لوکا ۴ Flashcards
امسك المَزلقة
سراشیبی رو نگه دار.
مزلق (مزلقة) [عمومی] لغزشگاه، خطر، پرتگاه، سراشيبي
سيدي، هل ربما علینا ان نؤجل هذا لاحقا؟
آقا ، آیا ممکن است مجبور باشیم این کار را به بعد موکول کنیم؟
اني فتی اعطي الافکار
من پسری هستم که ایده میدهم
حافظ علی تركيزك
تمرکز خودت رو حفظ کن.
مرحی
هورا
أمالتك للمزلقة كان رائعا
کج گرفتن سراشیبی ت عالی بود.
اذا لم تجلس في الخلف وتمسک المقدمة، فأن كل شيء ينهار
اگر پشت ننشسته و جلو را نگه ندارید ، همه چیز خراب می شود
اسمع، اعرف مشکلتک
گوش کنید ، من مشکل شما را می دانم
لا تضع ذلك في فمك
اونو تو دهنت نذار
لا تهتم
اهمیتی نده
قل له أخرس
بهش بگو خفه شو
هل مازلت تسمعه؟
هنوز صداشو میشنوی؟
ها نحن ذا
ما اینجا هستیم
خذ هذا
اینو بگیر
هل سبق لك ان ذهبت الی البلدة البشرية؟
آیا تا به حال به شهر انسان رفته اید؟
اسمع، هل تتذکر عندما کادنا نصطدم بتلك الصخرة؟
گوش کن، یادت هست وقتی که نزدیک بود به اون صخره بخوریم؟
اننا طرنا فيالهواء
ما در هوا پرواز کردیم
لا! غطَّتُ في النوم
نه! خوابم رد.
عليك أن تعدنا بأنك لن تتسلل إلی اليابسة مرة أخری
شما باید به ما قول دهید که دیگر هرگز به زمین نمی روید
تَسلَّل [عمومی] نفوذ كرد، فرو رفت، رخنه كرد، رسوخ كرد
اننا حذرون دوما
ما همیشه مراقب هستیم
وكل جثث الحيتان التي يمكنك أن تأكلها.
و تمام لاشه های نهنگ که می توانید بخورید.
جُثَة جُثَث: جسد
اجزاء صغيرة منها تطفو في فمك
تکه های کوچکی از آن در دهان شما شناور است
ستبقى مع العم لبقية الموسم
بقیه فصل را در کنار عمو خواهید ماند
اضطررت الی ارسالك الی قاع المحيط
مجبور شدم شما را به ته اقیانوس بفرستم