Umgangsprache Flashcards
Verkehrt
https://www.youtube.com/watch?v=3fnE7EYbO-A
معنی: اشتباه، نادرست، نامناسب.
مثالها:
“Oh Mann, ich hatte den Pullover den ganzen Tag verkehrt herum an.”
(وای، تمام روز لباسم را برعکس پوشیده بودم.)
“Pizza bestellen ist immer eine gute Idee, da kann man nichts verkehrt machen.”
(پیتزا سفارش دادن همیشه ایده خوبی است، نمیتوان اشتباه کرد.)
Etwas in der Pfeife rauchen können
معنی: چیزی را بیارزش یا بیهوده دانستن.
مثالها:
“Mein alter Laptop kannst du echt in der Pfeife rauchen.”
(لپتاپ قدیمی من واقعاً به درد نمیخورد.)
“Das Angebot für den Handyvertrag kannst du in der Pfeife rauchen.”
(پیشنهاد قرارداد گوشی را فراموش کن، بیارزش است.)
. Und ob
معنی: قطعاً، البته.
مثالها:
“Ich schnarche doch nicht.”
“Und ob du schnarchst!”
(من خر و پف نمیکنم. البته که میکنی!)
“Willst du wirklich ins Kino?”
“Und ob ich will!”
(واقعاً میخواهی به سینما بروی؟ قطعاً!)
Ganz schön
معنی: خیلی، نسبتاً زیاد.
مثالها:
“Die Liste ist ganz schön lang.”
(لیست خیلی طولانی است.)
“Hier drin ist es ganz schön kalt.”
(اینجا خیلی سرد است.)
Etwas keinen Abbruch tun
معنی: تأثیر منفی نداشتن.
مثالها:
“Das Essen wurde auf einem Plastikteller serviert, aber das hat dem Geschmack keinen Abbruch getan.”
(غذا روی بشقاب پلاستیکی سرو شد، اما تأثیری بر طعم آن نداشت.)
“Das Wetter war schlecht, aber unserer Laune hat das keinen Abbruch getan.”
(هوا بد بود، اما حال ما خراب نشد.)
Ausgesprochen
معنی: بسیار، خیلی زیاد.
مثالها:
“Die Landschaft hier ist ausgesprochen schön.”
(منظره اینجا بسیار زیبا است.)
“Das Mädchen ist ausgesprochen hübsch.”
(دختر بسیار زیبا است.)
Immer her damit
معنی: بیاورید! بدهید اینجا!
مثالها:
“Hast du Ideen für neue Videos?”
“Immer her damit!”
(ایدهای برای ویدیوهای جدید داری؟ بده اینجا!)
“Willst du Schokolade?”
“Immer her damit!”
(شکلات میخواهی؟ قطعاً، بده اینجا!)
Schlappmachen
معنی: خسته شدن، کم آوردن.
مثالها:
“Nach 10 Kilometern mache ich schlapp.”
(بعد از 10 کیلومتر کم میآورم.)
“Mein Akku macht schlapp.”
(باطری من دارد خالی میشود.)
Sich die Blöße geben
معنی: خود را شرمسار کردن، ضعیف نشان دادن.
مثالها:
“Er wollte sich nicht die Blöße geben und hat nichts gesagt.”
(او نمیخواست خود را شرمسار کند، بنابراین چیزی نگفت.)
“Gib dir doch nicht die Blöße!”
(خودت را خجالتزده نکن!)
Noch und nöcher
معنی: بیش از حد، بیشمار.
مثالها:
“Auf dem Wochenmarkt gibt es Äpfel noch und nöcher.”
(در بازار محلی سیبهای بیشماری وجود دارد.)
“Er hat Geld noch und nöcher.”
(او پول زیادی دارد.)
آیا این فرمت مناسب است؟
عبارت
تعریف
Mir brummt der Schädel
🔵 معنی: سرم درد میکند\n🔵 محل کاربرد: بعد از فعالیت زیاد یا نوشیدن بیش از حد 🥳➡️🤕\n🔵 مثال: Gestern war die Party zu laut, heute brummt mir der Schädel.\n🔵 ترجمه: دیروز مهمانی خیلی شلوغ بود، امروز سرم درد میکند. 🛑🗣️
Komm, lass gut sein
⚪ معنی: بیخیال شو\n⚪ محل کاربرد: برای خاتمه دادن به بحثهای خستهکننده یا غیرضروری 🤐\n⚪ مثال: Komm, lass gut sein, wir finden sowieso keine Lösung.\n⚪ ترجمه: بیخیال شو، ما که بههرحال راهحلی پیدا نمیکنیم.
Das ist nicht mein Bier
🟡 معنی: این مشکل من نیست\n🟡 محل کاربرد: وقتی موضوعی به شما مربوط نمیشود 🙅♂️🍺\n🟡 مثال: Was der Chef sagt, ist nicht mein Bier.\n🟡 ترجمه: چیزی که رئیس میگوید به من ربطی ندارد.
Ich habe keinen Bock
🟢 معنی: من حوصله ندارم\n🟢 محل کاربرد: در موقعیتهای غیررسمی برای نشان دادن بیحوصلگی 😒\n🟢 مثال: Ich habe keinen Bock, heute zur Uni zu gehen.\n🟢 ترجمه: امروز حوصله رفتن به دانشگاه را ندارم.
Ich habe nichts mit dem/der am Hut
🔴 معنی: من با او کاری ندارم/ارتباطی ندارم\n🔴 محل کاربرد: برای نشان دادن عدم علاقه یا ارتباط 🙅♂️❌\n🔴 مثال: Mit solchen Leuten habe ich nichts am Hut.\n🔴 ترجمه: من با چنین افرادی کاری ندارم.
Ich habe Kohldampf
🟣 معنی: من گرسنه هستم\n🟣 محل کاربرد: در مکالمات غیررسمی با دوستان و خانواده 🍽️😋\n🟣 مثال: Ich habe Kohldampf, lass uns etwas essen gehen!\n🟣 ترجمه: من خیلی گرسنه هستم، بیا برویم چیزی بخوریم!
Blau machen
🟠 معنی: پیچاندن کار یا مدرسه\n🟠 محل کاربرد: زمانی که شخصی عمداً از کار یا مدرسه غیبت میکند 🏖️🙈\n🟠 مثال: Ich mache heute blau, ich will nicht ins Büro.\n🟠 ترجمه: امروز پیچاندم، نمیخواهم به اداره بروم.
Schieß los
⚫ معنی: بگو چی شده / حرفت را بزن\n⚫ محل کاربرد: وقتی میخواهید کسی را تشویق کنید که صحبتش را شروع کند 🗣️👍\n⚫ مثال: Du hast etwas Wichtiges zu sagen? Schieß los!\n⚫ ترجمه: چیزی مهمی برای گفتن داری؟ بگو!
Bleib locker / Entspann dich mal
🔵 معنی: آرام باش / استرس نداشته باش\n🔵 محل کاربرد: برای آرام کردن کسی که عصبانی یا مضطرب است 😌🛑\n🔵 مثال: Wieso regst du dich so auf? Bleib mal locker!\n🔵 ترجمه: چرا اینقدر عصبی هستی؟ آرام باش!
Abgehoben sein
⚪ معنی: متکبر بودن\n⚪ محل کاربرد: برای توصیف کسی که خودش را بهتر از دیگران میبیند 🤷♂️💁♀️\n⚪ مثال: Seitdem sie berühmt ist, ist sie total abgehoben.\n⚪ ترجمه: از وقتی که مشهور شده، خیلی از خودراضی شده است.
عبارت
تعریف
Alter Schwede
🔵 معنی: وای! / باورنکردنی!\n🔵 توضیح: برای ابراز تعجب یا شگفتی استفاده میشود.\n🔵 مثال: Alter Schwede, hast du das gesehen?\n🔵 ترجمه: وای، اینو دیدی؟
Jein
🔵 معنی: هم بله هم نه / شاید\n🔵 توضیح: ترکیبی از ‘Ja’ و ‘Nein’ برای پاسخ مبهم یا دوپهلو.\n🔵 مثال: Magst du den Film? → Jein, er war okay.\n🔵 ترجمه: فیلم رو دوست داشتی؟ → هم بله هم نه، خوب بود.
Läuft nicht
🔵 معنی: خوب پیش نمیره / اوضاع خرابه\n🔵 توضیح: برای بیان اینکه چیزی مطابق انتظار پیش نمیرود.\n🔵 مثال: Mein Auto ist kaputt. → Läuft nicht.\n🔵 ترجمه: ماشینم خراب شده. → اوضاع خرابه.
Schiss haben
🔵 معنی: ترسیدن\n🔵 توضیح: برای بیان ترس یا نگرانی از چیزی استفاده میشود.\n🔵 مثال: Ich habe Schiss vor der Prüfung morgen.\n🔵 ترجمه: از امتحان فردا میترسم.
Verarschen
🔵 معنی: دست انداختن / مسخره کردن\n🔵 توضیح: برای شوخی یا کنایه در مکالمات غیررسمی.\n🔵 مثال: Willst du mich verarschen?\n🔵 ترجمه: داری منو دست میاندازی؟
Ich bin platt
🔵 معنی: من خیلی خستهام\n🔵 توضیح: برای بیان خستگی زیاد.\n🔵 مثال: Nach dem Sport bin ich total platt.\n🔵 ترجمه: بعد از ورزش کاملاً خسته شدم.
Klar, mach ich
🔵 معنی: معلومه، انجامش میدم\n🔵 توضیح: برای پاسخ مثبت به درخواست کسی.\n🔵 مثال: Kannst du mir helfen? → Klar, mach ich!\n🔵 ترجمه: میتونی کمکم کنی؟ → معلومه، انجامش میدم!
Drück mir die Daumen
🔵 معنی: برام دعا کن / برام آرزوی موفقیت کن\n🔵 توضیح: در آلمان این عبارت به معنای "موفق باشی" است.\n🔵 مثال: Ich habe morgen ein wichtiges Meeting. → Drück mir die Daumen!\n🔵 ترجمه: فردا یه جلسه مهم دارم. → برام دعا کن!
Passt schon
🔵 معنی: اوکیه / اشکالی نداره\n🔵 توضیح: وقتی میخواهید نشان دهید مشکلی نیست.\n🔵 مثال: Sorry, dass ich zu spät bin. → Passt schon.\n🔵 ترجمه: ببخشید که دیر کردم. → اشکالی نداره.
Alles easy
🔵 معنی: همهچیز خوبه / همهچی ردیفه\n🔵 توضیح: برای بیان اینکه اوضاع خوب است.\n🔵 مثال: Wie läuft’s? → Alles easy.\n🔵 ترجمه: اوضاع چطوره؟ → همهچی ردیفه.
Ohne Witz
🔵 معنی: جدی میگم / بدون شوخی\n🔵 توضیح: برای تأکید بر جدیت صحبت.\n🔵 مثال: Ohne Witz, das war der beste Film, den ich je gesehen habe.\n🔵 ترجمه: جدی میگم، این بهترین فیلمی بود که دیدم.
Echt cool
🔵 معنی: واقعاً عالی / خیلی خوب\n🔵 توضیح: برای تعریف یا تحسین چیزی.\n🔵 مثال: Deine neue Wohnung ist echt cool!\n🔵 ترجمه: خونه جدیدت واقعاً عالیه!
Keine Lust
🔵 معنی: حوصله ندارم\n🔵 توضیح: برای بیان بیحوصلگی.\n🔵 مثال: Ich habe keine Lust, heute zu lernen.\n🔵 ترجمه: امروز حوصله درس خوندن ندارم.
Schade
🔵 معنی: حیف / افسوس\n🔵 توضیح: برای ابراز ناراحتی از یک فرصت از دست رفته.\n🔵 مثال: Kommst du nicht zur Party? → Schade!\n🔵 ترجمه: به مهمانی نمیآیی؟ → حیف!
Warte mal
🔵 معنی: صبر کن / یه لحظه\n🔵 توضیح: برای درخواست مکث یا توقف کوتاه.\n🔵 مثال: Warte mal, ich muss kurz was holen.\n🔵 ترجمه: صبر کن، باید یه چیزی بردارم.
Spinnst du?
🔵 معنی: عقلت را از دست دادی؟ / شوخی میکنی؟\n🔵 توضیح: وقتی چیزی غیرمنطقی به نظر میرسد.\n🔵 مثال: Du willst bei dem Wetter schwimmen? → Spinnst du?\n🔵 ترجمه: میخوای تو این هوا شنا کنی؟ → عقلت را از دست دادی؟
Keine Ahnung
🔵 معنی: نمیدانم\n🔵 توضیح: برای ابراز عدم آگاهی.\n🔵 مثال: Wann fängt der Film an? → Keine Ahnung.\n🔵 ترجمه: فیلم کی شروع میشه؟ → نمیدانم.
Echt gut
🔵 معنی: واقعاً خوب\n🔵 توضیح: برای تعریف از چیزی که خوب است.\n🔵 مثال: Das Essen hier ist echt gut.\n🔵 ترجمه: غذا اینجا واقعاً خوبه.