درس ۱ Flashcards
اعراض
رویگرداندن از کسی یا چیزی، رویگردانی
اِنابت
بازگشت به سوی خدا، توبه، پشیمانی
انبساط
حالتی که در آن، احساس بیگانگی و ملاحظه و رودربایستی نباشد؛ خودمانی شدن
باسق
بلند، بالیده
بنات
جمع بنت، دختران
بَنان
سرانگشت، انگشت
تاک
درخت انگور، رز
تتّمه
باقیمانده؛ تتمۀ دور
زمان
مایۀ تمامی و کمال گردش روزگار، مایۀ تمامی و کمال دور زمان رسالت
تحفه
هدیه، ارمغان
تحیّر
سرگشتگی، سرگردانی
تضرّع
زاری کردن، التماس کردن
تقصیر
گناه، کوتاهی، کوتاهی کردن
جسیم
خوشاندام
حلیه
زیور، زینت
خوان
سفره، سفرۀ فراخ و گشاده
دایه
زنی که به جای مادر به کودک شیر میدهد یا از او پرستاری میکند
ربیع
بهار
روزی
رزق، مقدار خوراک یا وجه معاش که هرکس روزانه به دست میآورد یا به او میرسد؛ وظیفۀ مقرر و معین
شفیع
شفاعتکننده، پایمرد
شهد
عسل؛ شهد فایق: عسل خالص
صفوت
برگزیده، برگزیده از افراد بشر
عاکفان
کسانی که در مدت معیّن در مسجد بمانند و به عبادت پردازند
عز و جل
گرامى، بزرگ و بلندمرتبه است؛ بعد از ذکر نام خداوند به کار میرود
عصاره
آبی که از فشردن میوه یا چیز دیگر به دست آورند؛ افشره، شیره
فاحش
آشکار، واضح
فایق
برگزیده، برتر
فرّاش
فرشگستر، گسترندۀ فرش
قبا
جامه، جامهای که از سوی پیش باز است و پس از پوشیدن دو طرف پیش را با دکمه به هم پیوندند
قدوم
آمدن، قدمنهادن، فرارسیدن
قسیم
صاحب جمال
کاینات
جمع کاینه، همۀ موجودات جهان
کرامت کردن
عطا کردن، بخشیدن
مراقبت
در اصطلاح عرفانی، کمال توجه بنده به حق و یقین بر اینکه خداوند در همۀ احوال، عالم بر ضمیر اوست؛ نگاهداشتن دل از توجه به غیر حق
مزید
افزونی، زیادی
مطاع
فرمانروا، اطاعتشده، کسی که دیگری فرمان او را میبرد
معاملت
اعمال عبادی، احکام و عبادات شرعی؛ در متن درس، مقصود همان کار مراقبت و مکاشفت است
معترف
اقرارکننده، اعترافکننده
مفخر
هر چه بدان فخر کنند و بنازند؛ مایۀ افتخار
مفرح
شادیبخش، فرحانگیز
مکاشفت
کشف کردن و آشکار ساختن، در اصطلاح عرفانی پی بردن به حقایق است
منسوب
نسبت داده شده
منّت
سپاس، شکر، نیکویی
منکر
زشت، ناپسند
موسم
فصل، هنگام، زمان
ناموس
آبرو، شرافت
نبات
گیاه، رستنی
نبی
پیغمبر، پیامآور، رسول
نسیم
خوشبو
واصفان
جمع واصف، وصفکنندگان، ستایندگان
ورق
برگ
وسیم
دارای نشان پیامبری
وظیفه
مقرر، وجه معاش