English Stickers (1001-1500) Flashcards
breathtaking scenery
منظره نفسگیر و خیرهکننده (b/s)
They didn’t mind staying late.
آنها بدشان نمیآمد که تا دیروقت بمانند، آنها با تا دیر وقت ماندن مشکلی نداشتند (m)
eerie
عجیب و غریب به طوری که ممکنه یه مقدار ترسناک هم باشه
eerie noise of the wind
صدای عجیب و غریب و کمی ترسناک باد (e/n)
eerie yellow light
نور زردِ عجیب و غریب و ترسناک (e)
cardiac
قلبی، وابسته به قلب
cardiac surgeon
جراح قلب
cardiac disease
بیماری قلبی (c/d)
cardiac surgery
جراحی قلب
cardiac muscle
ماهیچه قلب، ماهیچه قلبی
bland
بیمزه (1)، بی روح و کسالت بار و معمولی و ناگیرا (2)
bland smile
لبخند بی روح و ناگیرا (b)
I find chicken a little bland.
مرغ به نظرم یه مقدار بیمزه است (f/l)
issue a statement
بیانیه صادر کردن
A bland statement was issued.
یه بیانیهی بیروح صادر شد (b)
stiff
خیلی زیاد (قید بعد از صفت /s)
bored stiff
خیلی کسل (s)
scared stiff
خیلی ترسیده (s/s)
worried stiff
خیلی نگران (w/st)
frozen stiff
خیلی یخ زده، خیلی سرد (fr/s)
alight from sth
از چیزی پیاده شدن مثل وسایل نقلیه (اتوبوس و قطار و …) - رسمی
dismount
از دوچرخه یا موتور یا اسب پیاده شدن
dispose of = get rid of = throw away = discard = dump = ditch
دور انداختن، خلاص شدن، دفع کردن، کنار گذاشتن (6 مورد، disp/g/t/dis/du/dit)
receptacle
محفظه، ظرف (r)