درس ۱۱ Flashcards
بیحفاظ
بدون حصار و نرده؛ آنچه اطراف آن را حصار نگرفته باشد
تشر
سخنی که همراه با خشم، خشونت و اعتراض است و معمولاً به قصد ترساندن و تهدید کردن کسی گفته میشود
پگاه
صبح زود، هنگام سحر
تعلل
عذر و دلیل آوردن، به تعویق انداختن چیزی یا انجام کاری، درنگ، اهمال کردن
جناق
جناغ، استخوان پهن و دراز در جلو قفسه سینه
حزین
غمانگیز
حمایل
نگهدارنده، محافظ؛ حمایل کردن: محافظ قرار دادن چیزی برای چیز دیگر
حیثیت
آبرو؛ ارزش و اعتبار اجتماعی که باعث سربلندی و خوشنامی شخص میشود
خشاب
جعبه فلزی مخزن گلوله که به اسلحه وصل میشود و گلولهها پیاپی از آن وارد لوله سلاح میشود
دنج
ویژگی جای خلوت و آرام و بدون رفتوآمد
دیباچه
آغاز و مقدمه هر نوشته
روضه
آنچه در مراسم سوگواری اهل بیت پیغمبر و به ویژه در مراسم سوگواری امام حسین خوانده میشود؛ ذکر مصیبت و نوحهسرایی
شامه
حس بویایی
شبَح
آنچه به صورت سیاهی به نظر میآید، سایهای موهوم از کسی یا چیزی
شرف
بزرگواری، حرمت و اعتباری که از رعایت کردن ارزشهای اخلاقی به وجود میآید
طفره رفتن
خودداری کردن از انجام کاری از روی قصد و با بهانه آوردن، به ویژه خودداری کردن از پاسخ صریح دادن به سوالی یا کشاندن موضوع به موضوعات دیگر
کلافه
بیتاب و ناراحت به علت قرار گرفتن در وضع آزاردهنده
گردان
واحد نظامی که معمولاً شامل سه گروهان است
متقاعد
مجاب شده، مجاب، قانع شده؛ متقاعد کردن: مجاب کردن، وادار به قبول کردن
مجسم
به صورت جسم درآمده، تجسمیافته
محضر
دفترخانه، دادگاه
مسلم
پیرو دین اسلام
مصِر
اصرار کننده، پافشاری کننده
معبَر
محل عبور، گذرگاه