F S06 E05 Flashcards
Iffy
ایفی
دارایاحتمالاتزیاد،دارایلیتولعلزیاد
-aniffysituation-وضعنامعلوم #اگری ifی
Peep
پیپ
نگاهزیرچشمی،نگاهدزدکی،طلوع،ظهور،نیشآفتاب،روزنه،روشناییکم،جیکجیک،جیرجیرکردن،جیکزدن،باچشمنیمبازنگاهکردن،ازسوراخنگاهکردن،طلوعکردن،جوانهزدن،آشکارشدن،کمی
#قُر ریز
- Abroodofchickenswerepeepingandrunningaftertheirmother.-یکدستهجوجهجیکجیککناندنبالمادرخودمیدویدند.-thepeepofthemice-صدایجیرجیرموشها-Wewerecursedbutwedidn’tpeep.-فحششنیدیم؛ولیجیکنزدیم.-Don’tletmehearanotherpeepoutofyou!-وایبهحالتاگریکباردیگرجیکبزنی!-Hepeepedthroughthekeyhole.-اوازسوراخقفلنگاهکرد.- Ipeepedsuspiciouslyunderthebed.-باسوءظنبهزیرتختنگاهکردم.-Hepeepedatthenakedladies.-بهزنهایعریانیواشکینگاهمیکرد.-Weedswerepeepingthroughthesoil.-علفهاازدلخاکسربرمیآوردند.-Thesunpeepedfrombehindtheclouds.-خورشیدازپسابرهانمایانشد.-Thatancientbeliefkeepspeepingoutindifferentplaces.- (مجازی)آنباورقدیمیدائماًسرازجاهایمختلفبرمیآورد.-Hisgoldenhairpeepedfromtheedgesofhiscap.-موهایطلاییاوازلبههایکلاهشبیرونزدهبود.-atthepeepofdawn-درفلق،آغازسحر-totakeaquickpeepathispast-بهگذشتهیاونظریاجمالیافکندن- apeepattheneighbors-نگاهدزدانهایبههمسایهها
Wipe وایپ
Wiping ویپینگ
پاککردن،خشککردن،بهوسیلهیمالشپاککردن،ازمیانبردن،زدودن
#پاک کردن کون بچه
-Raminwipedhismouthwithapapernapkin.
- رامیندهانخودرابادستمالکاغذیپاککرد.
- Pariwipedthedishes(withatowel).
- پریظرفهارا(باحوله)خشککرد.
- Igavehimahandkerchieftowipehistears.
- بهاودستمالدادمتااشکهایخودراپاککند.
- Wipeoutwhatyouhavewritten.
- آنچهراکهنوشتهایپاککن.
- Minawipedherhandacrossherforehead.
- مینادستخودرابرپیشانیخودمالید.
- towipeacoatingofgreaseoverthetable’ssurface
- یکلایهگریسرویسطحمیزمالیدن
- Givethetableawipewiththiscloth.
- بااینپارچهمیزراپاککن.
- Allmysavingswerewipedout.
- همهیپساندازهایمنازبینرفت.
- Theenemywipedoutthedefendingforces.
- دشمننیروهایمدافعرانابودکرد.
- Oneofthesebombscanwipeoutawholecity.
- یکیازاینبمبهامیتواندیکشهررابهتمامینابودکند.
Compound
کام پاوند
مرکب،چندجزئی،جسممرکب،لفظمرکب،بلوردوتایی(Adverb)(Adjective)(Noun)محوطه،عرصه،حیاط،ترکیب،جسممرکب(Adverb)(Adjective)(Noun)ترکیبکردن،آمیختن
-tocompoundvariouselements-عواملمختلفراباهمترکیبکردن- achemicalcompound-ترکیبشیمیایی- acompoundofnationalismandexpansionism-آمیزهایازمیهندوستیوتوسعهطلبی- Abutterflyhascompoundeyes.-پروانهدارایچشمانمرکباست.-tocompoundaproblem-مسئلهایرابدترکردن-Hecompoundedhismisfortunebylosinghiscarkey.-باگمکردنکلیدماشین،بدبیاریخودراتشدیدکرد.-Interestiscompoundedsemiannually.-بهرهیمرکبهرسالدوبارمحاسبهمیشود.-compoundedinterest-بهرهیمرکب،ربحمرکب-Theprisoncompoundwassurroundedbybarbedwire.-محوطهیزندانباسیمخاردارمحصورشدهبود.
Lodge
لاج
منزل،جا،خانه،کلبه،شعبهفراماسونها،انبار،منزلدادن،پذیراییکردن،گذاشتن،تسلیمکردن،قراردادن،منزلکردن،بیتوتهکردن،تفویضکردن،خیمهزدن،بهلانهپناهبردن #مثل همون لژ خانوادگی -huntinglodge-کلبهیشکارچیان- acaretaker'slodge-کلبهیسرایدار-Theyagreedtolodgeusforthenight.-آنهاپذیرفتندکهبرایآنشببهماجابدهند.-Thefamilylodgedoverabakery.-آنخانوادهبالایدکاننانواییمسکنگزید.-Theylodgestudents.-آنهادانشجویانراپانسیونمیکنند.-thebonewhichwaslodgedinherthroat-استخوانیکهدرگلویشگیرکردهبود-Theeventhadbeenlodgedinhismemory.-آنرویداددرخاطرهاشجایگزینشدهبود.-Theycollectedtherentandlodgeditinthebank.-آنهااجارههاراگردآوریکردندوبهبانکسپردند.-tolodgeanarrowinatarget-پیکانیرابهآماجزدن-Wefoundtwobulletslodgedinthetable.-دوگلولهپیداکردیمکهدرمیزفرورفتهبود.-tolodgeaprotest-اعتراضکردن-Thedefendantthenlodgedanappeal.-آنگاهخوانده،تقاضایفرجامکرد.- atraditionalfamilywithformalauthoritylodgedinthefather-یکخانوادهیسنتیکهپدراختیارداررسمیآنبود