B,21-40 Flashcards
Belt
كمربند، تسمه، ناحيه، شلاق زدن
Beneath
پايين، زير، پست، نامرغوب، كم ارزش
Benefactor
حامى، اسپانسر
Beneficiary
ذى نفع، بهره مند، وارث
Beneficial
سودمند، مفيد، تاثيرگذارى مثبت
Benevolent
مهربان، بخشنده
Bequest
ارث و ميراث
Bestow
اعطا كردن، بخشيدن(ارزش و احترام)
Bet
شرط بستن، شرط، با اطمينان گفتن
Betray
خيانت كردن، زير قول زدن، لو دادن
Bewilder
گيج كردن، سر در گم كردن
Bias
تبعيض، تمايل به يك سمت، انحراف
Bidding
خواسته، امر، پيشنهاد(در مناقصه و مزايده)
Bizarre
عجيب، غير معمول، خيالى، ناآشنا
Blast
موج يا صداى انفجار، صداى شديد طوفان
Blaze
شعله، آتش، درخشنده، انفجار، سوختن
Blend
تركيب، مخلوط، مخلوط كردن، آميزه
Blessing
دعاى خير، هر خوبى از جانب خدا، بركت
Block
مسدود كردن، بستن، بلوك، قالب
Beg
خواهش كردن، التماس كردن(از ضعف)