Movies Vocab Flashcards
Hut
آلونك، خانه كوچك رعيتي
Midgets
آدم كوتوله
Grinder
آسياب دستي
Walked toward
به سمت چيزي رفتن
In return
در مقابل/ در عوض/ در ازاي
Fulfill
عملي كردن، برآورده كردن، واقعيت دادن
Once you are done
پس از اتمام كار
Curry
ادويه يا خورشت كاري
Instantly
فورا
In no time
در يك چشم بهم زدن
Heap (of rice)
انبوهي از برنج
To (your) heart’s content
Ex: i ate pizza to my heart’s content
يه دل سير يه كاري را انجام دادن
Lentil
عدس
Flour
آرد
Millets
ارزن ها
A few days back
چند روز قبل
Come begging for money
گدايي كردن، التماس پول كردن
Take long
طول كشيدن
Shore
Beach
Far off
دوردست، خيلي دور، دور افتاده
Envy
حسودي كردن
Once upon a time
يكي بود يكي نبود
Lavishly
ولخرجي
Hurt by (this)words
از اين حرفها ناراحت شد
Bundle (of wood)
يك دسته از چيزي
Helpless
درمانده
Is that so
كه اينطور، اينطوريه
My God bless you
خدا شما را رحمت كند