F S02 E21 Flashcards
1
Q
Bond باند
A
قید
قید،بند،زنجیر، (مجازا)قراردادالزاماور،عهدومیثاق،هرچیزیکهشخصرامقیدسازد،معاهده،قرارداد،کفیل،رابطه،پیوستگی،ضمانت، (حقوق)تضمیننامهیاتعهدنامهدائربهپرداختوجه،رهنکردن،تضمینکردن،اوراققرضه
- theprisonercouldnotfreehimselffromhisbonds
- زندانینتوانستخودراازغلوزنجیرآزادکند.
- thebondbetweenmotherandchild
- وابستگی(محبت)مادروفرزند
- bondsoffriendship
- رشتههایمودت
- marriageisapermanentbond
- ازدواجرابطهایاستدائمی.
2
Q
Eerie ایری
A
(eery=)وهماور،ترساننده
3
Q
Strip
A
برهنهکردن،محرومکردناز،لختکردن،چاکدادن،تهیکردن،باریکه،نوار
- tostripachildcompletelyforamedicalexamination
- برایمعاینهیپزشکیکودکراکاملابرهنهکردن
- thedancerstrippedgraduallyasshesang
- رقاصهدرحینآوازخواندنبهتدریجلباسهایخودرادرمیآورد.
- hestrippedthedeadsoldier’sovercoatandranaway
- پالتوسربازمردهراکندوفرارکرد.
4
Q
Despite دِسپایت
A
باوجود،بااینکه،کینهورزیدن
- theblacksandthewhitesmixfreelybearingeachothernodespite
- سیاهپوستانوسفیدپوستانباهممیآمیزندونسبتبههمکینهندارند.
- despitewhattheysay,heisaniceguy
- بهرغمآنچهکهمیگوینداوآدمخوبیاست.
- sheworkedharddespitefailinghealth
- باوجودآنکهسلامتیاوروبهوخامتبودسختکارمیکرد.
5
Q
Stitch س تیچ
A
کوک،بخیه،بخیهجراحی،بخیهزدن
6
Q
Decent دی سنت
A
(سخن،لباس)آراسته،مناسب،متناسب،مقبول،پاکیزه،محترمانه، (رفتار)معقول،مناسب، (شخص)موقر،محجوب،شایسته،برازنده
Adjective)(شخص)محترم،قابلاحترام
(Adjective)(محاوره) (شخص)دوستداشتنی،نازنین،خوب،پاک
(Adjective)(غذا،خانهوغیره)مطبوع،مطلوب،دلپذیر
- makeadecentliving
- زندگیآبرومندانهایداشتن
- iwannacomein,areyoudecent?
- میخواهمبیایمتو،لختکهنیستی؟
- itwasdecentofyoutoremembermybirthday
- محبتتورامیرساندکهتولدمرابهیادداشتی
- beverydecenttosomebody
- باکسیبامحبترفتارکردن
(