leila Flashcards
مگه نه؟
مثال: تولد اِلا نزدیکه، مگه نه؟
Ella’s birthday is soon, isn’t it?
چیزی نمونده
مثال: تولد اِلا نزدیکه، مگه نه؟
درسته، آره. چیزی نمونده
Idiom= Far off
A:Ella’s birthday is soon, isn’t it?
B: It is, yeah, It’s not far off.
تو چی دوست داری؟
What would you like?
تولد اِلا نزدیکه، مگه نه؟
درسته، آره. چیزی نمونده
چی دوست داره؟داشتم فکر می کردم چند تا لباس بدم بهش.
وای نه تو رو خدا! لباس نه.
A:Ella’s birthday is soon, isn’t it?
B: It is, yeah, It’s not far off.
A: What would she like? I was thinking of getting her some clothes.
B: oh, God! Not clothes.
یه پیشنهاد دارم برات
مثال:
تولد اِلا نزدیکه، مگه نه؟
درسته، آره. چیزی نمونده
چی دوست داره؟داشتم فکر می کردم چند تا لباس بدم بهش.
وای نه تو رو خدا! لباس نه.
یه پیشنهاد دارم برات.
(I will) tell you what.
A:Ella’s birthday is soon, isn’t it?
B: It is, yeah, It’s not far off.
A: What would she like? I was thinking of getting her some clothes.
B: oh, God! Not clothes.
(I will) tell you what.
وقتی می خوام بگم فلان چیز نزدیکه:
مثال: امتحانات (اون خانم) نزدیکه
coming up
she’s got exams coming up.
وقتی می خوام بگم فلان چیز می تونه عالی باشه
مثال:
تولد اِلا نزدیکه، مگه نه؟
درسته، آره. چیزی نمونده
چی دوست داره؟داشتم فکر می کردم چند تا لباس بدم بهش.
وای نه تو رو خدا! لباس نه. یه پیشنهاد دارم برات. چند تا کتاب تاریخ بنظرم عالی باشه.
باشه براش چند تا کتاب می گیرم.
Idiom: hit the spot
A:Ella’s birthday is soon, isn’t it?
B: It is, yeah, It’s not far off.
A: What would she like? I was thinking of getting her some clothes.
B: oh, God! Not clothes. (I will) tell you what. A few history books, I think, would hit the spot.
A: Sure, I’ll get her some books.
A few به معنای “چند تا” با اسم جمع قابل شمارش و فعل جمع بکار می رود و برای بیان تعداد کم ولی کافی استفاده می شود و جمله بار مثبت دارد. به مثال زیر توجه کنید: We sang a few songs. ما چند تا آهنگ خواندیم
آخی. مرسی. مطمئنم (اون خانم) خیلی خوشش میاد.
Awe, thanks. She’ll love them.
اینجا (انگلیس) هوا زیر صفر درجه است. جایی که شما هستیدهمین قدر سرد است؟
B: نه اینجا (مثال ایران) گرمتره.
C: اینجا (کانادا) خیلی سردتره
sub-zero temperatures here. Is it this cold where you are?!
B: No, it’s warmer here.
C: It’s much colder here.
وقتی می خوام بگم “ درباره … اصلا هیچی بلد نیستم”
1.I don’t know the first thing about+ Noun
- I don’t know the first thing about+ Verb+ing
وقتی می خوام بگم “ درباره … اصلا هیچی بلد نیستم”
بلدی چطوری ماشینا رو تعمیر کنی؟
اصلا خوب نیستم توش.
اصلا بلد نیستم.
I don’t know the first thing about+ Verb+ing
How are you with fixing cars?
Not good at all. I don’t know the first thing.
or I don’t know the first thing about fixing cars.
وقتی می خوام بگم “ درباره … اصلا هیچی بلد نیستم”
درباره پزشکی اصلا هیچی بلد نیستم
I don’t know the first thing about+ Noun
I don’t know the first thing about medicine.
medicine=پزشکی
درباره (اون) افسردگی اصلا هیچی بلد نیستم
I don’t know the first thing about+ Noun
I don’t know the first thing about the Depression.
(The Great Depression: 1929-1939)
وقتی می خوام بگم “ درباره … اصلا هیچی بلد نیستم”
درباره تعمیر شیری که چکه می کنه
اصلا هیچی بلد نیستم
I don’t know the first thing about+ Verb+ing
I don’t know the first thing about fixing a leaky tap.
تا چه حدی ، تا کجا:
idiom
(بچه ها (در حیوانات:
یه مادر تا کجا پیش میره که بچه هاش رو نجات بده
idiom: the lengths
s مهمه ، length اینجا غلطه
young= (بچه ها (در حیوانات
The lengths a mother goes to save her young.