۱۰ اصل اکتشافی (Heuristics) Flashcards
اصول اکتشافی (Heuristics) چیست؟
اصول اکتشافی (Heuristics) چیست؟
اصول اکتشافی مجموعهای از دستورالعملها یا قواعد سرانگشتی هستند که به طراحان و ارزیابان کمک میکنند تا مشکلات قابلیت استفاده (Usability) یک محصول را شناسایی و بهبود بخشند. این اصول بر پایه تجربیات و تحقیقات گسترده در حوزه تعامل انسان و کامپیوتر (HCI) توسعه یافتهاند و به عنوان چارچوبی برای ارزیابی و طراحی تجربه کاربری (UX) استفاده میشوند. اصول اکتشافی به جای ارائه راهحلهای دقیق، بینشهایی کلی درباره نحوه بهبود تعامل کاربر با سیستم ارائه میدهند.
- قواعد سرانگشتی کلی: دستورالعملهای عمومی که بر اساس تجربیات و تحقیقات گسترده توسعه یافتهاند.
- ویژگیهای بهترین شیوهها: شناسایی ویژگیهایی که یک تجربه کاربری عالی را تعریف میکنند.
- معیارهای ارزیابی: استانداردهایی که برای سنجش کیفیت تجربه کاربری استفاده میشوند.
این روش به شناسایی مشکلات قابلیت استفاده (Usability) و بهبود طراحی کمک میکند.
سه غول دنیای تجربه کاربری (UX) که ۱۰ اصل اکتشافی (Heuristics) را تعریف کردهاند، چه کسانی هستند؟
- آلن کوپر (Alan Cooper): معتقد است که نرمافزار باید مودب باشد و به کاربران احترام بگذارد.
- جاکوب نیلسن (Jakob Nielsen): توسعهدهنده اصول اکتشافی قابلیت استفاده (Usability Heuristics) که به عنوان استانداردی برای ارزیابی تجربه کاربری استفاده میشوند.
- استیو کروگ (Steve Krug): مفهوم “مخزن حسن نیت” (The Reservoir of Goodwill) را مطرح کرد که نشان میدهد کاربران با حسن نیت از محصول استفاده میکنند، اما خطاهای مکرر این حسن نیت را کاهش میدهد.
این سه نفر از چهرههای تأثیرگذار در حوزه تجربه کاربری (UX) هستند که ایدههای آنها به شکلگیری اصول طراحی کاربرمحور کمک کردهاست.
کدام یک از اصول اکتشافی (Heuristics) در مفهوم “نرمافزار باید مودب باشد” (Software Should Be Polite) گنجانده شدهاند؟
- نرمافزار باید به من علاقهمند باشد: نیازها و ترجیحات کاربر را درک کند و متناسب با آنها عمل کند.
- نرمافزار باید گشادهرو باشد: اطلاعات لازم را به راحتی و بدون درخواست کاربر ارائه دهد.
- نرمافزار باید با اعتماد به نفس باشد: تصمیمات واضح و قاطع بگیرد و کاربر را گیج نکند.
- نرمافزار باید عقل سلیم داشته باشد: از منطق و رفتارهای طبیعی پیروی کند و کاربر را مجبور به انجام کارهای غیرمعمول نکند.
این اصول به ایجاد نرمافزاری کمک میکنند که با کاربران به شیوهای مودبانه و کاربرپسند تعامل کند.
کدام یک از اصول اکتشافی (Heuristics) در “اصول اکتشافی قابلیت استفاده” (Usability Heuristics) گنجانده شدهاند؟
کدام یک از اصول اکتشافی (Heuristics) در “اصول اکتشافی قابلیت استفاده” (Usability Heuristics) گنجانده شدهاند؟
این اصول که توسط جاکوب نیلسن (Jakob Nielsen) ارائه شدهاند، شامل ۱۰ مورد زیر هستند:
- Visibility of system status: سیستم باید کاربر را از وضعیت فعلی خود مطلع کند.
- Match between system and the real world: سیستم باید از زبان و مفاهیم آشنا برای کاربر استفاده کند.
- User control and freedom: کاربر باید بتواند عملیات را کنترل کرده و در صورت نیاز آنها را لغو یا بازگرداند.
- Consistency and standards: سیستم باید از استانداردها و قوانین یکسان پیروی کند.
- Error prevention: سیستم باید از بروز خطاها جلوگیری کند.
- Recognition rather than recall: سیستم باید اطلاعات و گزینهها را به گونهای نمایش دهد که کاربر نیازی به یادآوری آنها نداشته باشد.
- Flexibility and efficiency of use: سیستم باید برای کاربران تازهکار و حرفهای قابل استفاده باشد.
- Aesthetic and minimalist design: طراحی باید ساده و متمرکز بر اطلاعات ضروری باشد.
- Help users recognize, diagnose, and recover from errors: سیستم باید خطاها را به وضوح توضیح داده و راهحلهایی ارائه دهد.
- Help and documentation: سیستم باید راهنما و مستندات لازم را در اختیار کاربر قرار دهد.
این اصول به عنوان چارچوبی برای ارزیابی و بهبود قابلیت استفاده (Usability) محصولات استفاده میشوند.
کدام یک از اصول اکتشافی (Heuristics) در مفهوم “مخزن حسن نیت” (The Reservoir of Goodwill) گنجانده شدهاند؟
- “مرا مجبور نکن که به روش تو انجام دهم” (Don’t Force Me to Do It Your Way): سیستم باید انعطافپذیر بوده و به کاربران اجازه دهد تا به روش خودشان با آن تعامل کنند.
- “تا حد امکان مراحل را برایم ذخیره کن” (Save Me Steps Whenever Possible): سیستم باید فرآیندها را ساده کرده و تعداد مراحل لازم برای انجام کارها را کاهش دهد.
مهمترین نکته در یک برگه ارزیابی اکتشافی (Heuristic Evaluation Sheet) چیست؟
تشریح نقاطی که نرمافزار شما در رعایت ۱۰ استاندارد اکتشافی (Heuristics) شکست میخورد و ارائه نظرات درباره نحوه بهبود آن:
- شرح مشکل: توضیح دقیق اینکه کدام بخش از نرمافزار استانداردهای اکتشافی را رعایت نمیکند و چگونه این مسئله بر تجربه کاربر تأثیر میگذارد.
- اصل اکتشافی مرتبط: مشخص کردن کدام یک از ۱۰ اصل اکتشافی نقض شده است.
- شدت مشکل: ارزیابی میزان تأثیر مشکل بر تجربه کاربر (مثلاً کم، متوسط، شدید).
- مثال یا شواهد: ارائه نمونههایی از مشکل در رابط کاربری.
- پیشنهادات بهبود: ارائه راهحلهای عملی برای رفع مشکل و بهبود تجربه کاربری.
نرم افزار باید به من علاقه مند باشد
“نرمافزار باید شخصیسازی شده باشد، کاربر را با نامش بشناسد. نرمافزاری که به طور منظم استفاده میشود، باید به مرور زمان ترجیحات کاربر را یاد بگیرد.”
چگونه نرمافزار شما میتواند بیشتر درباره کاربرانش یاد بگیرد؟
- جمعآوری دادههای کاربری: از طریق تعاملات کاربر با سیستم، دادههایی مانند رفتار، ترجیحات و الگوهای استفاده را جمعآوری کنید.
- استفاده از فناوریهای یادگیری ماشین: از الگوریتمهای یادگیری ماشین برای تحلیل دادهها و پیشبینی ترجیحات کاربر استفاده کنید.
- فیدبک کاربر: از کاربران بازخورد مستقیم بگیرید و از آن برای بهبود سیستم استفاده کنید.
- شخصیسازی محتوا: محتوا و پیشنهادات را بر اساس علایق و رفتارهای گذشته کاربر تنظیم کنید.
- بهروزرسانی مداوم: سیستم را به طور مداوم بهروز کنید تا با تغییر نیازها و ترجیحات کاربران هماهنگ شود.
نرم افزار باید در دسترس باشد
“نرمافزار باید بتواند به کاربر کمک کند تا تصمیم آگاهانهتری بگیرد و از انتخاب اشتباه جلوگیری کند.”
این اصل با چندین اصل اکتشافی (Heuristics) مرتبط است:
- Error prevention: سیستم باید از بروز خطاها جلوگیری کند.
- Help users recognize, diagnose, and recover from errors: سیستم باید خطاها را به وضوح توضیح داده و راهحلهایی ارائه دهد.
- Recognition rather than recall: سیستم باید اطلاعات و گزینهها را به گونهای نمایش دهد که کاربر نیازی به یادآوری آنها نداشته باشد.
نرم افزار باید اعتماد به نفس داشته باشد
“نرمافزار نباید کاربر یا خودش را زیر سوال ببرد. نرمافزار نباید فرض کند که از ابتدا اشتباهی رخ داده است.”
این اصل با چندین اصل اکتشافی (Heuristics) مرتبط است:
- Error prevention: سیستم باید از بروز خطاها جلوگیری کند.
- User control and freedom: کاربر باید بتواند عملیات را کنترل کرده و در صورت نیاز آنها را لغو یا بازگرداند.
- Help users recognize, diagnose, and recover from errors: سیستم باید خطاها را به وضوح توضیح داده و راهحلهایی ارائه دهد.
نرم افزار باید عقل سلیم داشته باشد
“نرمافزار باید همان رویکرد عقل سلیمی را داشته باشد که یک انسان دارد.”
این اصل به این معناست که نرمافزار باید از منطق و رفتارهای طبیعی پیروی کند و کاربر را مجبور به انجام کارهای غیرمعمول نکند. این اصل با چندین اصل اکتشافی (Heuristics) مرتبط است:
- Match between system and the real world: سیستم باید از زبان و مفاهیم آشنا برای کاربر استفاده کند.
- Consistency and standards: سیستم باید از استانداردها و قوانین یکسان پیروی کند.
- Recognition rather than recall: سیستم باید اطلاعات و گزینهها را به گونهای نمایش دهد که کاربر نیازی به یادآوری آنها نداشته باشد.
مشاهده وضعیت سیستم
“نرمافزار باید به کاربران اطلاع دهد که چه اتفاقی در حال رخ دادن است تا اضطراب، حدسوگمان و اقدامات تکراری کاهش یابد، زیرا کاربر نمیداند سیستم در حال پاسخگویی است یا خیر.”
این اصل با “قابلیت مشاهده وضعیت سیستم” (Visibility of System Status) مرتبط است و به این معناست که سیستم باید:
- وضعیت فعلی را نشان دهد: کاربر باید بداند سیستم در حال انجام چه کاری است (مثلاً نمایش نوار پیشرفت).
- پاسخگویی را تأیید کند: کاربر باید مطمئن شود که سیستم به اقدامات او پاسخ میدهد (مثلاً نمایش پیام تأیید پس از کلیک).
- اطلاعات لازم را ارائه ده: کاربر باید بداند چه اقداماتی انجام شده یا نیاز است (مثلاً نمایش وضعیت آنلاین/آفلاین).
این کار به کاهش اضطراب کاربر و ایجاد تجربهای روان و قابل اعتماد کمک میکند.
مطابقت بین سیستم و دنیای واقعی
“نرمافزار نباید از اصطلاحات تخصصی، استعارهها یا مفاهیمی استفاده کند که فقط سازمان شما آنها را درک میکند. ماشین/سیستم نباید کنترل ارتباط را به دست بگیرد. مطمئن شوید که نرمافزار به همان زبانی صحبت میکند که مشتری شما میفهمد.”
این اصل با “هماهنگی بین سیستم و دنیای واقعی” (Match Between System and Real World) مرتبط است و به این معناست که سیستم باید:
- از زبان ساده و قابل فهم استفاده کند: از اصطلاحات تخصصی یا سازمانی اجتناب کنید.
- مفاهیم آشنا را به کار ببرد: از استعارهها و نمادهایی استفاده کنید که برای کاربران آشنا هستند.
- کنترل ارتباط را به کاربر بدهد: کاربر باید احساس کند که کنترل تعامل را در دست دارد، نه سیستم.
“آزادی و کنترل” (Freedom and Control)
“نرمافزار نباید کاربر را به خاطر اشتباهات تنبیه کند یا او را به بنبست بکشاند.”
این اصل با “آزادی و کنترل” (Freedom and Control) مرتبط است و به این معناست که سیستم باید:
- امکان تصحیح اشتباهات را فراهم کند: کاربر باید بتواند عملیات را لغو یا بازگرداند.
- از بنبست جلوگیری کند : کاربر باید بتواند به راحتی از فرآیندها خارج شده یا به صفحه قبلی بازگردد.
- راهحلهای واضح ارائه دهد: در صورت بروز خطا، سیستم باید راهحلهایی برای رفع مشکل ارائه دهد.
شناخت به جای یادآوری
“نرمافزار باید تشخیص (Recognition) را به جای یادآوری (Recall) تشویق کند. کاربران را مجبور نکنید اطلاعات خاصی را به خاطر بسپارند. برای انسانها تشخیص نامها، تصاویر و نمادها آسانتر است.”
این اصل با “تشخیص به جای یادآوری” (Recognition Rather Than Recall) مرتبط است و به این معناست که سیستم باید:
- اطلاعات و گزینهها را به وضوح نمایش دهد: کاربران نباید مجبور باشند اطلاعات را به خاطر بسپارند.
- از نمادها و تصاویر آشنا استفاده کند: این کار به کاربران کمک میکند تا به راحتی گزینهها را تشخیص دهند.
- منوها و دستهبندیها را ساده و قابل فهم طراحی کند: کاربران باید بتوانند به راحتی به اطلاعات مورد نیاز دسترسی پیدا کنند.
مجبورم نکن به روش تو انجامش بدم
“نرمافزار نباید کاربر را به زحمت بیندازد. کاربران را مجبور نکنید دادهها را فرمت کنند. نرمافزار باید خودش فرمتبندی را مدیریت کند.”
این اصل با “انعطافپذیری و کارایی” (Flexibility and Efficiency of Use) مرتبط است و به این معناست که سیستم باید:
- فرمتبندی دادهها را خودکار کند: کاربران نباید مجبور باشند دادهها را به شکل خاصی وارد کنند.
- فرآیندها را ساده کند: سیستم باید مراحل غیرضروری را حذف کرده و کارها را برای کاربر آسان کند.
- خطاهای کاربر را پیشبینی و اصلاح کند: سیستم باید بتواند دادههای نادرست را تشخیص داده و به طور خودکار اصلاح کند.
تا حد امکان مراحل را برایم ذخیره کن
“تا حد امکان مراحل را برایم ذخیره کن” (Save Me Steps Whenever Possible) به این معناست که سیستم باید فرآیندها را ساده کرده و تعداد مراحل لازم برای انجام کارها را کاهش دهد. این اصل با چندین اصل اکتشافی (Heuristics) مرتبط است:
- Flexibility and efficiency of use: سیستم باید برای کاربران تازهکار و حرفهای قابل استفاده باشد.
- Recognition rather than recall: سیستم باید اطلاعات و گزینهها را به گونهای نمایش دهد که کاربر نیازی به یادآوری آنها نداشته باشد.
- Aesthetic and minimalist design: طراحی باید ساده و متمرکز بر اطلاعات ضروری باشد.