درس ۱۱ Flashcards
(110 cards)
1
Q
سست
A
ناتوان
ضعیف
2
Q
قوّت
A
نیرو
توان
3
Q
قُوت
A
خوراک
4
Q
مُصِر
A
اصرار کننده
پافشاری کننده
5
Q
کلافه
A
بیتاب و ناراحت به علت قرار گرفتن در وضع آزاردهنده
6
Q
سُراغ
A
نشان
جستجو کردن جا و مکان کسی
7
Q
ثلث
A
یکسوم چیزی
8
Q
ثلث سوم
A
امتحانات خردادماه
9
Q
جبهه
A
میدان جنگ
10
Q
تَل
A
تپّه
تودهی بزرگ خاک یا شن
11
Q
چفیه
A
دستمال بزرگیست که اعراب از آن به عنوان سربند استفاده میکنند
12
Q
کُلت
A
نوعی سلاح کمری
13
Q
حمایل
A
نگهدارنده
محافظ
14
Q
حمایل کردن
A
محافظ قرار دادن چیزی برای چیز دیگر
15
Q
خیز برداشتن
A
پریدن
جَستن
16
Q
مسلط
A
غالب
چیره
17
Q
کز کردن
A
خود را جمع کردن و در خود فرو رفتن
به گوشهای خزیدن
18
Q
دَم
A
لحظه
19
Q
گردان
A
واحد نظامی که معمولا شامل سه گروهان است
20
Q
پرشور
A
پرحرارت
پرهیجان
21
Q
طنز
A
شوخی
22
Q
تکبیر
A
الله اکبر گفتن
23
Q
صلوات
A
جمع صلات
درودها
درود خدا بر پیامبر
24
Q
فرونشستن
A
تمام شدن
پایان یافتن
25
سخت
محکم
26
قابل عرض
شایسته و لایق گفتن و بیان کردن
27
شامّه
حس بویایی
28
غریب
عجیب
بعید
29
طفره رفتن
خودداری کردن از انجام کاری از روی قصد و یا بهانه آوردن به ویژه خودداری کردن از پاسخ صریح دادن به سوالی یا کشاندن موضوع به موضوعات دیگر
30
اصرار
پافشاری کردن
الحاح
31
التماس
خواهش
تمنا
با زاری از کسی چیزی خواستن
32
متقاعد
مجابشده
مجاب
قانعشده
33
متقاعد کردن
مجاب کردن
وادار به قبول امری کردن
34
تعقیب
دنبال کردن
پی چیزی رفتن
35
دریغ داشتن
مضایقه کردن از دادن چیزی به کسی
خودداری از کمک کردن به کسی
36
تعلیم گرفتن
آموختن
یاد گرفتن
37
تعلم
یاد دادن
38
شَبَح
آنچه به صورت سیاهی به نظر میآید
سایه موهوم از کسی یا چیزی
39
مراقب
مواظب
40
دنج
ویژگی جای خلوت و آرام و بدون رفتوآمد
41
دیدهبانی
نگهبانی
مراقبت
42
دیدرس
دورترین فاصلهای که چشم انسان قادر به دیدن است
43
جُثه
تن
بدن
44
حزین
غمانگیز
45
لحن
آهنگ
آواز
46
پاییدن
مراقب بودن
نگهبانی کردن
زیر نظر قرار دادن
47
برانداز کردن
ورانداز کردن
نگریستن
48
به حتم
حتماً
قطعا
49
موضع
جایگاه
مکان
50
بیامان
مُداوم
بدون وقفه
51
چرت
خواب کوتاه
52
سیر خواب شدن
کامل و به اندازه خوابیدن
53
مزه مزه کردن
چشیدن
54
تمایل
میل
گرایش
55
معرکه
میدان جنگ
رزمگاه
56
مهیب
ترسناک
سهمگین
57
کلاش
سلاحی از نوع خودکار و نیمهخودکار، دارای دستگاه نشانهروی مکانیکی و نوع قنداق ثابت و تاشو
58
هضم
تحلیل
گوارش
59
هزم
شکست خوردن
60
حزم
دوراندیشی
61
مسلم
قطعی حتمی
62
ناکام
مایوس
ناامید
محروم
نامراد
63
پیشی گرفتن
سبقت جُستن
جلو افتادن
64
مَعبَر
محل عبور
گذرگاه
65
محوطه
زمینی که دور آن را دیوار کشیده باشند
فضا
میدان
66
خاکریز
دیوارهی دفاعی خاکی برای حفاظت دربرابر آتش توپخانهی دشمن
67
تیربار
نوعی مسلسل خودکار آتشین
68
بیحفاظ
بدون حصار و نرده
آنچه اطراف آن را حصار نگرفته باشد
69
رمق
باقی ماندهی جان
نفس آخر
توان
70
جایز
ممکن
روا
شایسته
71
خشاب
جعبهی فلزی مخزن گلوله که به اسلحه وصل میشود و گلولهها پیدرپی از آن وارد لولهی سلاح میشود
72
ذله شدن
خسته و عاجز شدن
به ستوه آمدن
73
ذوق کردن
خوشحال شدن
شادی کردن
74
انهدام
نابود کردن
ویران شدن
خراب کردن
75
غریبانه
مانند غریبان
به روش غریبان
76
جگرخراش
ناراحت کننده
عذابدهنده
77
جناق
جناغ
استخوان پهن و دراز در جلو قفسهی سینه
78
تعلل
عذر و دلیل آوردن
به تعویق انداختن چیزی با انجام کاری
درنگ
اهمال کردن
79
تشر
سخنی که همراه با خشم، خشونت و اعتراض است و معمولا به قصد ترساندن و تهدید کردن کسی گفته میشود
80
شهادتین
دو شهادت دو گواهی
اشهد ان...محمد و الله
که فرد با گفتن این دو مسلمان میشود
81
لَنگ
شل
کسی که یک پایش معیوب باشد
82
خط
منطقهی درگیری با دشمن
83
طریق
راه
روش
شیوه
84
پاکبازی
وارستگی
فداکاری
85
حیثیت
آبرو
ارزشو اعتبار اجتماعی که باعث سربلندی و خوشنامی میشود
86
خال
نقطهی سیاه روی چیزی
87
زلف چینچین
گیسوی پرچین و پیچدرپیچ
88
نوبهار
بهار تازه
89
نوشین
شیرین
گوارا
90
دیباچه
آغاز و مقدمه هر نوشته
91
زیور
زینت
پیرایه
92
پگاه
صبح زود
هنگام سحر
93
شامگاه
هنگام شب
94
بیحفاظ
بدون حصار و نرده؛ آنچه اطراف آن را حصار نگرفته باشد
95
بی ملاحظه
بدون اعتنا و توجه
بدون رعایت احترام
96
حسن
زیبایی
نیکویی
لطف
97
فراتر
برتر
بالاتر
98
شاهد
گواه
99
محضر
دفترخانه
دادگاه
100
اشارت
اشاره
101
اشتیاق
شوق و علاقه داشتن
آرزومندی
102
پیک
قاصد
نامهبر
103
مسلم
پیرو دین اسلام
104
شرف
بزرگواری
حرمت و اعتباری که از رعایت کردن ارزشهای اخلاقی به وجود میآید
105
لبریز
پر
انباشته
106
شکوه
عظمت
107
روضه
آنچه در مراسم سوگواری اهل بیت پیغمبر و به ویژه در مراسم امامحسین خوانده میشود
ذکر مصیبت و نوحهسرایی
108
مجسم
به صورت جسم درآمده
تجسم یافته
109
قتلگاه
محل کشته شدن
110
گودال قتلگاه
مکانی که حسین به شهادت رسید و سرشم اونجا جدا کردن