G4 Flashcards
Wakefulness
بیداری
Pattern
الگو
Deal with
سر و کار داشتم،مرتبط بودن
Motivational
انگیزشی
Punishment
تنبیه،مجازات
Basal
پایه
Continuous
مداوم،پیوسته
Compression
فشردگی
Juncture
محل اتصال و الحاق
Unremetting
بی وقفه،مداوم
Remainder
باقیمانده
Excitatory
هیچان انگیز
Reticular
مشبک
Profusion
فراوانی،وفور
Distribution
توزیع کردن
Progressively
پیشرونده
Periphery
پیرامون،محیط
Diminish
کاهش
Abruptly
بطور ناکهانی
Proceed
ادامه دادن،پیشرفتن
instantly
فورا
Permanent
دائمی،ثابت
Transect
برش عرضی دادن
Avert
برگرداندن،جلوگیری کردن دفع کردن
Reverberate
منعکس شدن،تاثیر طولانی مدت داشتن
Portion
قسمت
Persist
مداومت کردن،پافشاری کردن
instantaneous
فوری انی
Function
عمل کردن،نقش داشتن
virtually
تقریبا
Direct
هدایت کردن
Bilaterally
دو طرفه
Release
رها ساختن
Border
مرز لبه کناره
Surrounding
پیرامون،اطراف
Linkage
پیوند،اتصال
Excitability
تحریک پذیری
Septum
دیوار،جداره
Contiguous
پیوسته،همجوار
Allied
متحد،دیوسته
Pituitary
غده هیپوفیز
Vegetative
غیر ارادی
Expenditure
هزینه کردن
Drive
تحریککردن/پیش راندن
Concern with
ربط داشتن
Concentration
غلظت/تراکم
Albeoli
حفره کوچک
Labor
زایمان
Expel
بیرون راندن
Voracious
خیلی گرسته،پرخور
Lethal
کشنده
Starvation
گرسنگی
Oppose
مخالفت کردن،مقاومت کردن
indifferent
بی تفاوتی،سردی
Pace maker
ضربان ساز
Circadian
شبانه روز
Disturbance
اختلال
Tempo
سرعت
Establish
تصدیق کردن،تعیین کردن،برقرار کردن
Absence
غیبت،فقدان
Bind
وصل کردن،متصل کردن
Translocation
جابجایی
initiate
اغاز کردن
Accumulate
جنع کردن،انباشتن
Endogenous
درون زا
Self sustained
خود کفا،خود پایدار
Entrain
کشیدن
Profound
عمیق
Rage
خشم
Bout
تقلا/کشمکش
Terror
وحشت
Potent
قوی
Hiss
خش خش کردن
Spit
تف انداختن
Growl
غرش کردن
Dilate
گشاد کردن،متسع کردن
Provocation
تحریک
Savage
وحشی
Placidity
ارام بودن
Tameness
رام بودن
Cease
Stop
Aversion
ناسازگاری/بیزاری
Tranquilizer
مسکن/ارامبخش
Reinforce
تقویت کردن
Elongate
کشیده کردن
دراز کشیدن
Abut
متصل شدن،مماس بودن
Outgoing
بیرون رونده
Verbal
کلامی/لفظی
Habituate
عادت کردن
Assiduously
با پشتکار
Rehearse
تمرین کردن
Consolidation
تحکیم کردن،تثبیت کردن
Abundant
فراوان،سرشار
Motility
تحرک
Semiconscious
نیمه هوشیار
Consummatory
رفتار افراطی
Vicious
شرور
Defecation
مدفوع کردن
Pupillary
مربوط به مردمک
Constriction
انقلاض/تنگی
Piloerection
سیخ شدن مو
Mediated
عمل به واسطه چیزی
Tendency
تمایل
Copulate
مقاربت جنسی کردن
Afflicted
مبتلا/درگیر