L 5 Flashcards
Arguement
مباحثه،مناظره،استدلال،دعوي
Condition
شرايط،حالت،آماده كردن،آموزش دادن
Conviction
محكوميت،عقيده و باور محكم
Abandon
ترك كردن،رها كردن،واگذار كردن
Domain
قلمرو،حوزه،حيطه ،پهنه
Exhibit
نمايش دادن،نشان دادن، ارائه دادن
Induce
واداشتن به كاري(معمولا به دليل تشريق يا نفوذ كلام)، سبب شدن، اغوا نمودن
Integrity
راستي،درستي،امانت ،تماميت
Scope
محدوده،حوزه،
حيطه،قلمرو،فرصت
Accumulate
جمع كردن (در طول زمان)، اندوختن)
Assemblea
گرد هم آوردن، سوار كردن،مونتاژ
Conflict
جنگ وستيز و دعوا ،مبارزه، ناسازگاري
Course
مسير،جريان، روند، دوره
Equate
يكسان گرفتن، برابر دانستن يا برابر شدن
Equation
معادله
Accumulation
تجمع
Hinder
جلوگيري كردن،مانع شدن،بستن
Inflation
تورم
Mediate
حل و فصل كردن،پادرمياني كردن
Symptom
علائم(بيماري)،نشانه،دليل
Announce
آگهي دادن،انتشار دادن، بيان كردن
Career
حرفه يا شغل،دوران خدمت، دوره
Contend
ستيزه كردن،مخالفت و رقابت كردن
Deficient
داراي كمبود،معيوب،ناقص
Equip
تجهيز كردن،آماده كردن،تهيه كردن
Identical
همانند،دقيقا شبيه هم
Initial
سرآغاز،ابتدايي،بدوي،آغازين
Predict
پيش بيني وپيش گويي كردن
Trait
ويژگي،مشخصه،صفت
Anomaly
انحراف،عجيب و غريب،غيرعادي
Cogent
متقاعد كننده،دليل مند،داراي قدرت و زور
Contrast
تفاوت، تضاد،مغايرت،مقايسه كردن
Disperse
متفرق كردن،پراكنده كردن،پخش كردن
Excel
برتر بودن،موفق تر بودن
Impetus
محرك،انگيزه، مشوق،تحريك
Insert
گذاشتن،قرار دان، درج كردن،ضميمه كردن
Propel
هل دادن،به جلو راندن،سوق دادن
Treatment
طرز رفتار، سلوك،دوا و درمان، مداوا
Appreciation
سپاس،قدرداني،بها،اقرار وتاييد
Committee
كميته،كميسيون ،هيات
Contradiction
Contradictory
تضاد،تناقض،رد، انكار، ناسازگاري
متناقض
Foundational
بنيادي،پايه اي،
Haphazard
تصادفي،بدون برنامه،غيرعمدي
Impediment
مانع،مشكل ايجاد كننده،گير
Incorporate
در برداشتن،لحاظ نمودن،مخلوط كردن
Purchase
خريد كردن، آنچه خريده،گير،اتصال
Subsequent
بعدي،متعاقب