درس ۹ Flashcards

(186 cards)

1
Q

تَموز

A

ماه دهم از سال رومیان، تقریباً مطابق با تیر‌ماه سال شمسی؛ ماه گرما

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
2
Q

ارگ

A

قلعه، حصار، قلعه‌ی کوچک درمیان قلعه‌ی بزرگ

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
3
Q

مزینان

A

یکی از دهستان‌های شهر سبزوار در استان خراسان رضوی که دکتر شریعتی در آنجا به دنیا آمد.

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
4
Q

باغستان

A

جای باغ‌ها، (ستان) در (باغستان) پسوند مکان است

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
5
Q

مشایعت

A

همراهی کردن، بدرقه کردن

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
6
Q

گویی

A

انگار

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
7
Q

عشق‌آباد

A

شهر عشق‌آباد
پایتخت کشور ترکمنستان

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
8
Q

انگاره

A

طرح
نقشه

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
9
Q

مُهر

A

سربسته
کیسه‌ی سربسته

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
10
Q

تاریخ بیهق

A

کتاب تاریخ بیهق نوشته‌ی ابوالحسن علی‌بن زید بیهقی است که در قرن ششم نوشته شده است و نباید با تاریخ بیهقی ابوالفضل بیهقی اشتباه شود

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
11
Q

فقه

A

علم احکام شرعیه، علمی است که از فروع عملی احکام شرع بحث می‌کند. مبنای این علم بر استنباط احکام است از کتاب و سنّت و به سبب همین استنباط محلّ اجتهاد است

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
12
Q

حکمت

A

فلسفه
به ویژه فلسفه اسلامی

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
13
Q

عرفان

A

شناخت خداوند
خداشناسی

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
14
Q

تقوا

A

پرهیزکاری

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
15
Q

باب

A

در

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
16
Q

غنی

A

توانگر
ثروتمند
بی‌نیاز

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
17
Q

غُرفه

A

بالاخانه
هریک از اتاق‌های کوچکی که در بالای اطراف سالن یا یک محوطه می‌سازند که مُشرف به محوّطه است.

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
18
Q

مَدرس

A

محلیکه در آن تدریس کنند
موضع درس گفتن

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
19
Q

بل

A

بلکه

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
20
Q

ارادت

A

میل و خواست
اخلاص
علاقه و محبت همراهبا احترام

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
21
Q

کشش

A

جاذبه

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
22
Q

فیلسوف

A

کسی که نظریه‌ای فلسفی را ارائه دهد یا دانش کامل درباره‌ی فلسفه داشته باشد؛ حکیم، فلسفه‌دان

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
23
Q

فقیه

A

دانسمند
علم
دانا
عالم به علم شرع

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
24
Q

حوزه

A

ناحیه
مکتب
دایره

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
25
سلسله
زنجیر(در این درس به معنی نسل خاندان و تبار است)
26
حُکَما
جمع حکیم دانشمندان
27
نمایان
برجسته آشکار بارز
28
اسرار
جمع سر رازها تخلص مرحوم حاجی ملّا هادی سبزواری
29
فلسفه
علمی که در حقایق اشیا و علل وجود آنها بحث می‌کند
30
کلام
علمی که پایه‌ی اصلی آن استدلال است
31
آستانه
آستان آغاز
32
حیات
زندگی با حیاط به معنی محوطه قاطی نشه
33
منقلب
دگرگون واژگون تغییرحال‌دهنده
34
گیرودار
هیاهو هنگامه شور و غوغا
35
جَدّ
پدربزرگ نیا جمع جد اجداد است و اجداد به معنی پدران و نیکان است
36
ادیب
دانشمند سخن‌دان
37
تحصیل
به دست آوردن فراهم آوردن
38
اوایل
جمع اول آغاز ابتدا
39
اصل
در این درس به معنی خاستگاه و منشأ است
40
شورانگیز
هیجان‌آور
41
تعبیر
بیان کردن و شرح دادن بازگویی
42
وصال
به هم رسیدن دیدار
43
به هنگام
به موقع
44
نوازشگر
نوازش‌کننده
45
غربت
غریبی دوری از شهر و دیار
46
ماوراء
فراسو آن‌سو برتر
47
ماوراء الطبیعة
آنچه فراتر از عالم طبیعت و ماده باشد مانند خداوند روح و مانند آنها
48
می‌خواند
دعوت می‌کند
49
شهادت
گواهی
50
صخره
سنگ بزرگ و سخت
51
الهام
اندیشه‌ای که به صورت ناگهانی در ذهن بیاید؛ در این درس به معنی وحی است
52
اسرارآمیز
درآمیخته به راپر رمز و راز ناشناخته
53
استشمام
بوییدن
54
بی‌تاب
بی‌قرار
55
غیبی
نامرئی پنهانی
56
راستین
واقعی حقیقی
57
غریب
تنها ناآشنا دور از وطن
58
مدینه
شهر در این درس شهر کوفه است
59
حلقوم
گلو نای
60
فاجعه
پیشامد دردناک و ناگوار مصیبت
61
سایه‌روشن
تاریکی و روشنایی حالت میان تاریکی و روشنایی
62
دهقان
کشاورز
63
چهارپایان
حیواناتی مانند اسب، خر و...
64
هیاهو
سر و صدای شدید، غوغا
65
تفرجگاه
گردشگاه جای تفرج تماشاگاه
66
نظاره
تماشا کردن نگاه نگریستن
67
معلق
آویزان آویخته شده
68
الماس‌پَر
درخشان
69
غیب
نهان
70
تلألؤ
درخشش درخشندگی
71
قندیل
چراغ یا چهل‌چراغی که می‌آویزند
72
پروین
مجموعه‌ی چند ستاره‌ی درخشان به صورت خوشه‌ی انگور در صورت فلکی دب اکبر
73
ابدیت
جاودانگی پایندگی بی‌کرانی
74
شاه‌راه
راه اصلی
75
لوکس
شیک، زیبا، هر چیز تجملی و قشنگ
76
کهکشان
مجموعه‌ی عظیمی از هزاران هزار ستاره و غبار و گاز که به دور مرکز مشترکی می‌چرخند
77
تلقی
دریافت نگرش تعبیر
78
تعبیر
بیان کردن شرح دادن بازگویی
79
نشئه
حالت سرخوشی کیفوری سرمستی
80
سرشار
پر انباشته
81
قُدس
پاکی صفا قداست
82
محروم‌تر
بی‌بهره‌تر بی‌نصیب‌تر
83
سرا
منزل خانه
84
معطر
خوشبو عطرآگین
85
سَموم
باد بسیار گرم و زیان‌رساننده
86
صفا
پاکی
87
اهورایی
ایزدی خدایی منسوب به اهورا
88
عددبین
حسابگر
89
مصلحت‌اندیش
آن که به خیر و صلاح خود با دیگری بیندیشد
90
اِسرا
در شب سیر کردن هفدهمین سوره‌ی قرآن کریم
91
شیهه
صدا و آواز اسب
92
قاش
قاچ قسمت برآمده‌ی جلوی زین کوهه‌ی زین
93
تفنگ خفیف
نوعی تفنگ سبک که کم‌صدا باشد
94
خفیف
سبک
95
ایل
گروهی از مردم هم‌نژاد که فرهنگ و اقتصاد مشترک دارند و معمولا به صورت چادرنشینی زندگی می‌کنند؛ ایل و تبار: خانواده و نژاد و اجداد
96
دست‌فروشان
کسانی که در کنار خیابان، اجناس را می‌فروشند
97
دوره‌گردان
کسانی که اجناس را برای فروش در شهر می‌گردانند
98
بساط
گستردنی هرچیزگستردنی مانند فرش و سفره
99
تبعید
دور کردن به عنوان مجازات کسی را از محل زندگی خود به جای دیگری انتقال می‌دادند
100
تفنگ مشقی
تفنگی که مخصوص تمرین و آموزش تیراندازی بود
101
دار و ندار
کل دارایی تمام هستی
102
حَضَرات
جمع حضرت افراد بلندمرتبه و صاحب مقام بزرگان
103
یَغما
غارت تاراج
104
به یغما رفتن
غارت شدن
105
می‌افراشتند
برپا می‌کردند بالا می‌بردند
106
آب انبار
محل ذخیره کردن آب
107
مصیبت
گرفتاری محنت
108
بَن
درختی خودرو و وحشی که در برخی نقاط کوهستانی ایران می‌روید پسته‌ی وحشی
109
خو گرفتن(=خوگرفته بود)
عادت کردن انس گرفتن
110
منقل
ظرفی که در آن آتش درست کنند آتشدان
111
آفت
بلا رنج آسیب
112
عشایری
منسوب به عشایر
113
عشایر
جمع عشیره اقوام کوچ‌نشین که از راه دامداری زندگی می‌کنند
114
محصور
محدود شده دیوار کشیده شده محاصره شده
115
جان فرسا
رنج‌آور آزار رساننده کشنده نابود کننده
116
حیاط دربست
خانه‌ی مستقل
117
پرزرق و برق
تجملاتی
118
حدّ و حصر
اندازه و مقدار
119
اسم و رسم
شهرت
120
ایلخانی(=ایلخان)
رئیس ایل خان قبیله
121
قشقایی
نام ایل بزرگی از عشایر
122
گران‌بها
باارزش قیمتی
123
زبانزد
معروف مشهور
124
زمین‌گیر
ناتوان درمانده
125
دل‌بستگی
علاقه
126
تصدیق
در اینجا یعنی مدرک و گاهی‌نامه
127
مزایا
جمع مزیت فواید برتری‌ها امتیازات
128
فَخر
افتخار سربلندی
129
مباهات
افتخار سرافرازی
130
عزیمت
رفتن حرکت کردن
131
عشیره
قبیله ایل طایفه
132
شوکت
شکوه ارجمندی جاه
133
دیرین
قدیمی
134
از سر گرفتن(=از سر گرفتند)
شروع کردن آغاز کردن
135
مرتفع
بلند رفیع
136
بی‌کران
بسیار وسیع نامحدود
137
زین و برگ
وسایل مورد نیاز برای سوارکاری
138
برگ
اسباب توشه ساز و نوا
139
گُرده
شانه دوش بالای کمر پشت
140
کَهَر
اسب یا استری که به رنگ سرخ تیره است
141
کُرنَد
اسبی که رنگ آن میان زرد و بور باشد
142
تاخت و تاز
هجوم در این‌جا به معنی به سرعت دواندن اسب‌ها
143
دلاویز
پسندیده خوب زیبا
144
معطر
خوشبو
145
سخاوت
بخشش کرم جود جوانمردی
146
گرمسیر
منطقه‌ای که تابستان‌های بسیار گرم و زمستان‌های معتدل دارد مقابل سردسیر
147
دودل
مردّد دارای تردید
148
گریبان
یقه
149
موهب
جمع موهبت نعمت‌ها بخشش‌ها
150
ملامت
سرزنش
151
بطالت
بیکاری بیهودگی کاهلی
152
دیار
سرزمین محل
153
محبوس
زندانی اسیر
154
مدفون
دفن شده زیر خاک رفته
155
ترقی
پیشرفت
156
تاب
تحمل
157
تکاپو
تلاش جست‌وجو
158
دانشنامه
مدرک تحصیلی گواهی‌نامه‌ی دانشگاه
159
بیداد
ظلم و ستم
160
بیخ و بن
ریشه
161
دادیار
وکیل عمومی معاون دادستان
162
عدلیّه
دادگستری
163
چشم پوشیدن
کنایه از صرف‌نظر کردن
164
تفریق
کم کردن عدد کوچک‌تر از عدد بزرگتر
165
تیزبال
پرنده‌ای که تند و سریع پرواز می‌کند تیزپرواز بلندپرواز
166
طفیلی
منسوب به طفیل وابسته آن‌که وجودش یا حضورش درجایی وابسته به وجود کس یا چیز دیگری است؛ میهمان ناخوانده
167
بهارخواب
ایوان سرپوشیده‌ای که اطرافش باز است؛بالکن تراس
168
بساط
سفره در این‌جا به معنی دستگاه، لوازم
169
تهویه
هوا را عوض کردن خنک کردن هوا
170
تبار
نژاد اصل دودمان
171
ییلاق
کوهپایه و جای سرد محل سردسیر خارج از شهر متصاد قشلاق
172
اندوهگسار
غمگسار غمخوار
173
لبریز
پر انباشته
174
شبدر
گیاهی علفی و یک‌ساله
175
شبدر دوچین
شبدری که قابلیت آن را دارد دوبار پس از روییدن چیده شده باشد
176
بلدرچین
پرنده‌ای با بال‌های کوتاه منقار کوچک و صدای بلند
177
دَری
منسوب به درّه درّه‌ای
178
کمانه
نام کوهی در منطقه‌ی ونک از توابع شهرستان سِمیرم استان اصفهان
179
چنگ
نوعی ساز
180
رودکی
جعفر بن محمد بن حکیم بن عبدالرحمن بن آدم رودکی سمرقندی از شعرای شیرین زبان فارسی در قرن چهارم است که در رودک وفات یافت
181
جیحون
نام یک رود است
182
ریگ
سنگریزه
183
آموی
نام قدیمی رود جیحون
184
پرنیان
پارچه‌ی ابریشمی دارای نقش و نگار نوعی حریر
185
جوی مولیان
رودخانه‌‌ای در نزدیکی شهر بخارا
186
مدهوش
از خود بی‌خود سرگشته بی‌خویشتن