movie Flashcards
لغات و جملات جمع آوری شده از فیلم ها
tremendous
very big, fast, powerful
عالی، جانانه، شگرف، محشر
*a tremendous effort
buzz
به معنای هیجان، اثر مواد مخدر
-I am here to ruin your buzz
stoned
نشئه
you dumped me
به معنای رد کردن کسی از نظر پایان دادن به رابطه عاشقی
cemetery
قبرستان
tactless
“بیتدبیر” به معنای عدم توجه یا عدم مهارت در برخورد و اظهار نظر بهطوری که ممکن است دیگران را ناراحت یا ناخوشحال کند.
it was very Hitchcock
“خیلی هیچکاک بود” به معنای وقوع یا انجام یک وقایعی که شامل جنبههای ترسناک، مهیب یا مرموز بودهاند. این عبارت اغلب برای اشاره به یک وضعیت یا رویدادی استفاده میشود که ویژگیهایی از آثار هیچکاک را دارد.
hooking up
ارتباطات عاطفی یا جنسی کوتاه مدت داشتن
*tell me you are not hooking up with my friend
pharmaceutical
دارویی، وابسته به داروسازی
Deflower
“Deflower” به معنای از دست دادن دختری یا زنی است که تاکنون روابط جنسی نداشته است. این اصطلاح معمولاً برای توصیف اولین رابطه جنسی یا از دست دادن دختری استفاده میشود.
Drug haze
“Drug haze” به معنای وضعیتی است که افراد به علت مصرف مواد مخدر در آن، از طریق مواد مخدر یا مشروبات الکلی، به وضعیتی از هاله، تاریکی و عدم وضوح فکری و حالت مغشوش و کندی ذهنی وارد میشوند. این اصطلاح معمولاً برای توصیف حالت تاریک و کمرنگ ذهنی کسانی که تحت تأثیر مواد مخدر هستند استفاده میشود.
*we hooked up a few times in a drug haze
douche
“Douche” یک اصطلاح نه چندان خوب و بیادبانه است که به عنوان نسخهای نه چندان خوشایند از فرد یا عمل بیادبانه و ناراحتکننده به کار میرود. این واژه معمولاً برای توصیف افرادی که رفتارهای ناخوشایندی دارند یا عملهایی انجام میدهند که دیگران را ناراحت میکند، استفاده میشود. به طور خلاصه، این واژه معمولاً به عنوان نقدی نه چندان محبوب و منفی به کار میرود.
squeamish
استفراغی
*to make squeamish
دچار حالت تهوع یا انزجار کردن
* blood makes you squeamish
barely
فقط،حداقل، ناچیز
*it is just a scratch,barely
she is putting on a good face
“she is putting on a good face” به معنای این است که شخصی در حال نمایش یا نشان دادن یک رفتار مثبت، خوب و معمولاً لبخندی دارد، اما ممکن است درونی احساسات یا وضعیت متفاوتی داشته باشد. او ممکن است برای نشان دادن خوبی یا خوشحالی و نشان دادن چیزی مثبت به دیگران، این رفتار را نشان دهد.
enlighten
روشنفکرکردن، روشن کردن
lenient
بامدارا، آسانگیر، ملایم، باگذشت
*I was willing to be lenient last year.
crow
کلاغ
twinge
سرزنش وجدان
*a twinge of conscience
عذاب وجدان
*twinged in sadness
احساس غم و افسردگی
chitchat
درد دل، صحبت دوستانه
شایعه پراکنی، حرف مفت
*i have never been very good at chitchat
abduct
ربودن، دزدیدن (شخص)
clumsy
خامدست، ناآزموده
*A clumsy waiter spilled wine all over her new skirt.
summed up
خلاصه بشه
*your answer can be summed up all into one little word
dead ringer for SBD
یک اصطلاح برای بیان شباهت به کسی
*He is a dead ringer for Ali
squirrel
سنجاب
eternity
جاودانی
misery
بدبختی، بیچارگی
ashes to ashes
“Ashes to ashes” اصطلاحی است که از اصطلاح دینی مستقیما گرفته شده و به معنای “همه ما در نهایت مرگ و خاک خواهیم شد” است. این عبارت معمولاً برای نشان دادن این نکته استفاده میشود که مرگ جزئی از زندگی است و هر چیزی در نهایت پایان مییابد.
nod my way through it
از طریق این موضوع با حرکت سر را تایید کردن. اصطلاح “nod my way through it” به معنای تایید یا پذیرش چیزی بدون آگاهی کافی یا دقیق به کار رفتن است.
*i thought i could nod my way through it
undeniably
بیشک، بهطور انکارناپذیر، بهطور غیرقابل انکار (بهگونهای که نتوان در آن شک و شبههای ایجاد کرد)
*She is undeniably good at her job
stewardess
مهماندار هواپیما
feisty
چابک
you are feisty today
comet
ستاره دنبالهدار
clairvoyant
“Clairvoyant” یک اصطلاح است که به افرادی اطلاق میشود که ادعا میکنند توانایی دیدن چیزهایی که در آینده اتفاق میافتد یا اطلاعاتی که قابل دسترسی از طریق حواس معمولی نیست، دارند. این افراد اغلب ادعا میکنند که توانایی دیدن رویدادهای آینده یا اطلاعات خاص را دارند که عمومی نیستند.
she was looped on the liquor
این جمله به معنای این است که او مست بود یا زیادی از الکل مصرف کرده بود.
I tuned out
“I tuned out” به معنای این است که شما دیگر به گفتگو یا موضوعی که در حال مطالعه یا گوش دادن به آن بودید، توجه نمیکنید و توجه خود را از آن سلب میکنید. این اصطلاح ممکن است به معنای عدم توجه به موضوع یا توقف در گوش دادن به مواد صحبت شده باشد.
conjure up
“Conjure up” به معنای ایجاد چیزی به وسیله سحر و جادو یا به طور تصوری ایجاد یا تجسم کردن چیزی است. این اصطلاح ممکن است به معنای بازخوانی یا بهخاطرسپاری یک خاطره یا تصویر نیز باشد.
*feel free to conjure up the name of that guy from last night
blacked out
“Blacked out” به معنای از دست دادن آگاهی یا حافظه به دلیل مصرف الکل یا مواد مخدر است. در این وضعیت، فرد از یاد میرود که چه اتفاقی افتاده یا چه اقداماتی انجام داده است، بهطور معمول به دلیل مصرف بیش از حد مواد مخدر یا الکل اتفاق میافتد.
*you blacked out
carnage
کشتار، قتل عام
*there was so much blood and carnage
sloppy
کثیف، درهموبرهم
-expressing feelings of love too strongly and in a silly way
*There was no sloppy first kiss
smut
“Smut” به معنای مطالب یا محتوای غیرمناسب، واقعههای شهوتآمیز یا مطالب خشن و نامناسب است. این واژه معمولاً برای توصیف مطالب غیراخلاقی و نامناسب برای محیطهای عمومی استفاده میشود.
*you are supposed to share the smut
profound
عمیق، ژرف
I will end up talking my self out of it
من ممکن است در نهایت خودم را از انجام این کار منصرف کنم.
ruse
حیله
rail back
معمولاً به معنای بازگشت یا عقب نشینی از یک نظر، عمل یا موضوع به کار میرود
*i am not saying i wouldn’t love to rail back
brag
لاف زدن-رجز خواندن
im sure ali will be along any second
من مطمعا هستم علی هر لحظه میآید.
parlor
اتاق نشیمن، اتاق پذیرایی، اتاق مهمانی
auction
مزایده، حراج، حراج کردن، به مزایده گذاشتن
kitschy
پرزرقوبرق و کممحتوا
“Kitschy” به معنای چیزی که زیبا یا جذاب به نظر نمیرسد، بلکه به دلیل استفاده از عناصر بیاصالت یا تکراری، یا به دلیل سعی در نشان دادن سلیقه یا ذوق کسی با موارد پوچ و کم ارزش استفاده میشود.
exes
“Exes” به معنای سابقههای عاطفی یا روابط قبلی است. این واژه به طور خاص به سابقههای رابطه عاطفی یا عشقی با افرادی که قبلاً رابطه داشتهاید، اشاره دارد.
*you two have not had awkward exes conversation yet.
he was on the rebound
او داشت از اثر جدایی بهبود مییافت.
doom to end
محکوم به پایان
fatalist
معتقد به سرنوشت
*I’m a fatalist
I didn’t know you were coming over
من نمیدانستم که شما قرار بود بیایید.
great gal
دختر عالی.
she’s got spunk
شجاعت یا دل و جرعت داشتن
look pooped
خسته و مانده شدن به نظر رسیدن
persuasion
تحریک، اجبار، متقاعدسازی
rag
کهنه
authority
قدرت، نفوذ
milestone
رویداد مهم، نقطهی عطف، مرحلهی مهمی از زندگی
harbinger
به معنای نشانهای است که چیزی را پیش بینی میکند یا نشانه ای از وقوع چیزی در آینده
*its a harbinger of evil
این یک نشانهای از شر و بدی است.
contemplate dating
“Contemplate dating” به معنای “تأمل در قرار گرفتن در یک رابطه عاطفی” است. این اصطلاح به کار برده میشود وقتی کسی در حال فکر کردن درباره شروع یک رابطه عاطفی است.
unfortunate
تاسفآور
*that is unfortunate
pill pusher
“پیل پوشر” یک اصطلاح نادرست و نهچندان احترامآمیز است که به معنای یک داروخانه یا فردی که بیرویه و بیمسئولیت داروها را به طور زیادی توصیه میکند، استفاده میشود. این واژه معمولاً برای انتقاد از داروخانهها یا فردی که به طور غیرحرفهای دارو تجویز میکند، بهکار میرود.
punk
جوان ولگرد، بیارزش
Fall apart
خراب شدن.
*how you let your life fall apart
what are you up to?
داری چه کار میکنی؟
wigs out
“Wigs out” اصطلاحی غیررسمی است که به معنای دچار اضطراب یا استرس شدن یا نشان دادن واکنش هیجانی نامناسب است. این عبارت ممکن است برای توصیف واکنشهای ناگهانی و یا هیجانی در شخص به کار رود.
*she kind of wigs out
what brought this on?
“چیزی این را ایجاد کرد؟” یا “چرا این را ایجاد کرد؟” به معنای سوال در مورد علت یا دلیل یک واکنش یا رفتار خاص است.
-چی باعث این شد
screwing up
توصیف اشتباهات، خطاها یا عملکرد ناموفق در یک کار یا وضعیت به کار رود
* I didn’t know I was screwing up
hideous
زشت، بدمنظر، بدسیما، زننده، شنیع، وقیح، سهمگین، ترسناک
mermaid
پری دریایی