Part 4-10 Flashcards
harness (v)
مهار کردن
تحت کنترل در اوردن
ageing (n) (adj)
aging
پیری n
پیر adj
biosensors (n)
حسگرهای زیستی
biodiversity (n)
تنوع زیستی
hotspot (n)
منطقه حساس
ناحیه ناآرام
census (n)
سرشماری - آمار
statistics
corridor (n)
راهرو - دالان
turtle (n)
seal (n)
octopus (n)
لاک پشت
خوک آبی - گوساله ماهی
هشت پا - اختاپوس
quota (n)
حداکثر حق السهم مصرفی
diversify (v)
diversity (n)
متنوع کردن - گوناگون ساختن v
تنوع - گوناگونی n
regard (n)
regarding (adj)
regardless (adv)
توجه n
درباره - راجع به adj
بهرحال - در هر صورت adv
metabolism (n)
metabolic (adj)
سوخت و ساز n
وابسته به سوخت و ساز adj
Arctic (n)
Antarctic (n)
قطب شمال
قطب جنوب
stun (v)
stunned (adj)
stunning (adj)
stunningly (adv)
حیرت زده کردن v
مات و مبهوت adj
خیره کننده adj
بطرز خیره کنندهای adv
stunned - shocked - surprised (adj)
متعجب - مبهوت
congregate (v)
congregation (n)
جمع شدن - اجتماع کردن v
جماعت n
warmth (n)
گرمی - تعادل کرما
mobile (n)
mobility (n)
mobile (adj)
متحرک n
تحرک n
قابل تحرک - سیار adj
leather back (n)
لاک پشت چرمی - لاک پشت پشت چرمی
nest (v) (n)
nesting (adj)
لانه ساختن - آشیان کردن v
لانه - آشیانه n
لانه سازی adj
barn (n)
hay (n)
straw (n)
hemp (n)
willow (n)
انبار غله /کاه/یونجه/کنف
یونجه
کاه - پوشال - خصیر
کنف
بید - درخت بید
nesting site (n)
آشیانه سازی (و تخم گذاری و پرواز دادن جوجه ها)
overfish (v)
صید بی رویه ماهی ها
by-catch (n)
صید جانبی (بدون قصد)
select (v)
selection (n)
selective (adj)
انتخاب کردن v
انتخاب - گزینش n
انتخابی - برکزیده adj
acoustic (n)
صوت شناسی
acoustic (adj)
صوتی - وابسته به عایق صدا - آکوستیک
pedestrian (n)
عابر پیاده
pedestrian (n)
sidewalk - pavement - footpath - footer
پیاده رو
disused (adj)
بلااستفاده
primarily (adv)
firstly در درجه اول
mainly عمدتأ
domestic (adj)
خانگی - مربوط به خانه
داخلی
refer (v)
رجوع کردن
ارجاع دادن
اشاره کردن
move on (v)
رفتن
چیزجدیدشروع کردن
district (n)
ناحیه - منطقه
( بخش - حوزه)
run-down (adj)
مخروبه - قراضه - خستهوامانده
off-putting (adj)
ناخوشایند - آزاردهنده - ناراحت کننده
border (v)
حاشیه گذاشتن - لبه گذاشتن
intrigue (v)
توجه کسی را جلب کردن(محسورکردن)
مجذوب شدن
motorize (v)
motorized (adj)
موتوری کردن - موتوریزه کردن v
موتوری - دارای موتور adj