pp. 220 - 249 Flashcards
١) مراد از استحسان چيست؟
- استحباب امرى يا اختيار رسم
- متصوفه به اجتهاد خود وضع كرده اند
- دليل واضح از سنت بر آن نيست
- مانند: لباس خرقه، بناي خانقاه، سماع، نشستن در چلّه
٢) خرقه چيست؟
• لغت: پاره و قطعه پارچه جامه اى كه از قطعات مختلف دوخته شود جمع خَرَق • اصطلاح: جامه دوخته شده از تكه هاست به وسيله مرشد به سالك، در صورت - لياقت يا بيرون آمدن از آزمايش - پوشانده مى شود
٣) فوائد خرقه پوشيدن در مصباح الهداية
- تغيير عادت
- فطام از مألوفات طبيعي
- حظوظ نفساني
- دفع مجالست اقران السوء و شياطين انس
- إظهار تصرف شيخ است در باطن مريد به سبب تصرف در ظاهر او
٤) انواع و توضيح خرقه:
• خرقه ارادت: چون شيخ در مريد صدق ارادت در طلب حق مشاهده نمايد،
او را خرقه پوشاند
تا پير او گردد به حسن عنايت الهى در حق او
• خرقه تبرك: كسى كه به نيت تبرك خرقه مشايخ را طلب كند
٥) خرقه سوفيان در ابتداء چه رنگى بود؟ و چرا تغيير كرد
در ابتدا سفيد رنگ بود
بعد ها ملوّن شد
علت آن: چرك پذيرى خرقه در مسافرت
٦) أيا خرقه پوشيدن دليل تصوف است؟
خير، خيلى ها خرقه مى پوشند اما از تصوف بوى نبرده اند
بعضى از عارفان اصرار به خرقه پوشي نداشتند و آن را رَيا حساب مى كردند
- جنيد لباس علماء مى پوشيد
- سعدى خرقه پوشى را دليل درويشى نمى دانست
- حافظ به ظواهر مطلقا پايبند نيست
سيد محمد نوربخش
- سيدِ موسوى كه جدش از اطراف بحرين بود
- پدرش بعد از زيارت امام رضا به ‘قاين’ رفت و ازدواج كرد
- ٧٩٥ ه به دنيا آمد
- در هفت سالگى حافظ قرآن بود
- در حلّه علم كسبيات را پيش فقها ياد گرفت
- خدمت خواجه اسحاق (شاگرد سيد على همداني) براى تصوف بود
- استادش به او لقب نور بخش را داد
- ادعاى مهدويت كرد
- تيمور (پادشاه وقت) ايشان را اسير كرده استادش را كشت
- سيد محمد، به شهر رى آمد و تا آحر عمر آنجا ماند ٨٦٩ ه) و در آنجا خانقاه درست كرد
- عرفان شيعى را رواج داده
- كتابها: رساله نوريه، رساله معراج، ارشاد نامه، انسان نامه
شمس الدين محمد لاهيجى
- قرن نهم
- خليفه سيد محمد نوربخش
- علامه دوّانى از ارادتمندان به ايشان هستن
- هميشه لباس سياه مى پوشيد (دائماً عزادار امام حسين است)
- در شيراز خانقاه نوريه ساخت
- در سال ٩١٢ ه ق از دنيا رفت
- معروفترين اثر: مفاتيح الإعجاز (شرح گلشن راز - شبسترى)
قرن ٥ - ابوالحسن هجويرى
در كتاب كشف المحجوب
دوازده فرقه صوفيه
ده گروه مقبول و دو گروه مردودند
- محاسبيه: ‘رضا’ از مقامات نيست؛ از احوال است
- قصاريه: اظهار و نشر ملامت
- طيفورية: غلبه حق و سكر دوستى
- جنيديه: صَحو (بر عكس طيفوريان)؛ صَحو ضد سكر است
- نوريه: تفضيل تصوف بر فقر
- سَهليه: (سهل تسترى) اجتهاد، مجاهدت نفس و رياضت
- حكيميه: (حكيم ترمذي)؛ ولايت، بيان حقيقت آن و درجات اولياست
- خفيفية: غيبت و حضور
- خرازيه: فنا و بقا
- سياريه: جمع و تفرقه
مردود:
حلوليه: حلول و نسخ ارواح
فارسيه: دعوى كه اين مذهبِ حلاج است
طرائق الحقايق
قرن ١٤ -
- اويسيه
- پيروان حسن بصرى
- كميليه: از امام علي خرقه گرفت
- ادهميه: ابراهيم بن ادهم - تا امام سجاد
- چشتيه: ابراهيم ابن ادهم تا امام محمد (چشت، ريه در هرات؛ در شبه قاره هند)
- شطاريه: از طيفوريه اند - هند و اندونزى
معروفيه و ١٤ فرقه هاى آن
- معروف كرخى كه به امام رضا مى پيوودند
- سهرورديه: در هند و پاكستان
- مولويه: دولت عثمان قديم و تركيه زياد هستند
- نوربخشيه: (شيعه) ساكن هند و پاكستان و كردستان
- صفويه: شيعه
- نعمت اللهيه: شيعه
- كبرويه و ذهبيه: پيرو شيخ نجم الدين كبرى
- ذهبيه اغتشاشيه
- بكتاشيه: منسوب به سيد محمد رضوى، در روم و اسياي صغير بسيارند
- رفاعيه
- نقشبنديه: خواجه بهاء الدين محمد نقش بند بخارى؛ كردستان، هند، پاكستان، افغانستان
- جماليه
- قونويه: پيروان صدر الدين محمد قونوى
- قادريه: عبد القادر گيلانى
پير حاجات: خواجه عبد الله انصارى
دو فرقه مردود: - بعدها شش فرقه شدند؛ حلوليه، اتحاديه، واصليه، عشاقيه، تناسخيه، وحدتيه
ملامتيه
يعنى - سرزنش خلق را بر خود مى پذيرفتند و خوبيها را آشكار نمى كردند
در كشف المحجوب، هجويرى مى نويسد:
- ملامت خلوص و محبت را بيشتر مى كند
- رسول الله قبل از ادعا پيمبرى محترم و معروف به صفات حسن بودن
- بعد از بعثت به ايشان كاهن، شاعر، كاذب، مجنون گفته شد
- ولايخافون لومة لائمٍ
- حافظ را از ملامتيان مى دانند - او از ريا و ظواهر متنفر است
- مذهب آنها عشق است؛ به كلى خراب مى شوند و جاى در خرابات مى گيرند
فتيان يا جوانمردان
- گروه اجتماعى كه تحت تربيت صوفيان بودند
- از قرن دوم در روابط اجتماعى تاثير دارند
- زورخانه (رسوم ورزشگاهى باستانى)
- حضرت امير را شاه جوانمردان مى خوانند
- خرقه نمى پوشيدند، سروال مى پوشيدند
- در آمد روزانه را در محل اجتماع ‘اخي’ برده بين خود تقسيم مى كردن، و حامى مظلومان بودن