درس ۱۲ Flashcards

(132 cards)

1
Q

سوگند

A

قسم خوردن

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
2
Q

سوگند در اوستا و توضیحات

A

در اوستا یعنی
دارای گوگرد
در ایران باستان برای آزمایش دو طرف دعوا در دادگاه سوگند می‌خوراندند
درصورتی که متهم بی‌گناه بود به او گزندی نمی‌رسید اما اگر گناهکار بود، می‌مرد

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
3
Q

چرخ

A

آسمان

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
4
Q

جهاندار

A

پادشاه

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
5
Q

پیش خواندن

A

احضار کردن

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
6
Q

ایمن

A

در امن
دل‌آسوده

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
7
Q

روان

A

روح و جان

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
8
Q

تیز

A

سوزان
سوزاننده

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
9
Q

پیدا کردن

A

مشخص کردن

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
10
Q

رسوا

A

بی‌آبرو

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
11
Q

پور

A

پسر

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
12
Q

رای

A

اندیشه
عقیده
نظر

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
13
Q

شهریار

A

پادشاه
فرمانروا

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
14
Q

دوزخ

A

جهنم

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
15
Q

خوار

A

آسان
ناچیز
بی‌ارزش

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
16
Q

سِپَردن

A

طی‌ کردن
پیمودن

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
17
Q

تنگ

A

تنگنا
راه دشوار و تنگ
راه باریک

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
18
Q

کی

A

پادشاه
لقب پادشاهان کیانی مانند کی‌کاووس

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
19
Q

نیک‌پی

A

خوش‌قدم

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
20
Q

نابه‌کار

A

گناهکار
فاسد

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
21
Q

زشت کردار

A

کار زشت و ناپسند

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
22
Q

دل‌گسل

A

آزاردهنده
ناراحت‌کننده

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
23
Q

دستور

A

وزیر
مشاور

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
24
Q

ساروان

A

ساربان
شتربان

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
25
هیون
شتر به ویژه شتر قوی‌هیکل و درشت‌اندام
26
نظاره
تماشا
27
نظاره شدن
تماشا کردن نگریستن
28
هم‌گروه
دسته‌جمعی با هم
29
پرمایه
گران‌مایه پرشکوه
30
مایه
قدرت توانایی
31
آیین
رسم شیوه روش
32
دو صد
دویست
33
آتش‌فروز
کسی که آتش را روشن کند
34
دمیدن
فوت کردن باد زدن
35
گفتی
گویی انگار
36
زبانه
شعله‌ی آتش
37
برآمد
ظاهز شدن بالا آمدن
38
سراسر
همه تماما همگی کُلّا
39
بریان
در لغت کباب شده و پخته شده بر آتش مجازا ناراحت و مضطرب
40
بریان شدن
غمگین و ناراحت شدن در سوز و گداز بودن
41
خُود
کلاه‌خود
42
هُشیوار
هوشیار هوشیارانه آگاهانه
43
تازی
اسبی از نژاد عربی با گردن کشیده و پاهای باریک
44
برنشستن
سوار شدن
45
نعل
قطعه فلز(آهن کوچولو) که به سم اسب میزنن
46
کافور
ماده سفید و خوشبوی گیاهی
47
رسم و ساز
راه و روش
48
باره
اسب
49
نماز بردن
تعظیم کردن عمل سر فرود آوردن در مقابل کسی برای تعظیم
50
نرم
مهربان مهربان بودن ملایم با حالت مهربانی
51
اندُه
مخفف اندوه غم
52
سان
روش گونه
53
شرم
حیا آزرم
54
بهایی
باارزش ارزشمند
55
ایدون
چنین چنان
56
جهان‌آفرین
خداوند
57
یزدان
خدا
58
نیکی‌دهش
نیکی کننده
59
تپش
اضطراب ناشی از گرمی و حرارت گرمی و حرارت
60
سیه
اسب سیاه رنگ
61
تاختن
به سرعت راندن اسب
62
تنگ‌دل
کنایه از ناراحت و غمگین
63
بساخت
آماده شد مهیا شد
64
دیدگان
چشمان
65
غَو
بانگ و خروش فریاد
66
قبا
نوعی جامه‌ی جلوباز که پس از پوشیدن دو طرف جلو آن را با دکمه به هم وصل کنند
67
سمن
نوعی درخت گل یاسمن
68
کنار
آغوش بغل
69
بخشایش
گذشت عفو رحمت لطف
70
دم
حرارت لهیب
71
هامون
دشت صحرا
72
خروشیدن
فریاد زدن
73
خروشیدن
فریاد زدن
74
مژده
خبر خوش
75
بخشودن
عفو کردن
76
دادگر
عادل یکی از صفات خداوند است
77
خستن
زخمی کردن مجروح کردن
78
تنگ
محکم
79
بر
آغوش
80
پوزش
عذر معذرت عذرخواهی
81
اندر گرفت
آغاز کرد
82
شبیخون
حمله‌ی ناگهانی دشمن در شب
83
غلام
بنده
84
صاحب‌دل
عارف دل‌آگاه
85
خسرو
پادشاه
86
بلاغی
منسوب به بلاغت
87
بلاغت
رسایی سخن
88
خرق عادت
معجزه انجام دادن کارهایی که در عادت امکان ندارد
89
خرق
شکافتن پاره کردن
90
دون
فرومایه پست
91
خسته
آزرده مجروح
92
ملوک
جمع ملک پادشاهان
93
عجم
سرزمینی که ساکنان آن غیر عرب به ویژه ایرانی باشند ایران
94
ملوک عجم
پادشاهان ایران
95
تطاول
ستم و تعدی به زور به چیزی دست پیدا کردن
96
رعیت
عموم مردم مردمان یک کشور
97
جور
ظام و ستم
98
مکاید
جمع مکیده یا مکیدت کیدها مکر‌ها حیله‌ها
99
فعل
کار رفتار عمل
100
کُربَت
غم اندوه
101
کربت جور
اندوه حاصل از ظلم و ستم
102
غربت
غریبی دوری از خانمان
103
ارتفاع
محصول زمین‌های زراعتی
104
ارتفاع ولایت
عایدات و درآمد‌های مملکت
105
ولایت
کشور سرزمین
106
نقصان
کم شدن کاهش یافتن
107
خزانه
جایی که اموال و پول را در آن نگهداری می‌کنند گنجینه گنج‌خانه
108
تهی
خالی
109
زور آوردند
فشار آوردند هجوم آوردند
110
فریادرس
یاور دستگیر
111
مصیبت
رنج گرفتاری سختی و بدبختی
112
جوانمردی
بخشندگی مردانگی بخشش
113
حلقه به گوش
کنایه از فرمانبردار و مطیع
114
نواختن
کسی را با گفتن سخنان محبت‌آمیز یا بخشیدن چیزی مورد محبت قرار دادن
115
باری
یک بار
116
زوال
نابودی وز بین رفتن
117
مملکت
پادشاهی حکومت قلمرو
118
عهد
زمان دوره
119
ملک
ادشاه سلزان
120
مُلک
پادشاهی سرزمین
121
حشم
خدمتکاران خویشان و زیردستان فرمانروا
122
مقرر شدن
قرار گرفتن ثبات و دوام یافتن
123
تعصب
طرفداری یا دشمنی بیش از حد نسبت به شخص گروه یا امری
124
به تعصب
به حمایت و جانبداری
125
گرد آمدن
جمع شدن
126
پریشان
پراکنده ناراحت
127
کرم
بخشش جود عطا
128
دولت
حکومت دستگاه
129
ایمن
در امن دل‌آسوده
130
جور پیشه
ظالم ستمگر
131
طرح افکندن
کنایه از بنا نهادن
132
طرح ظلم افکندن
سبب پیدایش و گسترش ظلم شدن بنیان ظلم نهادن