Intro to UX Flashcards
UX چیست؟
تجربه کاربری (UX) یک رشته حل مسئله است؛ محصولات عالی مشکلات کاربران را حل میکنند و احساسات مثبت ایجاد میکنند.
چرا تجربه مهم است؟
احساسات منفی با اثری چندبرابری، بر طراحی غلبه میکنند. احساسات منفی میتوانند بر تمام نیازهای طراحی برای محصولات عالی سایه بیندازند: طراحی عملکردی، طراحی زیباییشناختی و طراحی تجربه. به عبارت دیگر، اگر کاربران احساسات منفی را تجربه کنند، این احساسات میتوانند تأثیر طراحیهای خوب را خنثی کرده و باعث شوند که حتی محصولاتی با عملکرد عالی، زیبایی ظاهری و تجربه کاربری خوب، نتوانند رضایت کاربران را جلب کنند.
یکپارچگی محصول
طراح تجربه باید نماینده محصول باشد، آنچه را که برای محصول، کسبوکار و کاربر بهترین است، در نظر بگیرد. آیا ویژگیهای جدید به محصول یا کسبوکار آسیب میزنند؟
موانع ممکن است از درون سازمان و از سوی ذینفعان/نقشهای مختلف (حقوقی، بازاریابی، برندینگ، فروش و غیره) ایجاد شوند. هر ذینفع بدون در نظر گرفتن کاربر، نیازمندیهای خود را به طراحی تحمیل میکند.
تجربه کاربری (UX) یک حالت ذهنی است.
این مسئله به پول مربوط نیست. این مسئله به صرف زمان برای توجه به جزئیات کوچکی مربوط میشود که برای مخاطبان ما بیشترین اهمیت را دارند تا محصولمان را از رقبا متمایز کند.
طراحی عملکردی
تعیین میکند که یک محصول برای انجام چه کاری ساخته شده است؛ یعنی مهندسی محصولی که قابلیتهای آن را مشخص میکند.
طراحی زیباییشناختی
یک محصول چگونه به نظر میرسد، شخصیت آن چیست و ظاهر آن چه پیامی درباره برند محصول منتقل میکند؟
طراحی تجربه
استفاده از یک محصول چه حسی دارد؟
چقدر پاسخگو است… چقدر روان است… چقدر آسان است…
جزئیات طراحی تجربه (Experience Design) شامل چه مواردی است؟
جزئیات، تجربه را ارائه میدهند.
جزئیات به طور تصادفی اتفاق نمیافتند.
جزئیات به آخر کار موکول نمیشوند.
جزئیات برای سرگرمی نیستند.
جزئیات مشکلات را حل میکنند.
سه عنصر اصلی مطلوبیت محصول (Product Desirability) چیست؟
مطلوبیت محصول از سه عنصر اصلی تشکیل شده است:
قابلیت دوام (جنبه کسبوکار): آیا محصول درآمدزاست یا هزینهها را کاهش میدهد (به میزانی کمتر از هزینههای تولید)؟ قابلیت اجرا (جنبه فناوری): آیا ساخت محصول با هزینه و زمان معقول امکانپذیر است؟ جذابیت (جنبه مشتری): آیا محصول مشکلی را حل میکند و احساسی مثبت ایجاد میکند؟
چگونه میتوانید مطلوبیت محصول را شناسایی کنید؟
بپرسید:
آیا مشکلی وجود دارد؟ آیا محصول ما آن مشکل را حل میکند؟ آیا تجربه استفاده از محصول عالی است؟
چگونه میتوانید یک توجیه تجاری برای تجربه کاربری (User Experience) ارائه دهید؟
مزایای طراحی را با تفکیک ورودیها (تست کاربری، تحقیقات، وایرفریمها و غیره) از خروجیها (درآمد) طراحیها بیان کنید. سازمان خود را متقاعد کنید که هزینهای که برای پروژه تجربه کاربری (UX) صرف میشود، درآمد را افزایش یا هزینهها را به همان میزان یا بیشتر کاهش خواهد داد.
فرآیند تجربه کاربری (UX Process) چیست؟
فرآیند کلی:
تحقیق > طراحی > ساخت > تست
فرآیند دقیقتر:
تحقیق > تعریف > (طراحی > نمونهسازی > اعتبارسنجی) > ساخت > تست
تحقیق در فرآیند تجربه کاربری (UX Process) چیست؟
تحقیق را با تعامل با کاربران نهایی شروع کنید تا مشکلاتی را که سعی داریم برای آنها حل کنیم، درک کنیم.
تعریف (Define) در فرآیند تجربه کاربری (UX Process) چیست؟
در مرحله تحقیق، دادههایی جمعآوری شدهاند که باید تحلیل شوند تا مشکل یا مجموعه مشکلاتی که سعی داریم حل کنیم، به وضوح تعریف و بیان شوند.
طراحی (Design) در فرآیند تجربه کاربری (UX Process) چیست؟
طراحی مرحلهای است که در آن مشکل را حل میکنیم و راهحلی را طراحی میکنیم که فکر میکنیم برای کاربران ما کارآمد خواهد بود.
نمونهسازی (Prototype) در فرآیند تجربه کاربری (UX Process) چیست؟
یک نمونه اولیه از راهحل ما که میتوانیم آن را با کاربران تست کنیم.
اعتبارسنجی (Validate) در فرآیند تجربه کاربری (UX Process) چیست؟
تست طراحیها یا نمونههای اولیه با کاربران برای بررسی اینکه آیا مشکل را حل کردهایم یا نه.
تجربه کاربری (UX) چگونه با چارچوب Agile هماهنگ میشود؟
تمام مراحل فرآیند تجربه کاربری را در یک بازه زمانی فشردهتر جای دهید. به جای حل مشکل بزرگ به یکباره، شروع به حل بخشهایی از مشکل بزرگ (مشکلات کوچکتر) به صورت تکهتکه کنید.
خطرات اضافه کردن ویژگیهای جدید (Features) چیست؟
اضافه کردن ویژگیهای بیشتر:
کنترلهای بیشتری اضافه میکند که باعث میشود محصول کمتر شهودی و شلوغ به نظر برسد. هزینه و پیچیدگی را افزایش میدهد.
قبل از اضافه کردن یک ویژگی جدید، چه سه سوالی باید بپرسید؟
آیا کسی به آن نیاز دارد؟
معاوضه یا هزینهفرصت آن چیست؟ هزینه آن چقدر است؟
فرهنگ مهندسی (Engineering Culture) چیست؟
فرهنگ مهندسی به این معناست:
طراحی برای خودشان (به جای کاربران). عدم انجام تحقیقات درباره مشتریان. پیشروی با فناوری (به جای هدایت شدن توسط نیازهای مشتریان).
فرهنگ مهندسی چه چهار عادت بد ایجاد کرده است؟
تمرکز روی ویژگیها به جای اهداف.
عدم پیروی از فرآیند. عدم تولید طراحیهای با کیفیت و دقیق (high-fidelity). عدم اولویتبندی.
انسانها ماشین نیستند.
کامپیوترها سریع، بدون خطا و قابل پیشبینی هستند، در حالی که انسانها برعکس هستند. اصطکاک زمانی اتفاق میافتد که انسانها با ماشینها برخورد میکنند. وظیفه تجربه کاربری (UX) این است که ماشین را به گونهای رفتار کند که مودبانه باشد و ویژگیهای انسانی را بدون تنبیه انتظار داشته باشد.
ویژگیها در مقابل اهداف
مردم از محصولات برای رسیدن به یک هدف استفاده میکنند. ویژگیها میتوانند مانع رسیدن کاربر به هدفش شوند.
استفاده از میانبرها
فناوری با استفاده از میانبرها پیچیده میشود؛ تحقیقات، تحلیل، طراحی و اعتبارسنجی نادیده گرفته میشوند. این دلیل شماره یک شکست پروژهها است.
چه سه چیزی میتوانید به ذینفعان بگویید تا از میانبرها اجتناب کنند؟
ماهیت مشکلی که حل میکنیم را درک کنید تا خطر طراحی چیز اشتباه کاهش یابد.
راهحل را قبل از ساخت تعریف کنید (مثل طراحی خانه قبل از ساختن آن) تا خطرات و هزینهها کاهش یابد. راهحل را بسازید.
سه مزیت تولید طراحی با وفاداری پایین (Low-Fidelity Design) چیست؟
ابهام را کاهش میدهد
زمان و فضای لازم برای اعتبارسنجی را فراهم میکند
خطرات را کاهش میدهد
چگونه باید ویژگیها را اولویتبندی کنید؟
اولویت بالا: کارهایی که بیشتر کاربران، بیشتر اوقات انجام میدهند (۸۰٪ استفاده).
اولویت ثانویه: کارهایی که برخی کاربران، گاهی اوقات انجام میدهند.
موارد حاشیهای: کارهایی که تعداد کمی از کاربران، به ندرت انجام میدهند (۲۰٪ استفاده).
برای یافتن هدف طراحی، به چه سه چیزی توجه میکنید؟
اهداف مشخصی که کاربر در ذهن دارد.
زمینههای خاصی که کاربران از محصول استفاده میکنند. رفتارهای خاصی که کاربران هنگام استفاده از محصول انجام میدهند.
نظریه پارادوکس مشخصبودن (Paradox of Specificity) چیست؟
اگر روی تعداد کمی از مهمترین موارد استفاده تمرکز کنید، طراحی آسانتر میشود و محصول بهتری با مشخصات دقیقتر ایجاد میشود. موارد استفاده ثانویه نیز به طور خودکار پوشش داده میشوند.
مدل ذهنی (Mental Model) چیست؟
ایدهای که کاربر درباره نحوه عملکرد یک محصول در ذهن دارد.
مدل طراحی (Design Model) چیست و چه نقشی در فرآیند طراحی دارد؟
مدل طراحی (Design Model)یک چارچوب یا ساختار مفهومی است که به طراحان کمک میکند تا ایدهها، عناصر و تعاملات یک محصول یا سیستم را بهطور واضح و سازمانیافته تعریف کنند. این مدل نقشهای برای پیادهسازی اصول طراحی، برآورده کردن نیازهای کاربر و دستیابی به اهداف کسبوکار فراهم میکند.
مزیت همترازی مدل ذهنی کاربر (Mental Model) و مدل طراحی (Design Model) چیست؟
همترازی این دو مدل باعث میشود محصول یا سیستم بهطور طبیعی و قابل درک برای کاربر باشد. این همترازی:
یادگیری را آسانتر میکند.
تجربه کاربری (UX) را بهبود میبخشد.
خطاهای کاربری را کاهش میدهد.
رضایت کاربر را افزایش میدهد، زیرا محصول با انتظارات و درک کاربر هماهنگ است.