درس ۱۶ یازدهم Flashcards

(43 cards)

1
Q

ابلاغ

A

رساندن نامه یا پیام به کسی

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
2
Q

ارک

A

قلعه

دژ

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
3
Q

بر و بر

A

با دقت

خیره خیره

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
4
Q

بور

A

سرخ

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
5
Q

بور شدن

A

شرمنده شدن

خجلت زده شدن

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
6
Q

تأثر

A

اثر پذیری

اندوه

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
7
Q

تعلیمی

A

عصای سبکی که به دست گیرند

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
8
Q

تلمذ

A

شاگردی کردن

آموختن

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
9
Q

چرتکه

A

واژه روسی
وسیله ای برای محاسبه جمع و تفریق شامل چند رشته سیم که در چهار چوبی قرار دارد در دو رشته چهار مهره و در بقیه ده مهره متحرک که نماینده یک تا ده است جای دارد

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
10
Q

چله

A

زه کمان که انتهای تیر در آن قرار دارد و با کشیدن و رها کردن آن تیر پرتاب می شود

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
11
Q

رفعت

A

اوج
بلندی
والایی

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
12
Q

سو

A

دید

توان بینایی

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
13
Q

شماتت

A

سر کوفت
سرزنش
ملامت

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
14
Q

شوربا

A

آش ساده که با برنج پ سبزی می پزند

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
15
Q

صورتک

A

چهره ای مصنوعی که چهره اصلی را می پوشاند و در آن سوراخ هایی برای چشم و دهان تعبیه شده است
نقاب
( فرهنگستان زبان و ادب فارسی در حوزه هنرهای تجسمی صورتک را در برابر « ماسک» به تصویب رسانده است)

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
16
Q

عیار

A

خالص
سنجه
مقابل غش و ناپاکی

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
17
Q

تمام عیار

A

کامل و بی نقصان
پاک
خالص

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
18
Q

فرام

A

فریم(frame)

قاب عینک

19
Q

فرنگی مآب

A

کسی که به آداب اروپاییان رفتار می کند

متجدد

20
Q

فرنگی مآبی

A

به شیوه فرنگی ها و اروپایی ها

مآب به معنای بازگشت یا جای بازگشت است اما در اینجا معنای شباهت را می رساند

21
Q

قداره

A

جنگ افزاری شبیه شمشیر پهن و کوتاه

22
Q

قداره کش

A

کسی که با توسل به زور به مقاصد خود می رسد

23
Q

قلا

24
Q

قلا کردن

A

کمین کردن

در پی فرصت بودن

25
قوال
در اینجا مقصود بازیگر نمایش های دوره گردی است
26
کذا
آن چنانی | چنان
27
کلون
قفل چوبی که پشت در نصب می کنند و در را با آن می بندند
28
کمیسیون
واژه فرانسوی هیئتی که وظیفه بررسی و مطالعه درباره موضوعی را برعهده دارد جلسه(مجازا)
29
کمیسیون کردن
تشکیل جلسه دادن
30
متجددانه
نوگرایانه | روشنفکرانه
31
محقر
کوچک | حقیر
32
مخاطره
خطر | خود را در خطر انداختن
33
مسامحه
آسان گرفتن | ساده انگاری
34
مسحور
مفتون شیفته مجذوب
35
مشروعیت
منطبق بودن رویه های قانون گذاری و اجرایی حکومت با نظر مردم آن کشور
36
مضحک
خنده آور | مسخره آمیز
37
مغتنم
با ارزش | غنیمت شمرده
38
مهملی
بی کارگی و تنبلی
39
موقر
با وقار | متین
40
مهیب
سهمگین | ترس آور
41
نخ قند
نوعی نخ که از الیاف کنف ساخته می شود
42
هفت صندوقی
دسته هفت صندوقی گروه های نمایشی دوره گردی بوده اند که با اجزای نمایش های روحوضی اسباب سرگرمی و خنده مردم را فراهم می کردنداین گروه ها وسایل و ابزار خود را در صندوق هایی می نهاده اند پر جاذبه ترین و کامل ترین گروه آنهایی بودند که هفت صندوق داشته اند به هر یک از بازیگران گروه «قوال» یا «قوالک» می گفته اند
43
یغور
درشت و بد قواره