4 Flashcards
Extinction
انهدام/از بین بردن
interpretation
تفسیر. تعبیر
Anthropology
انسان شناسی
Transplatation
پیوند
Manifestation
ظهور. اشکارسازی
instrumentation
استفاده ابزاری
ترتیب و نظم دادن
Empirical
تجربی
Cease
متوقف شدن
Body centrist
بدن محور
Controversy
بحث مشاجره
Reveal
آشکار کردن
Vital
حساتی
Legislation
قانون گذاری
inevitably
به ناچار
Conception
درک فهم
Conceptual
مفهومی
implementation
اجرا /پیاده سازی
Determination
تعیین مردن
Metaphysical
ماوراطبیعی
Deconstruct
ساختارشکنی
نقد
Discourse
سخنرانی کردن/قدرت استدلال/مباحثه
Existential
وابسته به هستی
Prominence
برجستگی/برتری
Subjectively
فردیت
بطور ذهنی و باطنی
Criteria(criterion)
معیار ملاک
Undergo
تحمل کردن/دستخوش شدن
Confront
روبرو شدن مواجه شدن
Disclose
آشکار کردن. توضیح دادن
Essence
ذات
Confer
مشورت کردن
عطا کردن
Appraisal
ارزیابی. براورد.تعیین کردن
insight
بینش. بصیرت
Ontological
هستی شناسی
Embody
دربر داشتن. شامل بودن
Epitemological
معرف شناسی
illusary
گمراه کننده
وهمی
Aspect
جنبه
Referent
مورد مراجعه
Entity
وجود نهاد
Debate
مذاکره
Self cognition
خودشناسی
Predominance
برتری. چیرگی
Disclose
فاش کردن. اشکار کردن
Holistic
کل نگرانه
Struggle
کشمکش. منازعه
Prevailing
رایج. متداول. حاکمم غالب
Rigorous
شدید/موشکافانه/سختگیرانه
Resuscitation
زنده کردن. احیا
Transition
گذار/عبور
Codify
تدوین کردن/رمزی کردن/قانونگذاری کردن
Solidify
یکپارچه کردن
جامد کردن
Rational
منطقی. معقول
Transcedent
برتر فوقالعاده. ماوراطبیعی
incontrovertible
غیر قابل بحث/مسلم/بدون چون و چرا
Dimension
بعد
Hence
بنابراین. به این دلیل
Applicable
قابل اجرا/مناسب
Consequently
بنابراین درنتیجه
Materialize
شکل دادم/تحقق یافتن/مادی کزدن
Cessasion
ایست توقف پایان
Operationalize
راه افتادن
Diminish
کم شدن/نقص
integral
درست/کامل
Spontaneus
خود به خود/فوری
Advocate
دفاع کزدن/طرفداری کردن
Cognitive
وابسته به اگاهی
Unify
متحد کردن/یکی شدن
Elaborate
با دقت شرح دادن
استادانه درست شده
insufficiency
نارسایی. عدم کفایت
Ground on
منشا گرفتن از
منشا دادن
Paradigm
ایه
نمونه
دیدگاه فلسفی
Derive from
مشتق شدن /نتیجه گرفته شده از
interrelated
مرتبط با یکدیگر
Attain
بدست اوردن/رسیدن/موفق شدن
Correlated
مرتبط. وابسته. همبستگی
Tandem
جفت/مشترک
Tandem
جفت/مشترک
Preception
ادراک اجساس
Essence
هستی وجود ماهیت
Exhaustively
بطور کامل
Envisage
مواجه شدن
در ذهن تصور کردن
irreversible
غیر قابل برگشت
Evolve
باز کردن
بیرون دادن
تبدیل شدن
inter alia
در ضمن/میان چیز های دیگر
Provision
تهیه/توشه/تدارک دیدن
Pragmatic
واقع بین
incontrovertible
غیر قابل بحث/غیر قابل انکار
Discretion
بصیرت/احتیاط/صلاحدید
Embody
مجسم کردن
در برداشتن
Hybrid
ترکیبی
Procurement
تهیه. تدارک
Allociation
تقسیم
توزیع
Constant
ثابت. پابدار
Envision
برای اینده تصور کردنverb
Transparent
شفاف واضح قابل درک
Discriminatory
تبعیض امیز