13 Flashcards
Aspect
as‧pect /ˈæspekt/ noun
جهت شیب ، نمود ، سیما ، منظر ، صورت ، ظاهر ، وضع ، جنبه ، روانشناسی: وجه
Asset
as‧set /ˈæset/ noun [countable]
دارائی ، چیز با ارزش و مفید ، ممر عایدی ، سرمایه ، جمع دارایی شخص که بایستی بابت دیون او پرداخت گردد ، بازرگانی: مال ، دارائی
Assignment
as‧sign‧ment /əˈsaɪnmənt/ noun
تکلیف درسی و مشق شاگرد ، وظیفه ،
Awareness
a‧ware‧ness /əˈweənəs, əˈweənɪs $ əˈwer-/ noun [uncountable]
اگاهی ، اطلاع ، هشیاری ، روانشناسی: اگاهی
Bud
Bud‧wei‧ser /ˈbʌdwaɪzəʳ/ (also Bud)
bud /bʌd/ noun [countable]
غنچه ، تکمه ، شکوفه کردن ، جوانه زدن ، جوانه
Sprout
Coordinate
co‧or‧di‧nate (also co-ordinate) /kəʊˈɔːdəneɪt, kəʊˈɔːdɪneɪt $ koʊˈɔːr-/ verb
co‧or‧din‧ate (also co-ordinate) /kəʊˈɔːdənət, kəʊˈɔːdɪnət $ koʊˈɔːr-/ noun [countable]
Irregular Forms: (co-ordinate)(co-ordinated)(co-ordinates)(co-ordinating)
متناسب یا هماهنگ کردن ، تعدیل کردن ، هم پایه ، مربوط ، مختص ، (درجمع) مختصات ، علوم مهندسی: همرتبه کردن مختصات ،
Credit
cred‧it /ˈkredət, ˈkredɪt/ noun
طلب ، وعده ، مهلت ، اعتبار مالی ، خرید و فروش اعتباری ، ستون اعتبار در حسابداری دوبل ، اعتبار
Disprove
dis‧prove /dɪsˈpruːv/ verb [transitive]
رد کردن ، ردکردن ، اثبات کذب چیزی را کردن ، قانون ـ فقه: تکذیب کردن
Humanitarian
hu‧man‧i‧tar‧i‧an /hjuːˌmænəˈteəriən, hjuːˌmænɪˈteəriən $ -ˈter-/ adjective [only before noun]
بشر دوستانه ، کسی که نوع پرستی را کیش خود میداند ، نوع پرست ، بشر دوست ، وابسته به بشر دوستی ،
Hypothesis
hy‧poth‧e‧sis /haɪˈpɒθəsəs, haɪˈpɒθəsɪs $ -ˈpɑː-/ noun (plural hypotheses /-siːz/)
Irregular Forms: (pl) hypotheses
فرض ، فرضیه ، قضیه فرضی ، نهشته ، برانگاشت ،
Informative
in‧for‧ma‧tive /ɪnˈfɔːmətɪv $ -ɔːr-/ adjective
حاوی اطلاعات مفید ، اموزنده
Optic
op‧tic /ˈɒptɪk $ ˈɑːp-/ adjective [only before noun]
وابسته به بینایی ، چشمی ، بصری ، شیشه عینک ، چشم ، روانشناسی: نوری
Premise
prem‧ise /ˈpreməs,ˈpremɪs/ noun
ايده،قضیه ثابت یا اثبات شده ، بنیاد واساس بحث ، صغری وکبرای قیاس منطقی ، فرض قبلی ، فرضیه مقدم ، فرض منطقی کردن
Rack
rack /ræk/ noun [countable]
چارچوب ، شکنجه کردن ، به هم بستن (طناب) ، ردیف ، قفسه مهمات و وسایل ، طاقچه مقر ، میله دندانه دار ، چنگک جا لباسی ، بار بند ، جا کلاهی
Renaissance
re‧nais‧sance /rɪˈneɪsəns $ ˈrenəˌsɑːns/ noun [singular]
دوره تجدد ادبی و فرهنگی ، رنسانس