قید Flashcards

1
Q

حدودا
ولی نه برای تعداد چیزی

برای بیان اینکه چیزی نزدیک به کامل است اما دقیقاً تمام نشده است.

A

fast

Ich habe fast alles erledigt. (تقریباً همه چیز را انجام داده‌ام.)

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
1
Q

تقریبا حدودا

برای تخمین مقدار یا زمان به کار می‌رود.

A

ungefähr

Es sind ungefähr zehn Minuten bis zum Bahnhof. (تقریباً ده دقیقه تا ایستگاه قطار باقی مانده است.)

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
2
Q

حتما قطعا به طور قطع

برای بیان قطعیت یا یقین به چیزی استفاده می‌شود.

A

sicherlich

Sie wird sicherlich kommen. (او حتماً خواهد آمد.)

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
3
Q

به هر حال ، تحت هر شرایطی

برای تاکید بر قطعیت یا تأکید بر انجام کاری به کار می‌رود.

A

auf jeden Fall

Ich werde auf jeden Fall dabei sein. (من حتماً آنجا خواهم بود.)

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
4
Q

به طور مطلق / کاملا

برای تاکید بر شدت یا قطعی بودن چیزی استفاده می‌شود.

A

absolut

Das ist absolut unmöglich. (این کاملاً غیرممکن است.)

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
5
Q

مطمعنا، به طور قطعی

برای تاکید بر قطعیت استفاده می‌شود.

A

definitiv

Das ist definitiv eine gute Idee. (این قطعاً یک ایده خوب است.)

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
6
Q

به طور کامل

برای اشاره به تمامیت یا کمال چیزی استفاده می‌شود.

A

vollkommen

Das war ein vollkommenes Missverständnis. (این یک سوء تفاهم کاملاً بود.)

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
7
Q

نزدیکه که، تقریبا / نزدیک چیزی

برای بیان وقوع چیزی که نزدیک به کامل شدن است اما به طور دقیق انجام نشده است.

A

beinahe

Ich habe beinahe den Zug verpasst. (تقریباً قطار را از دست دادم.)

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
8
Q

نسبتا تاحدودی

برای بیان اینکه چیزی تا حدی درست است، اما نه کاملاً.

A

ziemlich

Es war ziemlich kalt heute. (امروز نسبتاً سرد بود.)

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
9
Q

به سختی / به ندرت

برای بیان اینکه چیزی به ندرت یا به سختی اتفاق می‌افتد.

A

kaum

Ich habe kaum Zeit. (من به سختی وقت دارم.)

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
10
Q

دقیقا

برای اشاره به دقت و صحت کامل استفاده می‌شود.

A

exakt

Er hat exakt um 8 Uhr angerufen. (او دقیقاً ساعت ۸ تلفن زد.)

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
11
Q

احتمالاً / به احتمال زیاد

برای بیان احتمال وقوع چیزی استفاده می‌شود.

A

wahrscheinlich
vermutlich

Er ist vermutlich schon gegangen. (او احتمالاً رفته است.)
Es wird wahrscheinlich morgen regnen. (احتمالاً فردا باران خواهد آمد.)

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
12
Q

در واقع / اساساً

برای بیان حقیقت یا توضیح وضعیت به کار می‌رود.

A

eigentlich

Eigentlich wollte ich heute ins Kino gehen. (در واقع من امروز می‌خواستم به سینما بروم.)

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
13
Q

حتماً / ضروری

برای بیان تاکید بر لزوم انجام کاری استفاده می‌شود.

A

unbedingt

Du musst unbedingt den Bericht abgeben. (تو باید حتماً گزارش را تحویل بدهی.)

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
14
Q

صادقانه

A

ehrlich

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
15
Q

مکرر، اغلب

A

häufig = oft

16
Q

شدید، تند

A

heftig = stark