L 8 Flashcards
Accelerate
تسريع نمودن،تندتر شدن،افزودن
Consist
شامل بودن،برپايه ي چيزي بودن
Deal
معامله،از عهده برآمدن،معامله كردن
Detach
جدا كردن،تفكيك كردن
Disaster
مصيبت،فاجعه،بدشانسي، شكست
Impact (on)
اثر گذاشتن،اثر شديد،تصادف و برخورد
Novel
جديد،تازه،نو، داستان و رمان
Regret
متاثر بودن،پشيمان بودن،ناراحت بودن
Sphere
گوي،كروي، دايره، حوزه ، عرصه
Ascribe
نسبت دادن،مسبب چيزي دانستن
Converse
صحبت كردن،عكس، وارونه، خلاف، معكوس
Decline
كم شدن،رد كردن، وخيم شدن، كاهش
Detection
تشخيص، آشكار سازي، كشف، شناسايي
Exceeding
خيلي زياد، كلان، مفرط(مقدار و اندازه)
Impress
تحت تاثير قرار دادن، تاكيد نمودن
Objective
بي طرف، منصفانه، بي غرض، هدف، مقصود
Resident
ساكن، محلي، بومي
Spread
باز كردن، پخش و منتشر شدن، گسترش
Attitude
وضع،حالت، ظاهر، روش و منش
Demolish
تخريب و ويران كردن، به. زمين كوبيدن، شكست سختي دادن
Determine
Determination
تعيين و مشخص كردن، تصميم گرفتن
قصد و هدف و عزم
Fluctuation
نوسان، ناپايداري، بالا و پايين
Incidence
رخداد،نرخ اتفاق افتادن چيزي، نرخ وقوع
Persuade
متقاعد به كاري كردن، ترغيب كردن
Retire
بازنشسته شدن،عقب كشيدن از رقابت
Surge
خروش،افزايش ناگهاني،فوران كردن
Cease
متوقف و آتش بس كردن، دست كشيدن
Convict
مجرم دانستن،محكوم كردن،زنداني
Depict
مجسم و تصور كردن، به تصوير كشيدن
Devastate
ويران كردن،خراب كردن، شوكه كردن
Glance
نگاه سريع و اجمالي كردن،مرور سريع
Interfere
مانع كاري شدن،مداخله كردن
Potent
Potency
نيرومند،سخت ،تاثير گذار
قدرت
Treaty
قرار داد
Revive
احيا شدن، از نو زنده شدن
Testimony
شهادت،گواهي،مدرك
Conscious
آگاه ،بيدار و هوشيار،دانسته، از عمد
Contemporary
معاصر،هم زمان، به روز، هم دوره
Deposit
انباشت،رسوب، سرمايه گذاري كردن
Divergence
Diverge
جدايي ،تفاوت،اختلاف
اختلاف داشتن،واگراييدن
illuminate
روشن و درخشان كردن، آشكار ساختن
Obligatory
الزامي،اجباري، الزام آور، واجب
Participate
Participation
شركت كردن،درگير ك و مشغول شدن به
مشاركت
Sustainable
پايدار، بادوام، تاب آوردني
Vulnerable
آسيب پذير،در معرض خطر، در معرضِ…