Lesson 1 Chapter 3 Flashcards
assistance (n)
دستیاری
کمک
Available (adj)
در دسترس
Consist (v)
شامل چیزی بودن
consume (v)
مصرف کردن، تناول کردن
تحلیل رفتن، از پا درآمدن
contribute (v)
کمک کردن
اعانه دادن
شرکت کردن در
همکاری و کمک کردن
هم بخشی کردن
conversely (adv)
به طور معکوس
cooperate (v)
[noun] cooperation , cooperative
[adj.] cooperative
[adv.] cooperatively
همکاری کردن
همیاری کردن، باهم کار کردن، همدستی کردن، تشریک مساعی کردن، اشتراک مساعی کردن، تعاون کردن
[noun] domestic
[adj.] domestic
[adv.] domestically
حیوان خانگی، اهلی
محلی، خانگی، خانوادگی، اهلی، رام، بومی، خانه دار، مستخدم یا خادمه، داخلی
[verb] function
[noun] function , functionality
[adj.] functional
[adv.] functionally
عملکرد، کارکرد، نقش، وظیفه
کار کردن، طرز کار، کارآیی، فعالیت، تابع، کار ویژه، پیشه، مقام، ماموریت، ایفاء، عمل کردن، کار کردن، وظیفه داشتن، آیین رسمی
[verb] isolate
[noun] isolation , isolationism , isolationist
[adj.] isolated , isolationist
انزوا
جدایی، تجزیه، ایزولاسیون، ایزوله کردن، کناره گیری
Labor (n-v)
کار (خصوصا کار فیزیکی)؛ نیروی کار
زحمت کشیدن، تقلاکردن، کوشش کردن، عمله، حزب کارگر، رنج، درد زایمان
[verb] locate , dislocate , relocate , localize
[noun] local , location , relocation , locale , locality , localization , dislocation
[adj.] local , localized , dislocated
[adv.] locally
چیزی را در یک مکان ساختن، بنا کردن
جای چیزی را تعیین کردن، در جای ویژه ای قرار دادن، مشخص کردن جا دادن، تعیین محل کردن، جای چیزی را معین کردن، تعیین کردن، معلوم کردن، مستقر ساختن، مکان یابی کردن، قرار دادن،
[verb] maintain
[noun] maintainability , maintainer
[adj.] maintainable
نگهداری کردن
پشتیبانی کردن، ابقا کردن، ادامه دادن، حمایت کردن، مدعی بودن، نگهداشتن، برقرار داشتن
[verb] negative
[noun] negative , negativeness , negativism , negativist , negativity
[adj.] negative , negativistic
[adv.] negatively
منفی
نخیر، گزارش منفی، منفی کردن
[verb] network
[noun] network
[adj.] networkable
شبکه
شبکه آبرسانی، شبکه توری، شبکه ارتباطی، وابسته به شبکه