Lesson 28,29,30 Flashcards
Outlaw
قانونشکن
Promote
ارتقاء یافتن
Undernourished
دچار سوء تغذیه
Illustrate
با مثال توضیح دادن، روشن ساختن
Disclose
آشکار کردن، فاش کردن
Excessive
بیش از حد
Disaster
فاجعه
Censor
سانسور کردن
Culprit
مجرم، متهم
Juvenile
نوجوان، مربوط نوجوانان
Bait
طعمه
Insist
اصرار کردن
Toil
زحمت، به زحمت حرکت کردن
Blunder
اشتباه فاحش، تلو تلو خوردن
Daze
گیج کردن
Mourn
سوگواری کردن
Subside
فرو نشستن، پایین رفتن
Maim
دچار نقص عضوکردن، آسیب دیدن
Comprehend
فهمیدن، دریافتن
Commend
تعریف و تحسین کردن
Final
نهایی
Exempt
معاف کردن
Vain
مغرور، خودبین
بیهوده، بیثمر
Repetition
تکرار، بازگویی
Depict
به تصویر کشیدن
Mortal
فانی، انسان
Novel
بدیع، نو
داستان، رمان
Occupant
ساکن، مقیم
Appoint
مأمور کردن، مجهز کردن
Quarter
ناحیه، منطقه
Site
محل، موقعیت
Quote
نقل قول کردن
Verse
مصرع، شعر
Morality
اخلاقیات
Roam
پرسه زدن، گشتن
Attract
جذب کردن