درس 1 Flashcards
تعریف سلامت لغت نامه دهخدا
بی عیب شدن
فرهنگ فارسی معین
رهایی یافتن
بقراط
تعادل بین چهار مزاج یعنی //
صفرا /
سودا
/ بلغم /
خون
ابن سینا:
حالت و سرشتی که در آن اعمال بدن به درستی سر میزند و نقطه مقابل بیماری نیست
اسلام د.
انسان موجودی است که هم جسم دارد و هم روح و این دو از هم تأثیر میگیرند. بدن انسان هدیه و امانت الهی برای تکامل روح است. اسلام سلامت روح و جنبه معنوی را نیز جزو تعریف سلامت می داند
دانشمندان طب سنتی
تعادل میان مزاج چهارگانه : //
سردی
گرمی
خشکی
تری
سازمان بهداشت جهانی
برخورداری از تأمین رفاه جسمی، روانی و اجتماعی و نه فقط نداشتن بیماری و نقص عضو
تعریف کلی سلامت .
کیفیتی از زندگی است که در آن فرد از سلامت جسمی، روانی - عاطفی خانوادگی - اجتماعی و معنوی برخوردار است. در تعریف سازمان بهداشت جهانی بر خلاف اسلام از جنبه معنوی سلامت غفلت شده است
بهداشت
عبارت است از تأمین حفظ و بالابردن سطح سلامت
پیشگیری مقدم است بر درمان زیرا
آسان تر کم هزینه تر و اطمینان بخش تر است.
/دارای آموزش کوتاه و در هر سطح از معلومات است.
/ به منابع خارجی نیاز ندارد. /نیازی به مصرف دارو و در نتیجه عوارض جانبی ندارد.
/ از وقوع بیماری و پیامدهای آن با کمک خدمات بهداشتی جلوگیری میکند.
ابعاد سلامت
جسمانی / روان / اجتمکاعی / معنوی
جسمانی /ابعاد سلامت
قابل درک ترین بعد سلامت انسان است./// آسان تر از ابعاد دیگر قابل مشاهده است. /
//بیانگر عملکرد درست بخشهای مختلف بدن و هماهنگی آنها با هم است
///. از نظر زیست شناسی عملکرد مناسب سلولها و اعضای بدن و هماهنگی آنها با هم است.
روان / ابعاد سلامت
تنها به معنی نداشتن بیماری روانی نیست
///. داشتن قدرت تطابق با شرایط محیطی و بروز عکس العمل مناسب از فرد در برابر مشکلات و حوادث زندگی را نیز شامل می شود
///. مدیریت هیجان آرامش و شناخت خود از اصول سلامت روان هستند.
اجتماعی / ابعاد سلامت
وضعیت رفتارهای اجتماعی مورد انتظار از فرد را شامل میشود.
/// - اثرات شناخته شده و مثبتی بر سلامت جسم و روان فرد دارد.
/// موجب ارتقای سازگاری اجتماعی و تعامل فرد با محیط پیرامون می شود.
عوامل مؤثر سلامت /
سبک زندگی
عوامل ژنتیکی و فردی
عوامل محیطی
دسترسی به خدمات بهداشتی و درمانی
