F S04 E11 Flashcards
Squeal
American English phonetic:ˈskwiːl
British English phonetic:skwiːl
جیغممتمد،جیغ،داد،دعوا،نزاع،فریاد،جیغکشیدن(مثلخوک)،فاشکردن
-thepigssquealedexcitedly-خوکهاباهیجانخرناسمیکشیدند.-thehorsessquealedinterror-اسبهاازوحشتشیههمیکشیدند.-thebirdssquealedasifinpain-پرندگانچنانقاتقاتمیکردندکهگوییدردمیکشیدند.
Elope اِلُپ
فرارکردنبامعشوق، (درموردزنیاشوهر)گریختن،فرارکردن
-thelandlord’sdaughterelopedtoTabrizwiththegardener-دختراربابباباغبانبهتبریزفرارکردند.-heelopedfromhiscreditors-ازطلبکارانشفرارمیکرد.
Conceive
American English phonetic:kənˈsiːv
British English phonetic:kənˈsiːv
آبستنشدن،بارورشدن،گشندادن،بستهشدننطفهبهفکرخطوردادن،اندیشیدن،درفکرپروردن، (درمغز)تکوینیافتن،اندیشزاییکردنتصورکردن،تخیلکردنمعتقدبودن،باورداشتندرککردن،فهمیدن،برداشتکردنبیانکردن،نگاشتن
-hiswifeisnotabletoconceive-زناونمیتواندآبستنبشود.
Bunch
خوشه،گروه،دستهکردن،خوشهکردن
- abunchofgrapes-یکخوشهانگور- abunchofbananas-یکشاخهموز- abunchofkeys-یکدستهکلید- abunchofflowers-یکدستهگل- abunchoftiredoldmenwhodreadnewthings-یکمشتپیروواماندهکهازچیزهایتازهمیترسند-thosesoldierswereadevotedandcourageousbunch-آنسربازانگروهیازخودگذشتهوشجاعبودند.-IranianstudentsinAmericatendedtobunchtogether-درامریکاشاگردانایرانیمعمولابههمگرایشداشتند(دورهمجمعمیشدند).-bunchup-دورهمجمعشدن،انباشتهشدنیاکردن،بههمگرایشداشتن-thebestofabadbunch-درمیانبدهاازهمهبهتر(یاکمتربد)-thepickofthebunch(thebestofthebunch)-گلسرسبد،زبدهترین،نخبه-towearone’shairinbunches-گیسوراازوسطفرقبازکردنودرپشتسربهصورتدوگرهدرآوردن،گیسوراخرگوشییادمموشیکردن
Denim
پارچهکتانیراهراهوزبر
-boyswearingdenimandsleevelessshirts-پسرانیکهشلوارجینوپیراهنبیآستینپوشیدهبودند.
Glaze
لعاب،لعابشیشه،مهره،برق،پرداخت،لعابیکردن،لعابدادن،براقکردن،صیقلکردن،بینوروبیحالتشدن(درگفتگویازچشم)
-glazedpaper-کاغذبراق-chintzwithabeautifulglaze-پارچهیچیتکهبهطوردلپسندیبراقاست-glazedcookies-نانشیرینیشکراندود-theglazedeyesofthedyingpatient-چشمانبیحالتوغبارگرفتهیمریضدرحالمرگ-glazedtile-آجرکاشی-glazingwheel-چرخپرداخت
Division دِویژِن
تقسیم،بخش،قسمت،دستهبندی،طبقهبندی، (نظامی)لشکر، (مجازا)اختلاف،تفرقه(Noun)تقسیم،بخش،قسمت #از دیواید میاد احتمالا -hemadeadivisionofhisempire-اوامپراطوریخودرابخشکرد.-thedivisionofadayintohoursandminutes-تقسیمروزبهساعتودقیقه- Ididnotlikehismethodofdivisionofprofits-منازروشتوزیعمنافعتوسطاوخوشمنیامد.-anattempttoexploitthedivisionsbetweenthetwocountries-کوششیدرراهبهرهگیریازاختلافاتآندوکشور- acurtainservingasthedivisionbetweenthekitchenandthelivingroom-پردهایبهعنوانپاراوانبینآشپزخانهواتاقنهارخوری-thedivisionofforeignlanguages- (دردانشگاه)بخشزبانهایخارجی-thedivisionsofacompassmarkoffits32points-تقسیماتقطبنما،سیودونقطهیآنرامشخصمیکند.- adivisionoftheMinistryofJustice-دایرهایازوزارتدادگستری- adivisionislargerthanaregiment-لشکرازتیپبزرگتراست.
Shed
ریختن،انداختنافشاندن،افکندن،خونجاریساختن،جاریساختن،پوستانداختن،پوستریختن،برگریزانکردن،کپر،الونک #میبینی مار پوست انداخت #میبینی پرنده پر ریخت رفت تو لک #میبینی یکی اشک ریخت #هر چی ریخت میگیی شششششد shet
-coal-shed-زغالدان-toshedblood-خونریزیکردن-toshedtears-اشکریختن- …alsoshedtwoorthreeteardrops- …اشکیدوسههمبفشان-birdsshedtheirfeathers-پرندگانتولکمیروند.-reptilesshedtheirskinperiodically-خزندگانگاهبهگاهپوستمیاندازند.-fishestooshedtheireggs-ماهیهاهمتخممیریزند.-Iraj’scatshedsalot-گربهیایرجخیلیپشممیریزد.-treesthatshedtheirleavesinthefallarecalled”deciduous”-درختانیکهدرخزانبرگمیریزند”ریزنده”نامیدهمیشوند.-thesunshedswarmthonall-خورشیدبرهمهگرمامیبخشد.-herblueeyesshedconfidence-اطمینانازچشمانآبیاومیبارید.-Homawassheddingaffectiononeveryguestequally-همابههمهیمهمانانبهطورمساویاظهارمحبتمیکرد.- araincoatshedswater-پالتوبارانیضدآباست.-toshedafewkilos-چندکیلوگرم(وزن)کمکردن-Josephfinallyshedhisdoubtsandgotmarried-ژوزفبالاخرهتردیدراکنارگذاشتوازدواجکرد.-bloodshed, n.-خونریزی،کشتار
Though
بهرحال،باوجودان،بهرجهت،اگرچه،گرچه،هرچندبااینکه،باوجوداینکه،ولو،ولی
-thoughIamold,holdmetightlyinyourarmsonenight-گرچهپیرمتوشبیسختدرآغوشمگیر-thoughthecarisnew,itrattles-باآنکهاتومبیلنواستتلقتلقمیکند.-theywonthoughnobodythoughttheywould-گرچههیچکسفکرشرانمیکردآنهابرندهشدند.-hesingswell,though-اماخوبآوازمیخواند.
Regret
پشیمانی،افسوس،تاسف،افسوسخوردن،حسرتبردن،نادمشدن،تاثر
-toregretthepassingofone’syouth-ازگذشتنجوانیخودافسوسخوردن-sheregretshermistake-اوازاشتباهخودمتاسفاست.- IregretthatIcan’tgo-افسوسمیخورمکهنمیتوانمبروم.-ifyoubuythishouse,you’llregretit-اگراینخانهرابخریپشیمانخواهیشد.