Lesson 2 Chapter 7 Flashcards

1
Q

accuracy

A

دقت، دقت و صحت، درجه دقت، درستی، مهندسی: دقت، کامپیوتر: درستی، عمران: صحت، شیمی: صحت، روانشناسی: …

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
2
Q

attribute

A

نسبت دادن
مشخصه، ویژگی، نشان، خواص، شهرت، افتخار، صفت، حمل کردن، کامپیوتر: نشانه، روانشناسی: …

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
3
Q

alter

A

تغییر دادن، تغییر کردن
عوض کردن، اصلاح کردن، تغییر یافتن، جرح و تعدیل کردن، دگرگون کردن، دگرگون …

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
4
Q

challenge

A

چالش، به مبارزه طلبیدن؛ زیر سوال بردن، مورد اعتراض قرار دادن
رقابت کردن، سرپیچی کردن، سرتافتن، …

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
5
Q

demonstrate

A

تظاهرات کردن
نمایش دادن، ثابت کردن، اثبات کردن (با دلیل)، نشان دادن، شرح دادن، حقوقی: دلیل …

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
6
Q

deny

A

انکار کردن، تکذیب کردن، رد کردن
حاشا کردن، تکذیب کردن، حقوقی: تبری جستن

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
7
Q

derive

A

مشتق شدن
استنتاج کردن، نتیجه گرفتن، ناشی شدن از، منتج کردن، مشتق کردن

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
8
Q

emerge

A

آشکار شدن؛ پدیدار شدن؛ ظاهر شدن، بیرون آمدن

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
9
Q

dimension

A

ابعاد (جمع)
اندازه گرفتن، دیمانسیون، برز، حجم، اندازه، بعد، اهمیت، مهندسی: معیار، کامپیوتر: …

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
10
Q

expose

A

در معرض دید قرار دادن، افشا کردن، نمایش دادن
نمایاندن، رو باز گذاردن، باز کردن جناحها، باز …

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
11
Q

intensity

A

شدت
زیادی، شدت آتش، سختی، فزونی، نیرومندی، قوت، کثرت، مهندسی: شدت، کامپیوتر: شدت

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
12
Q

motivate

A

انگیزه بخشیدن
تحریک کردن، تهییج کردن، دارای انگیزه شده، انگیختن، حقوقی: موجب و سبب شدن، روانشناسی: …

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
13
Q

mental

A

ذهنی، روانی
عقلی، دماغی، روحی، مغزی، هوشی، فکری، روانشناسی: روانی، بازرگانی: روانی

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
14
Q

participant

A

شرکت کننده
شریک، سهیم، همراه، حقوقی: شریک در جرم، مشترک

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
15
Q

perceive

A

درک کردن
دریافتن، مشاهده کردن، دیدن، ملاحظه کردن، روانشناسی: ادراک کردن

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
16
Q

perspective

A

دیدگاه منطقی و بی مبالغه
دورنمای سه بعدی، سه بعد نمایی، عمق نمایی، دورنما، بینایی، منظره، چشم …

17
Q

rejection

A

رد، عدم پذیرش
رد کردن، مردود سازی، مهندسی: عدم قبول، روانشناسی: طرد، زیست شناسی: پس دادن، بازرگانی: …

18
Q

prior

A

قبل
اولی، قبلی، از پیش، پیشین، جلوی، مقدم، اسبق، رییس صومعه

19
Q

stability

A

ثبات، پایداری
دوام، شدت، مقاومت، امنیت داخلی، ثبات سیاسی، ثبات داخلی، به حال تعادل در آوردن، …

20
Q

trigger

A

ماشه
مدار رهاساز، برانگیزنده، پاشنه، پرتاب کردن فشنگ، ماشه اسلحه، گیره، سنگ زیر چرخ، چرخ نگهدار، …

21
Q

vision

A

بینایی
خیال، تصور، دیدن (در رویا)، منظره، وحی، الهام، بصیرت، مهندسی: تصور، روانشناسی: پنداره

22
Q

achieve

A

رسیدن، به … نایل شدن، دست یافتن به …، انجام دادن، به انجام رسانیدن، رسیدن، کسب موفقیت کردن

23
Q

consistent

A

ثابت قدم
استوار، مستحکم، سازگار، نامتناقض، غلظت مهندسی: پایداری، روانشناسی: همسان

24
Q

instance

A

مورد، نمونه
به عنوان مثال ذکر کردن، مثل، مثال، شاهد، وهله، حقوقی: وهله، روانشناسی: نمونه