11 Flashcards
der Bestand
موجودی دارایی
höchstens
حداکثر در نهایت
gleichzeitig
همزمان در یک زمان
sorgfältig
دقیق
die Beschmutzung
آلودگی
die Beschädigung
آسیب صدمه
die Anordnung
دستور فرمان
bewahren
حفظ کردن محافظت کردن
نگهداری کردن نگاه داشتن
der Einzelfall
مورد خاص اتفاق خاص
abweichen
منحرف شدن دور شدن
liefern
تحویل دادن /تامین کردن
die Bibel
انجیل کتاب مقدس
das Vorurteil
قضاوت اشتباه پیش داوری، تبعیض
sprengen
منفجر کردن ترکاندن
die Ordnung
ترتیب نظم
قانون مقررات
سالم
fachterminus
اصطلاح فنی
zeitverschiebung
تغییر زمان
heilig
مقدس
monatsdurchschnitt
میانگین ماهانه
zusammenlegen
جمع کردن تا زدن
bestehen=überstehen=schaffen=durchstehen
پشت سر گذاشتن از سرگذراندن=موفق شدن گذراندن امتحان
abraten———von=ausreden
منصرف کردن بازداشتن
der Aufwand
هزینه مخارج
die Mühe
تلاش زحمت