صفت A1 Flashcards
Neu نوی
نو،جدید ،تازه
zentral
مرکزی، مرکز
groß
بزرگ
Klein
کوچک
alt
کهنه
rätselhaft غتسل هافت
معمایی, مرموز، اسرارآمیز
Süß
زوس
شیرین -دوست داشتنی
Passend
مناسب
anstrengend آن اشتغن گند
طاقت فرسا ,خسته کننده
Frei
آزاد ، رها
geöffnet
باز
Geschlossen گه اشلوزن
بسته
Krank
بیمار، مریض
Langsam
کند ،آهسته، آرام
rund
گرد ، دایره شکل
besser
بهتر
am besten
به بهترین شکل
ausländisch اوزلندیش
خارجی
deutlich دویت لیش
واضح ، قابل فهم، شفاف
dringend دغینگند
فوری ، اضطراری
dunkel دونکل
تاریک
Hell
روشن
einfach
ساده ، راحت، آسان
schwer
سخت
elegant
شیک مجلسی ، با کلاس
freundlich
مهربان بامحبت، خوشبرخورد
1.Der Mann ist sehr freundlich zu mir.
1. این مرد با من خیلی مهربان است.
früh فغوه
اولیه، زود، سابق ، قدیمی
Furchtbar فوروشبا
وحشتناک
gleich
یکسان ، مشابه
der gleiche Preis
gestern
تندرست، سالم
geöffnet گه افنت
باز
genauگنو
دقیق
gemütlich
مناسب، گرم نرم راحت
Hässlich هزلیش
زشت
günstig
ارزان قیمت
interessant اینته غزانت
جالب، جذاب
Kalt
سرد
Kaputt
خراب،خسته
klar
شفاف ، واضح،مشخص
modern
امروزی
langweilig لانگ وایلیش
کسل کننده ، خسته کننده
Lust
بلند، پر سر صدا
Kurz
کوتاه
ordentlich اوردنت لیش
مرتب ، منظم
Offiziell افیس یل
رسمی
prima پغیما
عالی، خیلی خوب
praktisch پراک تیش
کاربردی، پر کاربرد، عملی
passend
مناسب ، درخور
richtig غیش تیک
درست، صحیح
ruhig غوهیگ
ساکت، آرام، بی سرصدا ، خلوت
rund غوند
گرد ، دایره شکل
schick
خوشگل، شیک
schlecht اش لشت
خراب، ناخویش، بد، ناخوشایند
Sien
صفت ملکی سوم شخص مفرد مذکر وخنثی
Sein Vater ist mein bester Freund
Spät
دیر، دیر وقت، اواخر، اخر
super
عالی
teuer
گران
billig بی لیگ
ارزان
theoretisch تی اغه تیش
نظری، تئوریک
toll
عالی، فوق العاده، خیلی خوب
weh
دردناک ، دچار درد
warm
گرم
weiblich وایب لیش
مونث
männlich من لیش
مذکر
weit
وسیع ، گسترده ، دور، با فاصله، گشاد
Verheiratet
متاهل
ledig لیدیگ،لیدیش
مجرد
geschieden گه شیدن
مطلقه
arm
فقیر ، تهی دست، بیچاره
berufstätig بغوف اشته تیگ(تیش)
شاغل (دارای شغل)
eigen آیگن
برای خود، مال خود، از خود
geboren
متولد ، زاده شدن
herzlich هرسلیش
صمیمانه و گرم
Herzlichen Glückwunsch!
هرس لیشن گلوک واونش
صمیمانه برای شما آرزوی موفقیت میکنم!
Lieber
Liebe
Der (عزیز ، دوست داشتنی( مرد
Die (عزیز ، دوست داشتنی( زن
nett
مهربان، با محبت
wichtig ویشتیگ
مهم ، با اهمیت
- Die Prüfung ist sehr wichtig für mich.
- این امتحان برای من خیلی مهم است.
altmodisch الت مودیش
از مدل افتاده ، مدل قدیمی
angenehm آن گه نهم
دلپذیر،راحت، خوشایند،فروش ویژه
direkt دی غکت
مستقیم
Cool کول
آرام ،با حال ،جذاب
komisch کومیش
خندهدار، مضحک، مسخره
Komplett
کامل ، کاملا
kompliziert کوم پلیت سیغت
پیچیده
1.Diese grammatische Regel ist kompliziert.
1. این قاعده گرامری پیچیده است.
lang
دراز ،بلند، طولانی
stressig اشترزیگ
استرس زا
bewölkt ب والکت
ابری
durchschnittlich دوریش اشنتلیش
بطور متوسط، متوسط
.das durchschnittliche Einkommen
. متوسط درآمد
einzigartig اینسیگ ارتیگ
منحصر به فرد، یگانه (تک،یدونه)
fantastisch فانتازتیش
تخیلی، بی نظیر
heiß
داغ ، خیلی گرم
idyllisch ایدولوش
باصفا ،صاف و ساده، آرام
nass
خیس ، مرطوب
nördlich نوردلیش
شمالی
preiswert پغایس ورت
قیمت مناسب
Sonnig زونیگ
آفتابی
windig
بادی
ungefähr اون گه فیا
حدودا، حدودی
ander
دیگری, آن یکی، یکی دیگر
ärgerlich
ناراحت کننده
gefährlich گه فرلیش
خطرناک
1.Das ist gefährlich.
1. این خطرناک است.
2.Pass auf, da vorne ist eine gefährliche Kurve.
2. مواظب باش، جلوتر یک پیچ خطرناک است.
gerade گراده،
مستقیم،صاف، راست، زوج
neugierig نوی گیغیگ
کنجکاو، فضول
mobil
متحرک، پرتحرک، سیار
schmutzig اش موتسیگ
کثیف ، چرکی
wunderbar واوندابا
فوق العاده، شگفت انگیز
grün گغون
Sie hat jetzt ein grünes Auto.
او حالا یک ماشین سبز دارد.