درس ۲: عرفانِ نَظَرِي Flashcards
عرفانِ ”نَظَرِی“ چیست
ترجمهٔ معارف
که از شهودِ حقایقِ هستی
در مرحلهٔ ”فناء“ و ”بقاء“ به دست می آید
⭐ ⭐ ⭐
سلوک ⬅ شهودِ حقایق ⬅ مفهوم گیری ⬅ ترجمه ⬅ عرفانِ نَظري
فرق [۳] بین فلسفه و عرفان چسیت
• مبادیِ و ابزار فلسفه فقط عقل و استدلال است
در عرفان، مجاهده و تصفیه و تهذهیب نفس است و از کشف و شهود در زبانِ عقل توضیح می شود
• فلاسفه هم خدا اصالت می دانند (واجب الوجود) و هم غیر خدا (ممکن الوجود)؛ ولی عرفاء همه اشیاء را اسماء و صفات و شئون و تجلّیاتِ خدا می بینند و نه اموری در برابر خدا
• فلاسفه می خواهند جهان را فهم کند (صَيْرُوْرَةُ الْإِنْسانِ عالَماً عَقْلِيّاً مُضاهِيّاً لِلْعالَمِ الْعَيْنِي) = علم الیقین
ولی عرفاء می خواهند به کُنْه و حقیقتِ هستی، که خدا است، برسد و مُتصلّ شود و آن را شهود کند = عین و حقّ الیقین
نظریه دیگران [۳] درباره عرفان چیست
- فقهاء و محدثان: عرفان ربطی به اسلام ندارد
- متجددانِ عصرِ حاضر: عرفان نهْضَتِی بوده از طرف ملل غیرِ عرب بر ضدّ اسلام
- بی طرفها: عرفاء خلوصِ نیّت داشته اند و هرگز نمی خواسته اند بر ضدّ اسلام مطلبی گفته و آورده باشند (نظر شهید مطهّری است)
شریعت و طریقت و حقیقت چیست
همه با هم ارتباط دارند که نسبتشان ظاهر و باطنِ یکدیگر می باشد
شریعت: احکام و مقررات اسلام و وسیله است برای طریقت
طریقه: باطن شریعت است
حقیقت: باطن طریقت است که باطنِ باطنِ شریعت می باشد که در اینجا فناء و بقاءِ عارف می باشد
فرق بین فقهاء و عرفاء در چیست
فقهاء معتقد هستند که اسلام دارای سه (۳) بخش است: ۱. اصول عقاید، یعنی کلام، که مربوط به عقل است؛ ۲. اخلاق که مربوط به نفس است؛ و ۳. احکام، یعنی فقه، که مربوط به اعمال و جوارح انسان است
برای عرفاء، عقل در اصول عقاید اکتفاء نمی کند بلکه ایمان هم باید باشد؛ و اخلاق (که ساکن است) محدود است و باید از طبقِ سیر و سلوک نفس را تذهیب شود.