صفت A2 Flashcards
Aktiv
فعال
bestimmt
خاص, مشخص
leicht
لایشت
ساده ، آسان ،سبک
درحالت تفضیلی: .
leichter سادگی ، آسانی ، سبکی
schnell اشنل
سریع، پرسرعت، باسرعت
leise
آهسته، کمصدا، ساکت
lustig لوستیگ
خنده دار بامزه
depressiv ده پره زیو
افسرده ، غمگین ، (کساد بی رونق )
eigentlich ایگنت لیش
واقعی ، اصلی
enttäuscht انت هویشت
نامید ، مایوس
genervt گه نه فت
آزرده، عصبی
hektisch هه کتیش
پرجنب و جوش پرتکاپو، شلوغ، بیقرار
Mein Tag war hektisch.
روزم خیلی پر جنب و جوش بود.
erreichbar ا غایشبا
قابل دسترسی، در دسترس
jung
جوان، کم سن
lustig لوستیگ
خنده دار، بامزه
Sauber زوبا
تمیز
Die Tasse ist nicht sauber.
این فنجان تمیز نیست.
Schlimm اشلیم
بد ، ناجور
schriftlich اشغیفت لیش
مکتوب، نوشته شده
schwierig اش وی غیش
سخت، مشکل، پیچیده،بد قلق
.Die Prüfung war sehr schwierig.
امتحان خیلی سخت بود.
entspannend إن اشپانند
آرامش بخش
.Der Urlaub war sehr entspannend.
. تعطیلات خیلی آرامشبخش بود.
unterschiedlich اونتا شیلد لیش
متفاوت
.Die beiden Schwestern haben sehr unterschiedliche Meinungen.
هر دو خواهر نظرهای بسیار متفاوتی دارند.
energisch
پر انرژی ، با قاطعیت، قاطعانه
erreichbar إغایشبا
در دسترس، قابل دسترسی
Ich bin jederzeit telefonisch erreichbar.
. من همیشه تلفنی در دسترس هستم.
sicher
مطمین
.Ich bin ganz sicher, dass er kommt.
. من کاملاً مطمئنم که او میآید.
gemeinsam گماین زام
مشترک ،بهطور مشترک، با هم
Wir benutzen die Garage gemeinsam mit den Nachbarn.
. ما از پارکینگ بهطور مشترک با همسایههایمان استفاده میکنیم.
typisch توپلیش
معمولی، رایج، معمول
Diese Musik ist typisch für dieses Land.
. این موسیقی در این کشور معمول است.
getrennt گه تغنت
جدا جدا از هم، جداگانه
1.Das Haus verfügt über eine getrennte Küche für Gäste.
1. خانه دارای یک آشپزخانه جدا برای مهمانان است.
international اینتاناتسیونال
بین المللی ، چند ملیتی
Er hat einen Internationalen Führerschein.
او گواهینامه بینالمللی دارد.
bekannt به کانت
معروف ، مشهور
Dieses Lied ist sehr bekannt.
این آهنگ خیلی معروف است.
möglich موگلیش
ممکن، امکانپذیر
Mit dieser Fahrkarte ist die Fahrt ab 9 Uhr möglich.
با این بلیط سفر از ساعت 9 ممکن است.
erweitert
اروایته رت
افزایش یافته اضافی، زیادشده
.Die Firma bietet erweiterte Serviceleistungen an.
. شرکت خدمات افزایش یافتهای را ارائه میدهد
nützlich نوتس لیش
مفید ، کاربردی
1.Danke für den Tipp. Das war sehr nützlich.
1. برای راهنمایی ممنونم. خیلی مفید بود.
2.Dieses Werkzeug ist sehr nützlich.
2. این ابزار بسیار کاربردی است.
öffentlich اوفونت لیش
عمومی ، همگانی
.In der Stadt fahre ich immer mit öffentlichen Verkehrsmitteln.
. در شهر من همیشه با وسایل حملونقل عمومی میروم.
rechtlich غشت لیش
قانونی حقوقی
1.Wir beraten Sie in rechtlichen Fragen.
1. ما در مورد سوالات حقوقی به شما مشاوره می دهیم.
sozial زوتسیال
اجتماعی
1.Das System ist nicht sozial.
1. این سیستم اجتماعی نیست.
spannend اشپانند
هیجانانگیز
Der Roman ist recht spannend.
این رمان واقعا هیجانانگیز است.
Unkompliziert اون کوم پلیت سیغت
بدون پیچیدگی ، نا بغرنج
besondere به زونده غه
خاص ، ویژه
Das ist ein ganz besonderes Essen.
این کاملا یک غذای خاص است.
besonderer خاصتر ، ویژه تر. به زونده غا
pitschnass پیتش ناسز
خیس شده
total توتال
کاملا به طور کامل
1.Der Film war total langweilig.
1. این فیلم کاملا کسل کننده بود.
egal
بیاهمیت ,بدون تفاوت
1.Das ist mir egal.
1. برای من بیاهمیت است [برای من فرقی ندارد].
2.Es ist mir ganz egal, was die Leute denken.
2. برای من بیاهمیت است، مردم چه فکر میکنند.
3.Mir ist egal, was du anziehst.
3. برای من تفاوتی ندارد تو چه میپوشی.
blöd بلود
احمق، احمقانه
1.Das war ein ganz blöder Fehler.
1. این واقعا اشتباه احمقانهای بود.
2.Du bist so blöd, du verstehst nichts.
2. تو خیلی احمقی، هیچ چیز نمیفهمی.
gerade
صاف راست، مستقیم
***********
gerade hängen
صاف [مستقیم] آویزان بودن
Das Bild hängt nicht gerade.
این تابلو صاف آویزان نشدهاست [کج است].
******
gerade Linie/Weg/…
خط/مسیر/… راست [مستقیم]
Die Bäume stehen in einer geraden Linie.
درختان در مسیری مستقیم قرار دارند.
unbedingt
ضروری لازم، بی قید و شرط
1.Ein Visum ist eine unbedingte Voraussetzung für eine Reise nach China.
1. ویزا یک پیشنیاز ضروری برای سفر به چین است.
pünktlich پونکتلیش
وقت شناس
1.Herr Müller ist immer pünktlich.
1. آقای “مولر” همیشه وقتشناس است.
streng اشتغه نگ
سخت گیر:
1.Sie ist eine strenge Chefin.
1. او( خانم )رئیس سخت گیری است
klasse
عالی
1.Er ist ein klasse Spieler.
1. او بازیکنی عالی است.