Blind Dating mi cecco Flashcards
ich komme nicht drauf ganze Date zum Scheitern verurteilen”
ترجمه:
“من نمیتوانم این را بفهمم، کل این قرار از ابتدا به شکست محکوم شده است.”
توضیح واژهها:
ich komme nicht drauf: من نمیتوانم این را بفهمم.
ganze Date: کل قرار ملاقات.
zum Scheitern verurteilen: به شکست محکوم شدن (اصطلاحی رایج برای اشاره به چیزی که از ابتدا شانس موفقیت ندارد).
توضیح اضافی:
این جمله حس ناامیدی گوینده را نسبت به وضعیت یا اتفاقی که در جریان است، نشان میدهد
“oh Gott ohne Spaß ich will gar nicht in diese hippy Rolle gedrängt werden”
ترجمه:
“اوه خدا، بدون شوخی، اصلاً نمیخواهم در این نقش هیپی فرو بروم.”
توضیح واژهها:
oh Gott: اوه خدا.
ohne Spaß: بدون شوخی (تأکید بر جدیت جمله).
ich will gar nicht: من اصلاً نمیخواهم.
in diese hippy Rolle: در این نقش هیپی.
gedrängt werden: مجبور یا وادار شدن.
توضیح اضافی:
گوینده با این جمله احتمالاً قصد دارد بگوید که نمیخواهد در یک قالب یا تصویر خاص (هیپی بودن) که به او نسبت داده میشود، قرار گیرد.
“ja man kann mit mir Pferde stehen man kann sich se auf mich verlassen das auch”
ترجمه: “بله، میشود با من کارهای بزرگ انجام داد و میتوان کاملاً به من اعتماد کرد.” 🐴💪
توضیح واژهها:
ja man kann: بله، میشود.
mit mir Pferde stehen: اصطلاح آلمانی که به معنای “قابل اعتماد بودن برای کارهای بزرگ” است.
man kann sich auf mich verlassen: میتوان روی من حساب کرد.
das auch: همچنین این (تأکید بر جمله قبل).
“was soll ich noch sagen ich bin ein eine coole Socke”
ترجمه: “دیگر چه بگویم؟ من یک آدم خفن هستم!” 🧦😎
توضیح واژهها:
was soll ich noch sagen: دیگر چه بگویم؟
ich bin ein eine coole Socke: من یک آدم خفن هستم (اصطلاح عامیانه برای فرد جذاب و راحت).
“bin sehr gespannt ob der Mann den ich heute kennenlerne wirklich auch der Mann meiner Träume sein wird”
ترجمه: “خیلی هیجانزدهام ببینم مردی که امروز ملاقات میکنم، واقعاً مرد رویاهای من خواهد بود یا نه!” 🌟💑
توضیح واژهها:
bin sehr gespannt: خیلی هیجانزده هستم.
ob der Mann: که آیا مرد.
den ich heute kennenlerne: که امروز ملاقات میکنم.
wirklich auch der Mann meiner Träume: واقعاً مرد رویاهای من.
sein wird: خواهد بود
“ich Realis das ist wirklich mein erstes Blind Date”
ترجمه: “من متوجه شدم، این واقعاً اولین قرار ملاقات کور (Blind Date) من است.” 👀💘
توضیح واژهها:
ich Realis: من متوجه شدم (ریشه از فعل “realisieren” به معنای درک کردن).
das ist wirklich mein erstes: این واقعاً اولین بار من است.
Blind Date: قرار ملاقات کور (زمانی که طرفین یکدیگر را قبلاً ندیدهاند).
“also wie ich mein Date heute überzeugen möchte ist ganz einfach ich bin ich ich ich bin ich”
ترجمه: “خب، برنامهام برای تحت تأثیر قرار دادن قرار امروز خیلی ساده است: من، خودم هستم!” 🌟✨
توضیح واژهها:
also wie: خب، چطور.
ich mein Date heute überzeugen möchte: من میخواهم قرار امروز را تحت تأثیر قرار دهم.
ist ganz einfach: خیلی ساده است.
ich bin ich ich ich bin ich: من خودم هستم، من خودم هستم (تأکید برای بیان اعتماد به نفس).
“wahrscheinlich kennt ihr mich aus dem Internet bei meiner Musik geht um was und das macht mich aus”ن مرا تعریف میکند.
ترجمه: “احتمالاً من را از اینترنت میشناسید. موسیقی من درباره چیزهایی است که مرا تعریف میکنند.” 🌐🎶
توضیح واژهها:
wahrscheinlich kennt ihr mich aus dem Internet: احتمالاً من را از اینترنت میشناسید.
bei meiner Musik geht um was: موسیقی من درباره چیزی است.
und das macht mich aus: و ای
“und es klingt jetzt vielleicht abgehoben aber es ist so”
ترجمه: “و ممکن است این کمی مغرورانه به نظر برسد، اما واقعاً همینطور است.” 🤷♂️✨
توضیح واژهها:
und es klingt jetzt vielleicht abgehoben: و ممکن است حالا کمی مغرورانه به نظر برسد.
aber es ist so: اما واقعاً همینطور است.
“wenn ich auf ein Date gehe da muss richtig lustig sein”
ترجمه:
“وقتی به یک قرار میروم، باید واقعاً خیلی سرگرمکننده باشد.” 😄💑
توضیح واژهها:
wenn ich auf ein Date gehe: وقتی به یک قرار ملاقات میروم.
da muss richtig lustig sein: باید واقعاً خیلی سرگرمکننده باشد.
wie will ich mein Date heute von mir überzeugen gar nicht weil wenn es passt dann muss man nicht überzeugen”
ترجمه:
“چگونه میخواهم قرار ملاقات امروزم را تحت تأثیر قرار دهم؟ اصلاً نمیخواهم! چون اگر همه چیز مناسب باشد، نیازی به تلاش نیست.” ✨💖
توضیح واژهها:
wie will ich mein Date heute von mir überzeugen: چطور میخواهم قرار امروزم را تحت تأثیر قرار دهم؟
gar nicht: اصلاً (برای تأکید بر “نخواستن”).
weil wenn es passt: چون اگر مناسب باشد.
dann muss man nicht überzeugen: نیازی به متقاعد کردن نیست.
“das ganze wird mit einem zauberhaften Essen von Z persönlich begleitet”
ترجمه:
“این برنامه با یک وعده غذایی جادویی که شخصاً توسط Z تهیه شده است، همراهی میشود.” 🍽✨
توضیح واژهها:
das ganze: کل این برنامه/ماجرا.
wird mit einem zauberhaften Essen: با یک وعده غذایی جادویی همراهی میشود.
von Z persönlich begleitet: توسط Z به صورت شخصی ارائه شده است.
“wir haben zwei bezaubernde Kandidaten hier rechts und links von mir stehen die Dame darf natürlich zuerst”
ترجمه:
“ما دو شرکتکننده جذاب داریم، یکی در سمت راست و دیگری در سمت چپ من. خانم طبیعتاً اولین انتخاب را دارد.” 💁♀️👫
توضیح واژهها:
wir haben zwei bezaubernde Kandidaten: ما دو شرکتکننده جذاب داریم.
hier rechts und links von mir stehen: که یکی در سمت راست و دیگری در سمت چپ من هستند.
die Dame darf natürlich zuerst: خانم طبیعتاً اولین انتخاب را دارد.
“dürfen beide Teilnehmer am Rad drehen um so Ihren persönlichen Silberpreis zu bestimmen”
ترجمه:
“هر دو شرکتکننده میتوانند چرخ را بچرخانند تا قیمت نقره شخصیشان را مشخص کنند.” 🎡🪙
توضیح واژهها:
dürfen beide Teilnehmer: هر دو شرکتکننده مجازند.
am Rad drehen: چرخ را بچرخانند.
um so Ihren persönlichen Silberpreis zu bestimmen: تا قیمت نقره شخصیشان را مشخص کنند
“entscheiden sie sich gegen ein zweites Date mit der anderen Person können Sie den Wert ihrer Münzen in Euro mit nach Hause nehmen”
ترجمه:
“اگر آنها تصمیم بگیرند که یک قرار دوم با فرد مقابل نداشته باشند، میتوانند ارزش سکههایشان را به یورو تبدیل کرده و با خود به خانه ببرند.” 💶🪙
توضیح واژهها:
entscheiden sie sich gegen ein zweites Date: اگر آنها تصمیم بگیرند که یک قرار دوم نداشته باشند.
mit der anderen Person: با فرد مقابل.
können Sie den Wert ihrer Münzen in Euro mit nach Hause nehmen: میتوانند ارزش سکههایشان را به یورو تبدیل کرده و با خود به خانه ببرند.
“aber ich lasse mich jetzt trotzdem drauf ein ich sitze ja nur mal jetzt hier”
ترجمه:
“اما با این حال تصمیم گرفتم که انجامش بدهم. حالا که اینجا نشستهام.” 😌
توضیح واژهها:
aber ich lasse mich jetzt trotzdem drauf ein: اما با این حال تصمیم گرفتم که انجامش بدهم.
ich sitze ja nur mal jetzt hier: حالا که اینجا نشستهام.
“als ich das erste Mal gesehen habe fand ich ihn jetzt okay also ich fand ihn also er wirkte sympathisch und das hat auch gezählt”
ترجمه:
“وقتی برای اولین بار او را دیدم، احساس کردم خب، اوکی است. به نظرم او دوستداشتنی آمد و این برایم مهم بود.” 👀😊
توضیح واژهها:
als ich das erste Mal gesehen habe: وقتی برای اولین بار او را دیدم.
fand ich ihn jetzt okay: احساس کردم خب، اوکی است.
also ich fand ihn: یعنی به نظرم او.
er wirkte sympathisch: او دوستداشتنی به نظر میآمد.
und das hat auch gezählt: و این برایم مهم بود.
“warst du aufgeregt ich muss sagen ein bisschen ich noch nie ein Blind Date vorher hatte ich noch nicht”
ترجمه:
“آیا هیجانزده بودی؟ باید بگویم کمی. من قبلاً هرگز یک قرار ملاقات کور نداشتهام.” 😅❤️
توضیح واژهها:
warst du aufgeregt: آیا هیجانزده بودی؟
ich muss sagen ein bisschen: باید بگویم کمی.
ich noch nie ein Blind Date vorher hatte: من هرگز قبلاً یک قرار کور نداشتهام.
“freue ich mich dass ich dir endlich die Augenbinde abnehmen konnte”
ترجمه:
“خوشحالم که بالاخره توانستم چشمبند را از روی چشمانت بردارم.” 🙈😊
توضیح واژهها:
freue ich mich: من خوشحالم.
dass ich dir endlich die Augenbinde abnehmen konnte: که بالاخره توانستم چشمبند را از روی چشمانت بردارم.
توضیح اضافی (ابهام): این جمله نشان میدهد که یک بخش از برنامه شامل ناشناخته ماندن هویت طرف مقابل بوده است و شرکتکنندهها تا لحظه دیدار چشمبند داشتهاند.