Authors Flashcards
به نام کردگار (ستایش دهم)
الهی نامه- عطار نیشابوری
چشمه
نیما یوشیج( علی اسفندیاری)
خلاصه دانش ها
داستان های صاحبدلان، به کوشش محمدی اشتهاردی
از آموختن ننگ مدار
قابوس نامه - عنصر المعالی کیکاووس
دیوار
جمال میر صادقی
پشت دیوار آنچه گویی هوش دار
تا نباشد در پس دیوار گوش
سعدی
بر سر آنم که گر ز دست برآید
دست به کاری زنم که غصه سر آید
حافظ
یکی قطره باران ز ابری چکید خجل شد چو پهنای دریا بدید که جایی که دریاست من کیستم؟ گر او هست حقا که من نیستم چو خود را به چشم حقارت بدید صدف در کنارش به جان پرورید بلندی از آن یافت کاو پست شد در نیستی کوفت تا هست شد
سعدی
کتابی که در او داد سخن آرایی توان داد
سعد الدین وراوینی
عشق شوری در نهاد ما نهاد
فخر الدین عراقی
شاد و بی غم بزی که شادی و غم
زود آیند و زود می گذرند
ابن حسام خوسفی
ملکا ذکر تو گویم
حکیم سنایی غزنوی
شکر نعمت
گلستان سعدی
هیچ نقاشت نمی بیند که نقشی برکشد/ وان که دید از حیرتش کلک از بنان افکنده ای
سعدی
گمان
کلیله و دمنه، ترجمه نصرالله منشی
مست و هشیار
دیوان اشعار، پروین اعتصامی
گر بدین حال تو را محتسب اندر بازار بیند بگیرد و حد زند
خواجه نظام الملک توسی
از بهر تو صد بار ملامت بکشم/ گر بشکنم این عهد غرامت بکشم
مولوی
زاهد ظاهر پرست از حال ما آگاه نیست/ در حق ما هر چه گویند جای هیچ اکراه نیست
حافظ
ریشه های ما به آب / شاخه های ما به آفتاب می رسد/ ما دوباره سبز می شویم
قیصر امین پور
نخستین بار گفتش کر کجایی؟/ بگفت از دار ملک آشنایی
بگفت آنجا به صنعت در چه کوشند؟/ بگفت انده خرند و جان فروشند
بگفتا جان فروشی در ادب نیست/ بگفت از عشق بازان این عجب نیست
بگفت از دل شدی عاشق بدین سان؟/ بگفت از دل تو می گویی من از جان
بگفتا دل ز مهرش کی کنی پاک؟/ بگفت آن گه که باشم خفته در خاک
بگفت او آنِ من شد زو مکن یاد/ بگفت این کی کند بیچاره فرهاد؟
چو عاجز گشت خسرو در جوابش/ نیامد بیش پرسیدن صوابش
به یاران گفت کز خاکی و آبی/ ندیدم کس به این حاضر جوابی
نظامی
دور شو از برم ای واعظ و بیهوده مگوی/ من نه آنم که دگر گوش به تزویر کنم
حافظ
گفت مستک« ای محتسب بگذار و رو/ از برهنه کی توان بردن گرو؟»
مولوی
در مکتب حقایق
حافظ