12 Flashcards
Acute
a‧cute /əˈkjuːt/ adjective
(طب) حاد ، بحرانی ، زیرک ، تیزنظر ، شدید (مو). تیز ، زیر ، (سلسله ء اعصاب) حساس ، (هن). حاد ، تیز ، زاویه ء حاد ، زاویه تند ، علوم مهندسی: حاده ، روانشناسی: تیز ، علوم نظامی: حاد
Aggression
ag‧gres‧sion /əˈɡreʃən/ noun [uncountable]
تجاوز ، حمله ، تخطی ، قانون روانشناسی: پرخاشگری ، علوم نظامی: تعرض
Biography
bi‧og‧ra‧phy /baɪˈɒɡrəfi $ -ˈɑːɡ-/ noun (plural biographies)
زیستنامه ، بیوگرافی ، تاریخچه زندگی ، تذکره ، زندگینامه ، روانشناسی: شرح حال
Boost
boost /buːst/ verb [transitive]
بالارفتن ، ترقی دادن ، جلوبردن ، بالابردن ، زیاد کردن ، کمک کردن ، بازرگانی: ترقی کردن ، علوم هوایی: تقویت
Clap
clap /klæp/ verb (past tense and past participle clapped, present participle clapping)
کف زدن ، صدای دست زدن ، ترق تراق ، صدای ناگهانی ، علوم مهندسی: بر هم زدن
Classical
clas‧si‧cal /ˈklæsɪkəl/ adjective
رده ای ، کلاسیک ، وابسته به ادبیات باستانی (یونان وروم) ، پیرو سبکهای باستانی ، ورزش: کلاسیک
Compel
com‧pel /kəmˈpel/ verb (past tense and past participle compelled, present participle compelling) [transitive]
مجبورکردن ، وادار کردن ، قانون ـ فقه: مجبور کردن
Creation
cre‧a‧tion /kriˈeɪʃən/ noun
خلق ، تکوین ، افرینش ، خلقت ، ایجاد ، قانون ـ فقه: انشاء ، روانشناسی: خلقت ، بازرگانی: ایجاد
Dominance
dom‧i‧nance /ˈdɒmənəns, ˈdɒmɪnəns $ ˈdɑː-/ noun [uncountable]
تسلط ، نفوذ ، غلبه ، روانشناسی: سلطه گری ، بازرگانی: سلطه
Gorgeous
gor‧geous /ˈɡɔːdʒəs $ ˈɡɔːr-/ adjective
نمایش دار ، با جلوه ، زرق و برق دار ، ,جذاب ،مجلل
Inevitable
in‧ev‧i‧ta‧ble /ɪˈnevətəbəl, ɪˈnevɪtəbəl/ adjective
نا چار ، نا گزیر ، اجتناب نا پذیر ، چاره نا پذیر ، غیر قابل امتناع ، حتما ، حتمی الوقوع ، بدیهی
Synonyms: unavoidable, assured, certain, destined, fixed, ineluctable, inescapable, inexorable, sure
Antonyms: avoidable, evitable
Legacy
leg‧a‧cy /ˈleɡəsi/ noun (plural legacies) [countable]
ماترک ، ترکه ، میراث ، ارث ، قانون ـ فقه: موصی به ، روانشناسی: میراث ،
Masterpiece
mas‧ter‧piece /ˈmɑːstəpiːs $ ˈmæstər-/ noun [countable]
شاهکار
Multiple
mul‧ti‧ple /ˈmʌltəpəl, ˈmʌltɪpəl/ adjective [only before noun]
چندین ، متعدد ، مضاعف ، چندلا ، گوناگون ، مضرب ، چند فاز ، چندگانه ، چند برابر ، مضروب ،
Narrate
nar‧rate /nəˈreɪt $ ˈnæreɪt, næˈreɪt, nə-/ verb [transitive]
داستانی را تعریف کردن ، داستان سرایی کردن ، نقالی کردن ، شرح دادن
Read aloud