Blind Dating mi cecco Flashcards
ich komme nicht drauf ganze Date zum Scheitern verurteilen”
ترجمه:
“من نمیتوانم این را بفهمم، کل این قرار از ابتدا به شکست محکوم شده است.”
توضیح واژهها:
ich komme nicht drauf: من نمیتوانم این را بفهمم.
ganze Date: کل قرار ملاقات.
zum Scheitern verurteilen: به شکست محکوم شدن (اصطلاحی رایج برای اشاره به چیزی که از ابتدا شانس موفقیت ندارد).
توضیح اضافی:
این جمله حس ناامیدی گوینده را نسبت به وضعیت یا اتفاقی که در جریان است، نشان میدهد
“oh Gott ohne Spaß ich will gar nicht in diese hippy Rolle gedrängt werden”
ترجمه:
“اوه خدا، بدون شوخی، اصلاً نمیخواهم در این نقش هیپی فرو بروم.”
توضیح واژهها:
oh Gott: اوه خدا.
ohne Spaß: بدون شوخی (تأکید بر جدیت جمله).
ich will gar nicht: من اصلاً نمیخواهم.
in diese hippy Rolle: در این نقش هیپی.
gedrängt werden: مجبور یا وادار شدن.
توضیح اضافی:
گوینده با این جمله احتمالاً قصد دارد بگوید که نمیخواهد در یک قالب یا تصویر خاص (هیپی بودن) که به او نسبت داده میشود، قرار گیرد.
“ja man kann mit mir Pferde stehen man kann sich se auf mich verlassen das auch”
ترجمه: “بله، میشود با من کارهای بزرگ انجام داد و میتوان کاملاً به من اعتماد کرد.” 🐴💪
توضیح واژهها:
ja man kann: بله، میشود.
mit mir Pferde stehen: اصطلاح آلمانی که به معنای “قابل اعتماد بودن برای کارهای بزرگ” است.
man kann sich auf mich verlassen: میتوان روی من حساب کرد.
das auch: همچنین این (تأکید بر جمله قبل).
“was soll ich noch sagen ich bin ein eine coole Socke”
ترجمه: “دیگر چه بگویم؟ من یک آدم خفن هستم!” 🧦😎
توضیح واژهها:
was soll ich noch sagen: دیگر چه بگویم؟
ich bin ein eine coole Socke: من یک آدم خفن هستم (اصطلاح عامیانه برای فرد جذاب و راحت).
“bin sehr gespannt ob der Mann den ich heute kennenlerne wirklich auch der Mann meiner Träume sein wird”
ترجمه: “خیلی هیجانزدهام ببینم مردی که امروز ملاقات میکنم، واقعاً مرد رویاهای من خواهد بود یا نه!” 🌟💑
توضیح واژهها:
bin sehr gespannt: خیلی هیجانزده هستم.
ob der Mann: که آیا مرد.
den ich heute kennenlerne: که امروز ملاقات میکنم.
wirklich auch der Mann meiner Träume: واقعاً مرد رویاهای من.
sein wird: خواهد بود
“ich Realis das ist wirklich mein erstes Blind Date”
ترجمه: “من متوجه شدم، این واقعاً اولین قرار ملاقات کور (Blind Date) من است.” 👀💘
توضیح واژهها:
ich Realis: من متوجه شدم (ریشه از فعل “realisieren” به معنای درک کردن).
das ist wirklich mein erstes: این واقعاً اولین بار من است.
Blind Date: قرار ملاقات کور (زمانی که طرفین یکدیگر را قبلاً ندیدهاند).
“also wie ich mein Date heute überzeugen möchte ist ganz einfach ich bin ich ich ich bin ich”
ترجمه: “خب، برنامهام برای تحت تأثیر قرار دادن قرار امروز خیلی ساده است: من، خودم هستم!” 🌟✨
توضیح واژهها:
also wie: خب، چطور.
ich mein Date heute überzeugen möchte: من میخواهم قرار امروز را تحت تأثیر قرار دهم.
ist ganz einfach: خیلی ساده است.
ich bin ich ich ich bin ich: من خودم هستم، من خودم هستم (تأکید برای بیان اعتماد به نفس).
“wahrscheinlich kennt ihr mich aus dem Internet bei meiner Musik geht um was und das macht mich aus”ن مرا تعریف میکند.
ترجمه: “احتمالاً من را از اینترنت میشناسید. موسیقی من درباره چیزهایی است که مرا تعریف میکنند.” 🌐🎶
توضیح واژهها:
wahrscheinlich kennt ihr mich aus dem Internet: احتمالاً من را از اینترنت میشناسید.
bei meiner Musik geht um was: موسیقی من درباره چیزی است.
und das macht mich aus: و ای
“und es klingt jetzt vielleicht abgehoben aber es ist so”
ترجمه: “و ممکن است این کمی مغرورانه به نظر برسد، اما واقعاً همینطور است.” 🤷♂️✨
توضیح واژهها:
und es klingt jetzt vielleicht abgehoben: و ممکن است حالا کمی مغرورانه به نظر برسد.
aber es ist so: اما واقعاً همینطور است.
“wenn ich auf ein Date gehe da muss richtig lustig sein”
ترجمه:
“وقتی به یک قرار میروم، باید واقعاً خیلی سرگرمکننده باشد.” 😄💑
توضیح واژهها:
wenn ich auf ein Date gehe: وقتی به یک قرار ملاقات میروم.
da muss richtig lustig sein: باید واقعاً خیلی سرگرمکننده باشد.
wie will ich mein Date heute von mir überzeugen gar nicht weil wenn es passt dann muss man nicht überzeugen”
ترجمه:
“چگونه میخواهم قرار ملاقات امروزم را تحت تأثیر قرار دهم؟ اصلاً نمیخواهم! چون اگر همه چیز مناسب باشد، نیازی به تلاش نیست.” ✨💖
توضیح واژهها:
wie will ich mein Date heute von mir überzeugen: چطور میخواهم قرار امروزم را تحت تأثیر قرار دهم؟
gar nicht: اصلاً (برای تأکید بر “نخواستن”).
weil wenn es passt: چون اگر مناسب باشد.
dann muss man nicht überzeugen: نیازی به متقاعد کردن نیست.
“das ganze wird mit einem zauberhaften Essen von Z persönlich begleitet”
ترجمه:
“این برنامه با یک وعده غذایی جادویی که شخصاً توسط Z تهیه شده است، همراهی میشود.” 🍽✨
توضیح واژهها:
das ganze: کل این برنامه/ماجرا.
wird mit einem zauberhaften Essen: با یک وعده غذایی جادویی همراهی میشود.
von Z persönlich begleitet: توسط Z به صورت شخصی ارائه شده است.
“wir haben zwei bezaubernde Kandidaten hier rechts und links von mir stehen die Dame darf natürlich zuerst”
ترجمه:
“ما دو شرکتکننده جذاب داریم، یکی در سمت راست و دیگری در سمت چپ من. خانم طبیعتاً اولین انتخاب را دارد.” 💁♀️👫
توضیح واژهها:
wir haben zwei bezaubernde Kandidaten: ما دو شرکتکننده جذاب داریم.
hier rechts und links von mir stehen: که یکی در سمت راست و دیگری در سمت چپ من هستند.
die Dame darf natürlich zuerst: خانم طبیعتاً اولین انتخاب را دارد.
“dürfen beide Teilnehmer am Rad drehen um so Ihren persönlichen Silberpreis zu bestimmen”
ترجمه:
“هر دو شرکتکننده میتوانند چرخ را بچرخانند تا قیمت نقره شخصیشان را مشخص کنند.” 🎡🪙
توضیح واژهها:
dürfen beide Teilnehmer: هر دو شرکتکننده مجازند.
am Rad drehen: چرخ را بچرخانند.
um so Ihren persönlichen Silberpreis zu bestimmen: تا قیمت نقره شخصیشان را مشخص کنند
“entscheiden sie sich gegen ein zweites Date mit der anderen Person können Sie den Wert ihrer Münzen in Euro mit nach Hause nehmen”
ترجمه:
“اگر آنها تصمیم بگیرند که یک قرار دوم با فرد مقابل نداشته باشند، میتوانند ارزش سکههایشان را به یورو تبدیل کرده و با خود به خانه ببرند.” 💶🪙
توضیح واژهها:
entscheiden sie sich gegen ein zweites Date: اگر آنها تصمیم بگیرند که یک قرار دوم نداشته باشند.
mit der anderen Person: با فرد مقابل.
können Sie den Wert ihrer Münzen in Euro mit nach Hause nehmen: میتوانند ارزش سکههایشان را به یورو تبدیل کرده و با خود به خانه ببرند.
“aber ich lasse mich jetzt trotzdem drauf ein ich sitze ja nur mal jetzt hier”
ترجمه:
“اما با این حال تصمیم گرفتم که انجامش بدهم. حالا که اینجا نشستهام.” 😌
توضیح واژهها:
aber ich lasse mich jetzt trotzdem drauf ein: اما با این حال تصمیم گرفتم که انجامش بدهم.
ich sitze ja nur mal jetzt hier: حالا که اینجا نشستهام.
“als ich das erste Mal gesehen habe fand ich ihn jetzt okay also ich fand ihn also er wirkte sympathisch und das hat auch gezählt”
ترجمه:
“وقتی برای اولین بار او را دیدم، احساس کردم خب، اوکی است. به نظرم او دوستداشتنی آمد و این برایم مهم بود.” 👀😊
توضیح واژهها:
als ich das erste Mal gesehen habe: وقتی برای اولین بار او را دیدم.
fand ich ihn jetzt okay: احساس کردم خب، اوکی است.
also ich fand ihn: یعنی به نظرم او.
er wirkte sympathisch: او دوستداشتنی به نظر میآمد.
und das hat auch gezählt: و این برایم مهم بود.
“warst du aufgeregt ich muss sagen ein bisschen ich noch nie ein Blind Date vorher hatte ich noch nicht”
ترجمه:
“آیا هیجانزده بودی؟ باید بگویم کمی. من قبلاً هرگز یک قرار ملاقات کور نداشتهام.” 😅❤️
توضیح واژهها:
warst du aufgeregt: آیا هیجانزده بودی؟
ich muss sagen ein bisschen: باید بگویم کمی.
ich noch nie ein Blind Date vorher hatte: من هرگز قبلاً یک قرار کور نداشتهام.
“freue ich mich dass ich dir endlich die Augenbinde abnehmen konnte”
ترجمه:
“خوشحالم که بالاخره توانستم چشمبند را از روی چشمانت بردارم.” 🙈😊
توضیح واژهها:
freue ich mich: من خوشحالم.
dass ich dir endlich die Augenbinde abnehmen konnte: که بالاخره توانستم چشمبند را از روی چشمانت بردارم.
توضیح اضافی (ابهام): این جمله نشان میدهد که یک بخش از برنامه شامل ناشناخته ماندن هویت طرف مقابل بوده است و شرکتکنندهها تا لحظه دیدار چشمبند داشتهاند.
“ich würde sagen ich hol mir erstmal die Getränke ein und dann wird du über Liebe gesungen so so like Beatles mäsig”
ترجمه:
“من میگویم اول نوشیدنیها را بیاورم و سپس درباره عشق آواز خوانده میشود، مثل سبک بیتلز.” 🎤🍹
توضیح واژهها:
ich würde sagen: من میگویم.
ich hol mir erstmal die Getränke ein: من اول نوشیدنیها را میآورم.
und dann wird du über Liebe gesungen: و سپس درباره عشق آواز خوانده میشود.
so so like Beatles mäsig: مثل سبک بیتلز.
“was machst du auf Twitch ich ma hauptsächlich eher so Reise Content”
ترجمه:
“در توییچ چه کار میکنی؟ من عمدتاً محتوای مرتبط با سفر تولید میکنم.” ✈️🌍
توضیح واژهها:
was machst du auf Twitch: در توییچ چه کار میکنی؟
ich ma hauptsächlich: من عمدتاً.
eher so Reise Content: بیشتر محتوای مرتبط با سفر.
“ich habe neulich wieder diskutiert mit jemandem darüber dass ja fliegen so schlimm ist”
ترجمه:
“اخیراً دوباره با کسی درباره اینکه پرواز خیلی بد است صحبت کردم.” ✈️🤔
توضیح واژهها:
ich habe neulich wieder diskutiert: اخیراً دوباره صحبت کردم.
mit jemandem darüber: با کسی دربارهی این موضوع.
dass ja fliegen so schlimm ist: که پرواز خیلی بد است.
“also du meinst wegen Umwelt ja und Strecken innerhalb von Deutschland und so ist nicht so gut”
ترجمه:
“منظورت مسائل محیطزیستی است؟ بله، و پروازهای داخلی در آلمان و اینطور چیزها خیلی خوب نیستند.” 🌍✈️
توضیح واژهها:
also du meinst wegen Umwelt: منظورت مسائل محیطزیستی است؟
ja und Strecken innerhalb von Deutschland: بله، و پروازهای داخلی در آلمان.
und so ist nicht so gut: و اینطور چیزها خیلی خوب نیستند.
“ich wär auch gerne Vegetarierin aber ich bin einfach ehrlich gesagt dann oft zu bequem”
ترجمه:
“من هم دوست دارم گیاهخوار باشم، اما راستش را بخواهید، اغلب خیلی تنبل هستم.” 😅🥗
توضیح واژهها:
ich wär auch gerne Vegetarierin: من هم دوست دارم گیاهخوار باشم.
aber ich bin einfach ehrlich gesagt: اما راستش را بخواهید.
dann oft zu bequem: اغلب خیلی تنبل هستم.
“weißt du was wir kriegen zu essen Fleisch Steak freust du dich mega Bock ja ich habe ultra Bock”
ترجمه:
“میدانی چه غذایی میخوریم؟ گوشت، استیک! هیجانزدهای؟ خیلی دوست دارم! بله، واقعاً مشتاقم.” 🥩🍴
توضیح واژهها:
weißt du was: میدانی چه چیزی؟
wir kriegen zu essen: ما قرار است غذا بخوریم.
Fleisch Steak: گوشت، استیک.
freust du dich: آیا هیجانزدهای؟
mega Bock: خیلی علاقه دارم (محاورهای).
“oh Gott das unangenehm okay lass uns mal anstoßen e cheers cheers schön dass du hier bist”
ترجمه:
“اوه خدای من، این خیلی ناراحتکننده است! خب، بیا لیوانهایمان را به هم بزنیم. به سلامتی! خوشحالم که اینجا هستی.” 🍷🥂
توضیح واژهها:
oh Gott das unangenehm: اوه خدای من، این خیلی ناراحتکننده است.
okay lass uns mal anstoßen: خب، بیا لیوانهایمان را به هم بزنیم.
cheers cheers: به سلامتی! (محاورهای)
schön dass du hier bist: خوشحالم که اینجا هستی.
“ich hab das Gefühl wir haben gar kein so Vibe weil warte nein ich glaube dass du findest mich extrem unsympathisch”
ترجمه:
“من حس میکنم که ما اصلاً حس مشترکی نداریم. صبر کن، نه، فکر میکنم که تو مرا خیلی غیرجذاب میبینی.” 😟❌
توضیح واژهها:
ich hab das Gefühl: من حس میکنم.
wir haben gar kein so Vibe: ما اصلاً حس مشترکی نداریم.
weil warte nein: چون، صبر کن، نه.
ich glaube dass du findest mich extrem unsympathisch: فکر میکنم که تو مرا خیلی غیرجذاب میبینی
“ich zeig Euch das einmal relativ satisfying super easy liebe Freunde die Kartoffeln einmal alle abtrocknen”
ترجمه:
“من این را به شما نشان میدهم. خیلی رضایتبخش و ساده است. دوستان عزیز، سیبزمینیها را کاملاً خشک کنید.” ✨🥔
توضیح واژهها:
ich zeig Euch das einmal: من این را به شما نشان میدهم.
relativ satisfying super easy: نسبتاً رضایتبخش و خیلی ساده.
liebe Freunde: دوستان عزیز.
die Kartoffeln einmal alle abtrocknen: سیبزمینیها را کاملاً خشک کنید.
“so unser Essen ist fertig das muss jetzt noch in Ofen also auf dem Blech und dann in Ofen”
ترجمه:
“خب، غذای ما آماده است. حالا باید داخل فر برود، یعنی روی سینی و سپس داخل فر.” 🍕🔥
توضیح واژهها:
so unser Essen ist fertig: خب، غذای ما آماده است.
das muss jetzt noch in Ofen: حالا باید داخل فر برود.
also auf dem Blech und dann in Ofen: یعنی روی سینی و سپس داخل فر.
“ich bin ein bisschen enttäuscht von euch du bist mir ein bisschen zu zurückhaltend”
ترجمه:
“من کمی از شما ناامید شدهام. تو کمی بیش از حد محتاط به نظر میرسی.” 😐🤷♂️
توضیح واژهها:
ich bin ein bisschen enttäuscht von euch: من کمی از شما ناامید شدهام.
du bist mir ein bisschen zu zurückhaltend: تو کمی بیش از حد محتاط به نظر میرسی.
“also ich hoffe jetzt dass wir jetzt zum Essen lockerer sein werden und intensivere Gespräche haben können”
ترجمه:
“خب، امیدوارم که موقع غذا خوردن راحتتر شویم و بتوانیم گفتوگوهای عمیقتری داشته باشیم.” 🍽️💬
توضیح واژهها:
also ich hoffe jetzt: خب، امیدوارم که.
dass wir jetzt zum Essen lockerer sein werden: موقع غذا خوردن راحتتر شویم.
und intensivere Gespräche haben können: و بتوانیم گفتوگوهای عمیقتری داشته باشیم.
- “Leute ich habe keine Tischmanieren ich auch keine Tischmanieren ich schmatze auch”
ترجمه:
“دوستان، من آداب غذا خوردن ندارم. من هم ندارم، و موقع غذا خوردن صدا میکنم.” 😅🍽️
توضیح واژهها:
Leute ich habe keine Tischmanieren: دوستان، من آداب غذا خوردن ندارم.
ich auch keine Tischmanieren: من هم آداب غذا خوردن ندارم.
ich schmatze auch: و من هم صدا میکنم (اشاره به صدای جویدن).
“ich mach jetzt auch ich habe so einen riesigen Mund ich mach jetzt rein warte”
ترجمه:
“من هم امتحان میکنم. دهانم خیلی بزرگ است، حالا غذا را میگذارم داخل. صبر کن.” 🍴😅
توضیح واژهها:
ich mach jetzt auch: من هم امتحان میکنم.
ich habe so einen riesigen Mund: دهانم خیلی بزرگ است.
ich mach jetzt rein warte: حالا غذا را میگذارم داخل. صبر کن
“ist ja eine Pizza kannst du machen das ist krank jetzt oh das ist das ist heftig”
ترجمه:
“خب، این پیتزا است. میتوانی این کار را بکنی. این عجیب است، وای، این واقعاً محشر است.” 🍕🔥
توضیح واژهها:
ist ja eine Pizza: خب، این پیتزا است.
kannst du machen: میتوانی این کار را بکنی.
das ist krank: این عجیب است (محاورهای، به معنای خاص یا جالب).
das ist heftig: این واقعاً محشر است.
“mir ist safe aufgefallen dass jetzt nicht so krank angekommen ist wenn ich mal was lustiges sagen wollte”
ترجمه:
“من کاملاً متوجه شدم که وقتی میخواستم چیزی خندهدار بگویم، خیلی تأثیر نداشت.” 😅💬
توضیح واژهها:
mir ist safe aufgefallen: من کاملاً متوجه شدم.
dass jetzt nicht so krank angekommen ist: که خیلی تأثیر نداشت.
wenn ich mal was lustiges sagen wollte: وقتی میخواستم چیزی خندهدار بگویم.
“ja echt jetzt ja ich merk’s wie stellst du dir denn dein Traummann vor”
ترجمه:
“بله، واقعاً! بله، متوجه شدم. حالا تو مرد ایدهآلت را چطور تصور میکنی؟” 🤔💖
توضیح واژهها:
ja echt jetzt: بله، واقعاً!
ja ich merk’s: بله، متوجه شدم.
wie stellst du dir denn dein Traummann vor: حالا تو مرد ایدهآلت را چطور تصور میکنی؟
“gibt ja immer so diese Stories in denen man sagt die Frauen stehen auf so auf Bad Boys ne”
ترجمه:
“همیشه این داستانها هست که میگویند زنها عاشق پسرهای بد هستند، درسته؟” 🤔😏
توضیح واژهها:
gibt ja immer so diese Stories: همیشه این داستانها هست.
in denen man sagt: که در آنها گفته میشود.
die Frauen stehen auf so auf Bad Boys: زنها عاشق پسرهای بد هستند.
ne: درسته؟
“ich habe nicht so das Gefühl du bist so auf Macho und protzi”
ترجمه:
“من این حس را ندارم که تو یک آدم مغرور یا خودنما باشی.” 🤔😊
توضیح واژهها:
ich habe nicht so das Gefühl: من این حس را ندارم.
du bist so auf Macho: که تو یک آدم مغرور باشی.
und protzi: و خودنما.
. “Bro ich habe es gerade gerochen könnt nicht ich hab Gänsehaut”
ترجمه:
“داداش، من همین حالا بویش را حس کردم. نمیتوانم! بدنم مورمور شد.” 😖😅
توضیح واژهها:
Bro ich habe es gerade gerochen: داداش، من همین حالا بویش را حس کردم.
könnt nicht: نمیتوانم.
ich hab Gänsehaut: بدنم مورمور شد.
“wenn Gentleman ist Gentleman ist pretentious der ist nicht echt die machen Sachen auch einfach nur um zu gefallen”
ترجمه:
“اگر کسی جنتلمن باشد، جنتلمن بودن گاهی تظاهر به نظر میرسد. او واقعی نیست و کارها را فقط برای جلب رضایت انجام میدهد.” 🤔❓
توضیح واژهها:
wenn Gentleman ist Gentleman ist pretentious: اگر کسی جنتلمن باشد، جنتلمن بودن گاهی تظاهر به نظر میرسد.
der ist nicht echt: او واقعی نیست.
die machen Sachen auch einfach nur um zu gefallen: آنها کارها را فقط برای جلب رضایت انجام میدهند.
“komm zurück wenn du jetzt noch 10 Sekunden Zeit hättest und du würdest gerne deinen Kindern”
ترجمه:
“برگرد. اگر حالا فقط 10 ثانیه وقت داشتی و میخواستی چیزی به فرزندانت بگویی…” ⏳👶
توضیح واژهها:
komm zurück: برگرد.
wenn du jetzt noch 10 Sekunden Zeit hättest: اگر حالا فقط 10 ثانیه وقت داشتی.
und du würdest gerne deinen Kindern: و میخواستی چیزی به فرزندانت بگویی.
“bevor du sie das letzte Mal siehst du bist im Sterbebett und wir deinen Kindern was sagen”
ترجمه:
“قبل از اینکه برای آخرین بار آنها را ببینی… تو روی تخت مرگ هستی و میخواهی چیزی به فرزندانت بگویی.” 🛌👨👩👧👦
توضیح واژهها:
bevor du sie das letzte Mal siehst: قبل از اینکه برای آخرین بار آنها را ببینی.
du bist im Sterbebett: تو روی تخت مرگ هستی.
und wir deinen Kindern was sagen: و میخواهی چیزی به فرزندانت بگویی.
“was mitgeben auf dem Weg was würdest du ihm mitgeben ein Zahnseidestick”
ترجمه:
“چه چیزی به آنها در مسیر زندگی میدهی؟ به آنها چه چیزی میدهی؟ یک نخ دندان؟” 😂🦷
توضیح واژهها:
was mitgeben auf dem Weg: چه چیزی به آنها در مسیر زندگی میدهی؟
was würdest du ihm mitgeben: به آنها چه چیزی میدهی؟
ein Zahnseidestick: یک نخ دندان.
“und deswegen werde ich überall wo ich hingehe Scherben hinterlassen”
ترجمه:
“و به همین دلیل هر جا که بروم، شکستههایی از خود به جا میگذارم.” 🛤️💔
توضیح واژهها:
und deswegen werde ich: و به همین دلیل من.
überall wo ich hingehe: هر جا که بروم.
Scherben hinterlassen: شکستههایی از خود به جا میگذارم (کنایه از ایجاد آشفتگی).
“es war direkt so gar nicht auf einer Wellenlänge aber da ich zu allem meistens immer irgendwie nein sage”
ترجمه:
“ما اصلاً در یک سطح نبودیم. اما از آنجا که معمولاً به همه چیز نه میگویم…” 🤷♀️❌
توضیح واژهها:
es war direkt so gar nicht auf einer Wellenlänge: ما اصلاً در یک سطح نبودیم.
aber da ich zu allem meistens immer irgendwie nein sage: اما از آنجا که معمولاً به همه چیز نه میگویم.
“und mich nie auf etwas einlasse hätte ich gesagt der Sache trotzdem eine Chance gegeben”
ترجمه:
“و هیچوقت به چیزی فرصت نمیدهم، این بار هم میگویم که به این موضوع یک فرصت میدادم.” 💭✨
توضیح واژهها:
und mich nie auf etwas einlasse: و هیچوقت به چیزی فرصت نمیدهم.
hätte ich gesagt der Sache trotzdem: این بار هم میگویم که به این موضوع.
eine Chance gegeben: یک فرصت میدادم
“nein schei ich das Ding fallen lassen diger du kriegst dein Spritgeld”
ترجمه:
“نه، لعنتی! من قلک را میاندازم. رفیق، تو هزینه سوختت را میگیری.” 🐷💶
توضیح واژهها:
nein schei ich das Ding fallen lassen: نه، لعنتی! من قلک را میاندازم.
diger du kriegst dein Spritgeld: رفیق، تو هزینه سوختت را میگیری.
“ich breche gar nichts ich hatte eine geile Zeit sie verdient einfach einen der wirklich sie auf Händen tragen kann”
ترجمه:
“من چیزی را نمیشکنم. زمان فوقالعادهای داشتم. او کسی را سزاوار است که واقعاً او را روی دستهایش نگه دارد.” 🥰👏
توضیح واژهها:
ich breche gar nichts: من چیزی را نمیشکنم.
ich hatte eine geile Zeit: زمان فوقالعادهای داشتم.
sie verdient einfach einen der wirklich: او کسی را سزاوار است که واقعاً.
sie auf Händen tragen kann: او را روی دستهایش نگه دارد.