Part 4-11 Flashcards
significance (n)
significant (adj)
اهمیت - منظور - مفهوم - معنی n
قابل توجه - مهم adj
uninterrupted (adj)
بی وقفه - مداوم
beech (n)
درخت راش (آلش)
چوب درخت راش
administration (n)
administrative (adj)
حکومت - مدیریت n
مدیریتی - اجرایی - اداری adj
administrate (v)
administrator (n)
administration (n)
administrative (adj)
administratively (adv)
اداره کردن - اجراکردن v
مدیر - سرپرست n
حکومت - مدیریت n
مدیریتی - اجرایی - اداری adj
از لحاظ اداری/مدیریتی/اجرایی adv
ethnography (n)
ethnographic (adj)
قوم نگاری - مردم نگاری n
مردم شناسی adj
entrepreneur (n)
کارآفرین - موسس شرکت
respondent (n)
جوابگو - پاسخ دهنده
criteria (n)
معیارها - ضوابط
insight (n)
بینش - فهم - بصیرت
sympathy (n)
sympathetic (adj)
همدردی - دلسوزی n
همدرد - دلسوز adj
meaningful (adj)
meaningfully (adv)
هدفمند - معنی دار adj
معنی دار adv
spreadsheet (n)
نوعی نرمافزار رایانه ای برای ساده کردن ورود اطلاعات و انجام محاسبات ریاضی
recognition (n)
شناخت - تشخیص
tracking (n)
ردیابی - بررسی - پیگردی
bracket (n)
کروشه [ ]
fall into (v)
دچار یا گرفتار چیزی شدن
open up (v)
آزادانه حرف زدن
likelihood (n)
احتمال - امکان
impose (v)
imposing (adj)
تحمیل کردن - اعمال کردن v
با ابهت - با شکوه - خیره کننده adj
sensational (adj)
sensationally (adv)
هیجان انگیز - محشر - زیبا adj
هیجان انگیز adv
discern (v)
discernible (adj)
discernibly (adv)
تشخیص دادن - فهمیدن v
قابل تشخیص - واضح وآشکار adj
بطور واضح وآشکار adv
compel (v)
compulsion (n)
compelling (adj)
compellingly (adv)
مجبورکردن - وادار کردن v
اجبار n
مجاب کننده - قانع کننده adj
بطور قانع کننده adv
regenerate (v)
regeneration (n)
regenerative (adj)
احیا کردن - دوباره خلق کردن v
بازآفرینی n
احیاکننده adj
fertilize (v)
fertility (n)
fertilization (n)
fertilizer (n)
fertile (adj)
بارور کردن - حاصلخیز کردن - کود دادن v
باروری - حاصلخیزی n
لقاح - عمل کود دادن n
کود - بارورکننده n
بارور - حاصلخیز adj
year-round (adj) (adv)
تمام طول سال - همه ساله
compost (v)
compost (n)
کود دادن - به کود تبدیل کردن v
کود - کمپوست n
crumble (v)
crumbly (adj)
v فرو ریختن
شکننده - سست - زود خردشونده adj
inadequacy (n)
inadequate (adj)
inadequately (adv)
ناکافی بودن - نامناسب بودن - بی کفایت بودن n
ناکافی - نامناسب - نالایق adj
بطور ناکافی - بطور نامناسب adv
terrain (n)
زمین (ناهموار)
devoid (adj)
عاری از - خالی از - تهی
pioneer (n)
پیشگام - پیشرو - آغازگر
in part (ph)
تا حدی - تا اندازه ای
partly
organism (n)
جاندار - موجود - ارگانیسم
mushroom(n)
fungus - fungi [plural] (n)
toadstool (n)
truffle (n)
قارچ خوراکی
قارچ - گیاه قارچی
قارچ سمی
قارچ خوراکی دنبلان
topsoil (n)
خاک سطحی - روی خاک
domesticate (v)
رام کردن - اهلی کردن
modest (adj)
۱- ناچیز - محقر
۲- فروتن - افتاده
grower (n)
۱- کشاورز - پرورش دهنده
۲- روینده - نموکننده
moisturize (v)
moisten (v)
Moisturizer (n)
moisture (n)
moist (adj)
مرطوب کردن v - v
مرطوب کننده n
رطوبت - نم n
مرطوب - نمناک adj