U4 Flashcards
Side effect
One side effect of modern life is stress.
[ترجمه تامای] یک اثر جانبی زندگی مدرن استرس است9|2
[ترجمه گوگل]یکی از عوارض زندگی مدرن استرس است
[ترجمه ترگمان]یک اثر جانبی زندگی مدرن استرس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The drug has the beneficial side effect of lowering the patient’s blood pressure.
[ترجمه گوگل]این دارو دارای اثر جانبی مفید کاهش فشار خون بیمار است
Poisonous
Harmful, poisonous fumes have invaded half of the building
گازهای زهرین نیمی از ساختمان را فراگرفته است.
3. poisonous fumes leaked out of the tank and caused the death of two workers
دود و بخار زهرین از تانک درز کرد و موجب مرگ دو کارگر شد.
Abbreviation
the abbreviation of christmas into xmas
مخفف سازی “christmas” به صورت “xmas”
2. this is an abbreviation of the original story
این خلاصه ای از داستان اصلی است.
3. A. D. is the abbreviation for “ advertisement “ .
[ترجمه گوگل]A D مخفف “تبلیغات” است
Insist
the workers may insist that he be fired
ممکن است کارگران اخراج او را خواستار شوند.
2. Mother insists that we do our homework before we start the long telephone conversations.
[ترجمه گوگل]مادر اصرار دارد که قبل از شروع مکالمات طولانی تلفنی، تکالیف خود را انجام دهیم
Seldom
- i seldom go there any more
دیگر به ندرت به آنجا می روم. - she seldom comes here
او به ندرت اینجا می آید.
Commonly
this disease is commonly found among the elderly
این بیماری معمولا در میان سالمندان رایج است.
4. the phrase “to be married” is commonly understood after the word “engaged”
عبارت ((قرار است ازدواج بکنند)) معمولا در واژه ی ((نامزد)) مستتر است.
5. ‘Register’ is the term commonly used to describe different levels of formality in language.
[ترجمه گوگل]”ثبت” اصطلاحی است که معمولاً برای توصیف سطوح مختلف رسمیت در زبان استفاده می شود
Polluted
a polluted cup
فنجان نجس
2. a polluted lake
دریاچه ی آلوده
3. the polluted atmosphere of large cities
هوای آلوده ی شهرهای بزرگ
contagious
contagious laughter
خنده ی واگیر مانند،خنده ی القایی
2. contagious abortion
(دامداری) بچه اندازی مسری (که نوعی بروسلوز بوده و مسری است)
3. cancer is not contagious
سرطان واگیردار نیست.
4. his humor is contagious
شوخ طبعی او واگیردار است.
emphasis
his emphasis on reform
پافشاری او در مورد اصلاحات
2. the emphasis should always be on the integrity and beauty of the poem
تاکید باید همیشه روی انسجام و زیبایی شعر باشد.
3. put emphasis on
مورد تاکید قراردادن،سفارش کردن،پافشاری کردن،اهمیت دادن به
4. the speaker’s emphasis was on the word “conciliation”
تکیه ی سخنران روی واژه ی ((آشتی)) بود.
accounting
the principles of accounting
اصول حسابداری
4. to do cost accounting
هزینه یابی کردن،هزینه ی تمام شده را حساب کردن
5. this position involves both typing and accounting
این شغل هم با ماشین نویسی و هم با حسابداری سروکار دارد.
Conceptualisation
مفهوم درک سازی
Consistency
his arguments lacked consistency
بحث های او پیوستگی منطقی نداشت.
2. the need for consistency and continuity in government policy
نیاز به هماهنگی و تداوم در سیاست دولت
3. boil the grape juice to the consistency of syrup
آب انگور را آنقدر بجوشانید تا به غلظت شیره برسد.
4. he followed his own advice with consistency
او از معتقدات خودش با ثبات رای پیروی می کر
establishment
the establishment of a plant in a new environment
پا گرفتن گیاه در محیط جدید
2. the establishment
1- هیات حاکمه،دستگاه دولت و رهبران سیاسی و اقتصادی 2- (در هر سازمان یا گروه) گروه کلیدی،سردمداران،صدرنشینان،نخبگان 3- رجوع شود به: established church
3. she works at an educational establishment
او در یک موسسه ی آموزشی کار می کند.