گلستان - دیباچه Flashcards
1
Q
جزم
A
تصمیم کردن
2
Q
معتکف
A
حال حرف نزدن، یا از مردم دیگر خودش جدا می کنید
3
Q
عادت مألوف و طریق معروف
A
فرهنگ…
4
Q
آزردن
A
خسارت رساندن، آزار رساندن، آسیب زدن - یعنی نتیجه ی زدن کسی دیگر
5
Q
راه صواب
A
راه درست
6
Q
اولوالباب
A
خردمند
7
Q
نیام
A
جای شمشیر
8
Q
کام
A
دهان
9
Q
نقض
A
خراب شدن
10
Q
نقض رأی اولوالباب که ذوالفقار علی در () و زبان سعدی در ()
A
نقض رأی اولوالباب که ذوالفقار علی در نیام و زبان سعدی در کام
11
Q
دو چیز به طیرهٔ عقلست
A
دو چیز در برابر حکمت هست
12
Q
محاوره
A
گفتوگو
13
Q
مروّت
A
شجاعت و تقوا
14
Q
بحکم ضرورت سخن گفتیم
A
البته… حتماً…
15
Q
تفرّج کردن
A
نگاه کردن
16
Q
صَولت
A
شدت، با قوی
17
Q
دولت (معنی دیگر)
A
مال، ثروت… «ایام دولت وَرْد رسیده»