2. Der Mensch 2.4. Sport. Wortschatz: Sportliche Wettkämpfe Flashcards
der Wettkampf, die Wettkämpfe
مسابقه
übertragen
پخش کردن ( برنامه رادیویی یا تلویزیونی )
der Wettbewerb
مسابقه، رقابت
antreten
شروع کردن، آغاز کردن
به کار انداختن، روشن کردن
حاضر شدن
die Motivation
انگیزه، محرک
erhöhen
افزایش دادن، بالا بردن
die Möglichkeit
امکان، احتمال
bundesweit
کل کشور آلمان
die Olympiade(e)
المپیک، المپیاد
der Traum
رویا، خواب
آرزو، رویا
die Meisterschaft(en)
قهرمانی، مسابقات قهرمانی
استادی، خبرگی
die Landesmeisterschaft
مسابقه قهرمانی کشوری
belegen
ثابت کردن، اثبات کردن
qualifizieren
ردهبندی کردن، تقسیمبندی کردن، طبقهبندی کردن
die Qualifikation
شرط لازم
مهارت، ویژگی، قابلیت
der Rekord(e)
رکورد
kugelstoßen
پرتاب وزنه
aufstellen
قرار دادن
چیدن، شکل دادن، تنظیم کردن
der Rekord
رکورد
einen Rekord aufstellen
رکورد ثبت شدن
obwohl
با وجود اینکه، اگرچه
die Grenze(n)
مرز
erreichen
به دست آوردن، کسب کردن
رسیدن
das Finale(e)
فینال، نهایی
die Weltmeisterschaft
جام جهانی
treten
لگد زدن، لگد کردن
antreten
شروع کردن، آغاز کردن
به کار انداختن، روشن کردن
حاضر شدن
erklären
توضیح دادن، شرح دادن
erreichen
به دست آوردن، کسب کردن
رسیدن
der Gegner, die Gegnerin
دشمن
مخالف
حریف
die Strategie(n)
راهبرد، استراتژی
verbreiten
پخش کردن، انتشار دادن
besiegen
شکست دادن
gegnerisch
دشمن، دشمنانه، متخاصم
mental
ذهنی
der Sieger
پیروز، طرف پیروز، فرد پیروز
das Halbfinale
نیمه نهایی (ورزش)
die Medaille(n)
مدال، نشان
das Silber
نقره
der Pokal, die Pokale
جام، کاپ
feierlich
با تشریفات، با شکوه
die Zeremonie
مراسم، جشن
überreichen
تقدیم کردن، هدیه دادن