F S03 E16 Flashcards
Mop
چوبیکهکهنهیاپشمبرسرآنمیپیچندومانندجاروبکارمیبرند،باچوبگردگیریپاککردن(اطاقوغیره)،پاککردن
-AmehTuranmoppedthemosaicseveryotherday
-عمهتورانیکروزدرمیانموزاییکهارازمینشویمیکشید.
-hishairwasadisorderlyyellowmop
-مویسرشهمچونزمینشویژولیدهوزردرنگبود.
Grasp
فراچنگکردن،بچنگآوردن،گیرآوردن،فهمیدن،چنگزدن،قاپیدن،اخذ،چنگزنی،فهم
##مثل grip مشت##
-thepolicemangraspedmyhand
-پاسباندستمرامحکمگرفت.
- Icouldnotloosenhisgrasp
-نتوانستمازچنگشفرارکنم.
- Ididnotgraspyourmeaning
-منظورشمارانفهمیدم.
-hegraspedatmyoffer
-پیشنهادمرابااشتیاقپذیرفت.
Threshold ثِرِش هولد
استانه،سرحد
(Noun)استانه،استانهمانند،استانهای
مثلا-انگلیسی-سنگ-آستانه-در—-دِرِش-هولد—درشو-هولد-میکنه
-tocrossthethreshold
-واردخانهشدن
-Iranwasatthethresholdofprofoundchanges
-ایراندرآستانهیتغییراتژرفیقرارداشت.
-thethresholdofpain
-آستانهیدرد
Disgust
بیزارکردن،تنفر،نفرت،بیزاری،انزجار،متنفرکردن
Jeopard
(jeopardize)بخطرانداختن
خودتو-بندازی-جلو-لئوپارد
بمخاطرهانداختن،درخطرصدمهیامرگقراردادن
Devastate دِوِستِیت
ویرانکردن،خرابکردن،تاراجکردن
وِیست-کردن