lesson 4 Flashcards
annoying
اعصاب خرد کن
عادت
عادات روزانه شما چیه
habit
what is your daily habits?
ضربه زدن
ب در ضربه بزن
knock
knock the door
واقعا مهم
واقعا جالب
really important
really interesting
وحشتناک
terrible
mess
شلوغ پلوغ
roll eyes
چشم چرخاندن
مرطوب
wet
towel
wet towel
حوله
حوله مرطوب
floor
طبقه
کف زمین
یه نفر دیگه
یه چیز دیگه
یه جا دیگه
someone else
something else
somewhere else
do the dishes
i am doing the dishesh
ظرف شستن
من دارم ظرفارو میشورم
dead
the battery is dead
مرده
باطری تمومه
put away
کنار گذاشتن
بیرون بردن
اشغال
من اشغال ها رو دارم بیرون میبرم
take out
garbage
i am taking out the garbage
set the table for dinner
میز و برای شام بچین
make the beds
مرتب کردن تخت
کمد
closet
قرض کردن
borrow
almost
تقریبا
dry
خشک کردن
متعلق
belongs
My time belongs to you
ب لونگ
مصاحبه
interview
exclusive
خاص
منحصر ب فرد
منحصرا
این غذا رو منحصرا برای تو درست کردم
exclusively
نه اصلا
not at all
diagnose
تشخیص دادن
دایاگ نوس
زن
مرد
female
male
مزایا
معایب
به عنوان طراح زن بودن ،خیلی مزیت ها وجود دارد
advantage
disadvantage
being a female designer has many advantages
nationality
what nationality are you?
ملیت
ایا تا ب حالا بوده اید ….
have u ever been ….
outfit
لباس بیرون
تاحالا ملاقات کرده اید کسی و ک دقیقا مثل شما لباس بپوشه؟
have u ever met someone who wears a cloth same as you
فصل
season
پاشنه بلند
من معمولا پاشنه بلند نمیپوشم
high heels
i dont usually wear high heels
ب خاطر همینه ازت سوال میپرسم
that is why i ask u question
rest of
باقی مانده / استراحت
اگه پول نیاز دارید باید کارت بانکیتونو وارد کنید
if u need money you should insert your debit card
first of all
اول از همه
if i dont want to forgive you .it has reason
اگه من نمیبخشم تو .این داره دلیل
نوع ملک
property type
وسیله رفاه
amenities
اتو
iron
ویژگی ها
features
میزبان
host
ورودی
entrance
قسط
instalment
تجهیز کردن
equipp
مهمانها
guests
محله
neighbourhood
قطعا
definitely
صاحب
owner
جواب دادن
respons
راحت
convenient
بیشتر غذاها
must of the food
ابنجوری
اونجوری
like this
like that
مم بهتر و بهتر میشم
i get better and better
سرانجام
atlas
نه نظر حوصله سر بره
it seems boring
من را ناامید کردی
i disappoint you
من در تعجبم چرا شما هستید اینجور
i am wondering why are you ….. like this
من میترسم به شما بگم
i am afraid to tell you….
برای من جالبه هست
i am interested to
حمل و نقل عمومی
transportation
به جدیت
seriously
در پایان هفته
در شروع هفته
at the end of week
at the begin of week
هیچ راه دبگه ای وجود نداره
there is not any other way
بودجه
budget
این برای جامعه ورزشکاران معموله
this is common in athlete community
تحقیقات
survay
جزئیات را ابداع کردن
خالی بندی
invent the details
تحت تاثیر قراردادن
impress
توهم
illusion
تشویق کردن
encouraging
این کرجین
هیجان انگیز
exciting
فوق العاده
amazing
حسادت کردن
jealous
فشاردادن
pressed
دکمه
button
از یه زمانی
since
تعمیر کردن
repaired
عصبی شدن
عصبی بودن
get agry
be agry
فروشنده
salesperson
بحث کردن
argument
تعویض کردن
exchange
رسید
receipt
موفق شدی
were you successful
تصادف
تصادفا
accident
accidentally
اکسیدنت
خاص
special
Once
twice
یکبار
دو بار
پایین پله ها
بالا پله ها
down stairs
up stairs
پختن یه قرص نان
bake a loaf of bread
لوُف
تمیز کردن کمد
کلوزت
clean your closet
گوش دادن به پادکست
listen to some podcasts
یاد بگیرید چگونه شعبده بازی کنید
learn how to juggle
ملاقات کردن با همسایه ها
meet your neighbore
مرتب کردن کشو
organize your shelves
بازی تختی انجام دادن
play board games
هزینه
cost
ممون باشه
may be
کل
whole
مواد اولیه
ingredients
این گردینت
همه چیزی که احتیاج دارید….
all you need….
هم دیگر رو شناختن
get to know them
از شر باقی خلاص شدن
get rid of the rest
مهارت های ارتباطی شما را بهبود می بخشد
improves your communication skills
حیاط
yard
دستور عمل
instructions
برف
snow
دزد
thief
سیف
پر
full
در آوردن
take off
چرم
leather
یک جفت کفش
pair of shoes
حمل و نقل یک کالا
shipping
شهر ها
cities
سنتی
traditional
ترادی شنال
به صبوری
as patient as
صبور نبودن
عجول بودن
get very impatient
فورا
immediately
ای می دی ات لی
داره میشه
is getting
مخفف
abbreviations
ابری وی ایشن
با عجله انجام دادن
in a hurry
هِری
نقطه .
point
تنبل
lazy
رای
verdict
پرخاشگر
aggressive
اِگرسیو
معماران
architecture
آرکی تِکچر
احساس نامیدی
feel frustrated
فراستریت
اعصاب خرد شده
get irritable
آبرو شهرت
reputation
ریپوتیشن
بودن
being
خشن
rude
فهمیدن
find out
علمی
scientific
ساکنین
inhabitants
این هپی تنت
پس دادن
give back
اضافه
extra
وانمودکردن
pretend