U6 Flashcards
Distributor
We have been appointed sole UK distributor of a number of Hungarian wines.
[ترجمه گوگل]ما به عنوان تنها توزیع کننده تعدادی از شراب مجارستانی در بریتانیا منصوب شده ایم
[ترجمه ترگمان]ما به عنوان منحصر به فرد توزیع کننده تعدادی از شراب های مجارستانی منصوب شده ایم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. You can get the book through your local distributor.
[ترجمه گوگل]می توانید کتاب را از طریق توزیع کننده محلی خود تهیه کنید
[ترجمه ترگمان]شما می توانید کتاب را از طریق توزیع کننده محلی خود دریافت کنید
Flyer
آگهی کوچک
Gimmick
This movie has only one gimmick though, and after a while it begins to wear thin.
[ترجمه گوگل]هر چند این فیلم فقط یک حیله دارد و بعد از مدتی کم کم کم رنگ می شود
[ترجمه ترگمان]این فیلم فقط یک حیله دارد و بعد از مدتی طولانی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Her gimmick was that she wore a different pair of glasses every day and somehow they all seemed to suit her.
[ترجمه گوگل]حقه او این بود که هر روز عینک متفاوتی می زد و به نوعی به نظر می رسید که همه آنها برای او مناسب باشند
Jingle
The key fell on the ground with a jingle.
[ترجمه گوگل]کلید با صدای جرنگ روی زمین افتاد
[ترجمه ترگمان]کلید با یک صدا روی زمین افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Jingle bells jingle bells jingle all the way.
[ترجمه گوگل]صدای جرنگ جرنگ جرنگ زنگ جرنگ جرنگ زنگ تمام راه
retailer
The retailer has to absorb the cost of wastage.
[ترجمه گوگل]خرده فروش باید هزینه هدر رفتن را جذب کند
Ploy
This is the latest ploy dreamt up by advertising companies to sell their new products.
[ترجمه گوگل]این آخرین ترفندی است که شرکت های تبلیغاتی برای فروش محصولات جدید خود در سر می پرورانند
[ترجمه ترگمان]این آخرین اقدامی است که توسط شرکت های تبلیغاتی برای فروش محصولات جدیدشان به چشم می خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. I think this is just a government ploy to deceive the public.
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم این فقط یک ترفند دولت برای فریب افکار عمومی است
Rebate
- People on low incomes are entitled to a rebate of up to 80%.
[ترجمه گوگل]افرادی که درآمد پایینی دارند تا 80 درصد مشمول تخفیف می شوند
[ترجمه ترگمان]افراد با درآمد پایین مستحق کاهش بیش از ۸۰ % تخفیف هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید - Buyers are offered a cash rebate.
[ترجمه گوگل]به خریداران تخفیف نقدی پیشنهاد می شود
Sales representative
نماینده فروش
Slogan
Such a slogan will bind our hand and foot.
[ترجمه گوگل]چنین شعاری دست و پای ما را می بندد
[ترجمه ترگمان]چنین شعار دست و پا ما را به هم پیوند خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. There you can see the slogan written up on the wall.
[ترجمه گوگل]در آنجا می توانید شعار نوشته شده روی دیوار را ببینید
Vendor
The vendor signs a contract with the purchaser.
[ترجمه گوگل]فروشنده با خریدار قرارداد امضا می کند
[ترجمه ترگمان]فروشنده قرارداد با خریدار را امضا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. She looked at the vendor who cheated her the other day with distaste.
[ترجمه گوگل]او با تنفر به فروشنده ای که روز پیش او را فریب داده بود نگاه کرد
Salesman
Catchy
He has an unerring talent for writing catchy melodies.
[ترجمه گوگل]او استعداد اشتباهی در نوشتن ملودی های جذاب دارد
[ترجمه ترگمان]او استعداد unerring برای نوشتن melodies جذاب دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The initiative has been given the supposedly catchy title of the “Citizen’s Charter”.
[ترجمه گوگل]به این ابتکار عنوان ظاهراً جذاب «منشور شهروندی» داده شده است
Compelling
The evidence was so compelling that he felt constrained to accept it.
[ترجمه چکامه] شواهد چنان قانع کننده بود که او احساس کرد چاره ای بجز پذیرش ندارد7|0
[ترجمه گوگل]شواهد آنقدر قانع کننده بود که او احساس می کرد مجبور به پذیرش آن بود
[ترجمه ترگمان]شواهد چنان قانع کننده بود که احساس می کرد مجبور است آن را بپذیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Lucy had no compelling reason to go into town.
[ترجمه گوگل]لوسی هیچ دلیل قانع کننده ای برای رفتن به شهر نداشت
Distract
But conversely, music may also distract or annoy some workers.
[ترجمه گوگل]اما برعکس، موسیقی نیز ممکن است حواس برخی از کارگران را منحرف یا آزار دهد
Disturbing
please don’t disturb yourself
خواهش می کنم خود را ناراحت نکنید.
5. If you get up early, try not to disturb everyone else.
[ترجمه F] اگر زود بیدار میشی سعی کن مزاحم دیگران نشوی
Infuriating
It infuriates us to have to deal with this particular mayor.
[ترجمه گوگل]برخورد با این شهردار خاص ما را عصبانی می کند
[ترجمه ترگمان]این ما را دیوانه می کند که با این شهردار خاص سروکار داشته باشیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The gesture infuriated him and he let out a stream of invective.
[ترجمه گوگل]این ژست او را خشمگین کرد و جریانی از کینه توزی را بیرون داد
Irritate
After a while her behaviour really began to irritate me.
[ترجمه گوگل]بعد از مدتی رفتار او واقعاً مرا عصبانی کرد
[ترجمه ترگمان]بعد از مدتی رفتار او واقعا مرا عصبانی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Some perfumes can irritate the skin and cause itchiness.
[ترجمه پاشائیان] بعضی عطرها می توانند پوست را تحریک کرده وموجب خارش شوند