Lesson 22,23,24 Flashcards
Warden
سرپرست، مسئول
Acknowledge
قبول کردن، تأیید کردن
Justice
عدالت
Delinquent
خلافکار، سهلانگار
Reject
رد کردن، نپذیرفتن
Deprive
محروم کردن، بینصیب کردن
Spouse
همسر
Vocation
کار، شغل
Unstable
بیثبات، متزلزل
Homicide
قتل
Penalize
مجازات و جریمه کردن
Beneficiary
ذینفع
Reptile
خزنده
Rarely
به ندرت
Forbid
قدغن کردن
Logical
منطقی
Exhibit
عرضه کردن
Proceed
ادامه دادن
Precaution
احتیاط
Extract
بیرون کشیدن، استخراج کردن
Prior
مقدم، مهمتر
Embrace
در آغوش گرفتن
Valiant
شجاع
Partial
ناتمام، بخش یا قسمتی
Fierce
هار، وحشی، شدید
Detest
متنفر بودن
Sneer
ریشخند کردن، استهزاء
Scowl
اخم کردن
Encourage
دلگرم کردن، ترغیب و تشویق کردن
Consider
چیزی را در نظر گرفتن
Vermin
جانوران موذی
Wail
گریه و زاری کردن، ضجه و شیون کردن
Symbol
نماد
Authority
حق، صلاحیت، مقامات
Neutral
بیطرف، خنثی
Trifle
مقدار کم، چیز بیارزش