بچه کهکشانی Flashcards
1
Q
اذهب معه للمخزن
A
با او به فروشگاه برو
مخزن : دولا بچه , گنجه خوراک , خوراکي , ابدار خانه , شربت خانه , مخصوص لوازم سفره , انباره , انبار کردن , ذخيره کردن , انبار , مخزن , انبار کالا , انبار گمرک , بارخانه
2
Q
لقد صنعت جرعة من الترياق
A
معجونی از پادزهر درست کردم
3
Q
حینما اتفقد التضاريس
A
وقتی پست و بلندیهای زمین را چک می کنم
تَضَارِيس : [ضرس]: «تَضَاريسُ الارضِ»: پست و بلنديهاى زمين كه دندانه وار باشد.
تضاريس [عمومی] تضاريس : زمينه , عوارض زمين , زمين , ناحيه , نوع زمين
تفقد: بازديد كرد، ديدار كرد، جويا شد
4
Q
لماذا لا نقلع الآن
A
چرا الان بلند نمیشیم؟ (پرواز نمیکنیم)
5
Q
مناورة مستحيلة
A
مانور غیرممکن
6
Q
عندما یتقرب المسبار من هذا الکوکب
A
قتی کاوشگر به این سیاره نزدیک می شود
7
Q
سیلتقط الاشارة
A
سیگنال رو میگیره
8
Q
هریس القرنبيط
A
گل کلم سوپ
9
Q
بَطاریة جدیدة
A
باتری جدید
10
Q
رقائق شوکولاتية
A
چیپس شکلاتی
11
Q
الدَراجة
A
دوچرخه
12
Q
المَرساه
A
لنگر
13
Q
المُؤن
A
تدارکات
14
Q
هذه مُطاردة جيدة
A
این شکار خوبیه
15
Q
مُثیر للإعجاب
A
جالبه