درس ۸ دهم Flashcards
ادیب
سخن دان
سخن شناس
اهلیت
شایستگی
لیاقت
بهایم
جمع بهیمه
چارپایان
بیشه
جنگل کوچک
نیزار
تسبیح
خدا را به پاکی یاد کردن
سبحان الله گفتن
پلاس
نوعی گلیم کم بها
جامه ای پشمینه و ستبر که درویشان پوشند
تازی
عرب
زبان تازی
زبان عربی
جل جلاله و عم نواله
شکوه از بزرگ و لطف او فراگیر است
خورجینک
خورجین کوچک
کیسه ای که معمولا از پشم درست می کنند و شامل دو جیب است
درحال
فورا
بی درنگ
دلاک
کیسه کش حمام
مشت و مال دهنده
دِین
وام
رقعه
نامه کوتاه
یادداشت
رمه
گله
شوخ
چرک
آلودگی
شوریده
کسی که ظاهری آشفته دارد
عاشق و عارف
غوک
قورباغه
فراغ
آسایش و آرامش
آسودگی
قیاس کردن
حدس و تخمین زدن
برآورد کردن
قَیم
سرپرست
در متن به معنی کیسه کش حمام آمده است
کرای
کرایه
گسیل کردن
روانه کردن
فرستادن کسی به جایی
مرمت
اصلاح و رسیدگی
مروت
جوانمردی
مردانگی
مغربی
مربوط به مغرب( کشور های شمالی آفریقا جز مصر؛ امروزه مراکش ، کشوری در شمال غربی قاره آفریقا)
در مورد طلا مجازا به معنی مرغوب به کار رفته است
مکاری
کرایه دهنده اسب ، الاغ و مانند آنها
چاروادار
نیکو منظر
زیبا رو
خوش چهره