
وضع بغرنج، تنگنا
Impeccable
بی عیب و نقص، کامل
Incarcerate
زندانی کردن، حبس کردن
Incriminate
پای کسی را به میان کشیدن، کسی را به جرمی متهم کردن
Incumbent
مسئول و متصدی
Indigent
فقیر، تهیدست
Indolent
تنبل، بیحال
Inept
نالایق، بیکفایت
Innocuous
بیضرر
Insolent
بیشرمانه، گستاخانه
Interpid
نترس، جسور
Inundate
زیر آب بردن، اشباع کردن
Irrelevant
نامربوط
Itinerary
برنامهی سفر
Judicious
معقول، حسابشده
Lament
سوگواری کردن
Lethargy
رخوت، بیحالی
Lucid
سالم، معقول
Lucrative
سودآور
Ludicrous
مضحک، خندهآور
Magnanimous
بزرگوار، بلندهمت، سخاوتمند
Malevolent
بدخواه، شرور
Mediate
وساطت کردن
Metaphor
استعاره
Meticulous
دقیق، موشکاف
Militant
ستیزهجو، جنگطلب
Morbid
ناخوش، مخوف
Mundane
معمولی، پیش پا افتاده
Nefarious
شیطانی، شنیع
Nemesis
رقیب سرسخت، الهه انتقام
Nomad
چادرنشین، آواره، کوچنشین
Nonchalant
خونسرد، بیاعتنا
Nostalgia
حسرت گذشته
Oblivion
فراموشی، نسیان
Obsolete
از رده خارج، غیر متداول
Odious
نفرتانگیز، زشت
Omnipotent
قادر مطلق
Onus
وظیفه، بار
Ostensible
ظاهری، صوری
Panacea
نوشدارو، علاج هر درد
Paradox
تناقض
Pariah
آدم منفور، مطرود
Parsimonious
خسیس، پست
Paucity
کمی، کمبود، تعداد کم
Penitent
پشیمان، نادم
Pensive
متفکر، غرقه در فکر
Perjury
شهادت دروغ
Peruse
به دقت خواندن، مرور و بررسی کردن
Phlegmatic
خونسرد، آرام
Plagiarize
سرقت ادبی کردن
Plausible
موجه، قابل قبول
Posthumous
پس از مرگ،
منتشر شده پس از مرگ نویسنده
Precocious
استثنایی، باهوش، قبل از موقع
Potpourri
گزیده، گلچین
Procrastinate
تعلل کردن، پشت گوش انداختن
Prognosticate
پیشبینی کردن، نشانهی چیزی بودن
Prolific
پرکار، دارای آثار متعدد
Quandary
بلاتکلیفی، سرگردانی
Rabid
متعصب، خشمگین
Rescind
لغو کردن، فسخ کردن
Sanguine
خوشبین، امیدوار
Simile
تشبیه
Skeptic
شکاک
Slander
افترا، تهمت
Sporadic
پراکنده، متفرق، گاه و بیگاه
Superficial
سطحی، ظاهری، بیمایه
Taciturn
کمحرف، ساکت
Terse
مختصر، موجز
Rendezvous
قرار ملاقات
Thwart
ایجاد مانع کردن، نقش بر آب کردن
Trite
پیش پا افتاده، معمولی، مبتذل
Utopia
آرمانشهر
Vacillate
مردد بودن، دو دل بودن، تلو تلو خوردن
Verbose
پرحرف، زودهدراز
طولانی، مطول
Vindicate
حق را به جانب کسی دادن، اثبات بیگناهی کردن
Volatile
بیثبات، متغیر