F E04 S09 Flashcards
Peek پیک
زیرچشمینگاهکردن،نگاهدزدانه
-hepeekedinatusfrombehindthewindow-دزدکیازپسپنجرهبهمانگاهکرد.-totakeapeekatsomething-دزدانهبهچیزینگریستن- apeekinsidethefactorygavemeanideaofitssize-نگاهتندیبهداخلکارخانهمراازبزرگیآنباخبرکرد.
Critic
نقدگر،نکوهشگر،سخنسنج،نقاد،انتقادکننده،کارشناس،خبره
Vomit وامیت
قیکردن،استفراغکردن،برگرداندن،هراشیدن #وااا اون همه میت (گوشت) خورده بودی، همه رو بالا اوردی؟
-thepatientvomitedbloodanddied-بیمارخونبالاآوردومرد.-thebabyvomited-کودکقیکرد.-hervomitwasgreen-استفراغاوسبزرنگبود.-factorychimneysvomiteddarksmoke-دودکشکارخانههادودتیرهایبیرونمیدادند
Equate ای کو اِیت
برابرکردن،برابرگرفتن،مساویپنداشتن،معادلهساختن،یکسانفرضکردن
-toequatewealthwithhappiness-ثروتراباخوشبختیبرابردانستن-youcannotequatehumanlifewithmoney-شمانمیتوانیدجانانسانراباپولبسنجید
Equator
خطاستوا،دایرهاستوا،ناحیهاستوایی
-theequatorofanegg-نیمگان(منصف)تخممرغ
Entrust اِنتراست
سپردن،واگذارکردن،بامانتسپردن
باید این عِنو تراست داشته باشم بهش تا بتونم بهش بسپارم چیزیو
-toentrustone’slawyerwiththerecords-پروندههارادراختیاروکیلخودقراردادن-heentrustedthekeystome-اوکلیدهارابهمنسپرد.-don’tentrustyourmoneytohim!-پولترادستاونده!
Mentor
،مربی،مرشد
Expense
برامد،هزینه،خرج، (مخارج)مصرف،فدیه
-medicalexpenses-هزینههایپزشکی-wemustcutdownonourexpenses-بایدازهزینههایخودبکاهیم.-travelexpenses-مخارجسفر-theexpenseofspiritinawasteofshame- (شکسپیر)بههدردادنروحدرباتلاقیازشرم- acarcanbeaconsiderableexpense-اتومبیلمیتواندخیلیخرجداشتهباشد.-atgreat(little)expense-باهزینهیبسیار(یاکم)-attheexpenseof-بهحساب،بههزینهی،بهقیمت-hewassuccessfulinbusinessbutitwasdoneattheexpenseofhishealth-اودرکاسبیموفقبودولیاینموفقیتبهقمیتسلامتیاوتمامشد.-noexpense(s)spared-بدونصرفهجوییدرهزینه
Tray
سینی،طبق
Strain س تِرِین
کشش،خستهکردنکشش،زور،فشار،کوشش،دردسخت،تقلا،دررفتگییاضربعضویااستخوان،اسیب،رگه،صفتموروثی،خصوصیتنژادی،نژاد،اصل،زودبهکاربردن،زورزدن،سفتکشیدن،کشدادن،زیادکشیدن،پیچدادن،کجکردن،پالودن،صافکردن،کوششزیادکردن
-Hestrainedtheropeuntilitbroke.-طنابراآنقدرکشیدتاپارهشد.-Strainthecanvastightlyovertheframe.-کرباسنقاشیراتنگرویچارچوببکش.-tostraineverynerve-باتمامقواکوششکردن-Thewrestlerswerepantingandstraining.-کشتیگیراننفسنفسمیزدندوتقلامیکردند.-don’tstrainyourself!-زیادبهخودتفشارنیاور!-tostrainamuscle-عضلهرارگبهرگکردن-Heavytrafficcouldstraintheoldbridge.-ترافیکسنگینممکناستبهپلقدیمیصدمهبزند.-Thewindstrainedtheroof.-بادبهبامخانهآسیبرساند.
Ado
(Noun)(atdo=)مصدرحالفعلdotoمثلadohavetoبمعنی(کارداشتن)پرمشغلهبودن،گرفتاری
-muchadoaboutnothing-هیاهویبسیاربرایهیچ-withoutfurtherado-بدوندردسربیشتر،بدونبگومگویدیگر